آن که بر نسترن از غاليه خالي دارد

آن که بر نسترن از غاليه خالي دارد شاعر : سعدي الحق آراسته خلقي و جمالي دارد آن که بر نسترن از غاليه خالي دارد کس ندانم که در آن کوي مجالي دارد درد دل پيش که گويم که بجز باد صبا تشنه مي‌ميرد و شخص آب زلالي دارد دل چنين سخت نباشد که يکي بر سر راه زنده آنست که با دوست وصالي دارد زندگاني نتوان گفت و حياتي که مراست گر تو را از من و از غير ملالي دارد من به ديدار تو مشتاقم و از غير ملول حبذا مرغ که آخر پر و بالي دارد مرغ بر بام تو ره دارد و...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آن که بر نسترن از غاليه خالي دارد
آن که بر نسترن از غاليه خالي دارد
آن که بر نسترن از غاليه خالي دارد

شاعر : سعدي

الحق آراسته خلقي و جمالي داردآن که بر نسترن از غاليه خالي دارد
کس ندانم که در آن کوي مجالي دارددرد دل پيش که گويم که بجز باد صبا
تشنه مي‌ميرد و شخص آب زلالي دارددل چنين سخت نباشد که يکي بر سر راه
زنده آنست که با دوست وصالي داردزندگاني نتوان گفت و حياتي که مراست
گر تو را از من و از غير ملالي داردمن به ديدار تو مشتاقم و از غير ملول
حبذا مرغ که آخر پر و بالي داردمرغ بر بام تو ره دارد و من بر سر کوي
با کسي حال توان گفت که حالي داردغم دل با تو نگويم که نداري غم دل
حاصل آنست که سوداي محالي داردطالب وصل تو چون مفلس و انديشه گنج
هر که در سر هوس چون تو غزالي داردعاقبت سر به بيابان بنهد چون سعدي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط