هشيار کسي بايد کز عشق بپرهيزد شاعر : سعدي وين طبع که من دارم با عقل نياميزد هشيار کسي بايد کز عشق بپرهيزد گر هر دو جهان باشد در پاي يکي ريزد آن کس که دلي دارد آراسته معني ور تير بلا بارد ديوانه نپرهيزد گر سيل عقاب آيد شوريده نينديشد عشق لب شيرينت بس شور برانگيزد آخر نه منم تنها در باديه سودا بيمايه زبون باشد هر چند که بستيزد بي بخت چه فن سازم تا برخورم از وصلت قدر تو نداند آن کز زجر تو بگريزد فضلست اگرم خواني عدلست اگرم راني جايي...