تا خار غم عشقت آويخته در دامن شاعر : سعدي کوته نظري باشد رفتن به گلستانها تا خار غم عشقت آويخته در دامن بايد که فروشويد دست از همه درمانها آن را که چنين دردي از پاي دراندازد چون عشق حرم باشد سهلست بيابانها گر در طلب رنجي ما را برسد شايد ما نيز يکي باشيم از جمله قربانها هر تير که در کيشست گر بر دل ريش آيد بايد که سپر باشد پيش همه پيکانها هر کو نظري دارد با يار کمان ابرو ميگويم و بعد از من گويند به دورانها گويند مگو سعدي چندين سخن...