هر که خصم اندر او کمند انداخت شاعر : سعدي به مراد ويش ببايد ساخت هر که خصم اندر او کمند انداخت نقره فايق نگشت تا نگداخت هر که عاشق نبود مرد نشد که نه دنيا و آخرت درباخت هيچ مصلح به کوي عشق نرفت که ندانم به خويشتن پرداخت آن چنانش به ذکر مشغولم که گرم دل بسوخت جان بنواخت همچنان شکر عشق ميگويم تحفه روزگار اهل شناخت سعديا خوشتر از حديث تو نيست کاين همه شور در جهان انداخت آفرين بر زبان شيرينت