آن که بر نسترن از غاليه خالي دارد شاعر : سعدي الحق آراسته خلقي و جمالي دارد آن که بر نسترن از غاليه خالي دارد کس ندانم که در آن کوي مجالي دارد درد دل پيش که گويم که بجز باد صبا تشنه ميميرد و شخص آب زلالي دارد دل چنين سخت نباشد که يکي بر سر راه زنده آنست که با دوست وصالي دارد زندگاني نتوان گفت و حياتي که مراست گر تو را از من و از غير ملالي دارد من به ديدار تو مشتاقم و از غير ملول حبذا مرغ که آخر پر و بالي دارد مرغ بر بام تو ره دارد و...