نه خود اندر زمين نظير تو نيست شاعر : سعدي که قمر چون رخ منير تو نيست نه خود اندر زمين نظير تو نيست که چو بالاي دلپذير تو نيست ندهم دل به قد و قامت سرو کس ندانم که صيد تير تو نيست در همه شهر اي کمان ابرو که دلي نيست کان اسير تو نيست دل مردم دگر کسي نبرد گر مرا در جهان نظير تو نيست گر بگيري نظير من چه کنم درخور صدر چون حرير تو نيست ظاهر آنست کان دل چو حديد نام سعدي که در ضمير تو نيست همه عالم به عشقبازي رفت ...