يار بايد که هر چه يار کند شاعر : سعدي بر مراد خود اختيار کند يار بايد که هر چه يار کند پيش بيگانه زينهار کند زينهار از کسي که در غم دوست آن برد کاحتمال خار کند بار ياران بکش که دامن گل نيک نامي در او چه کار کند خانه عشق در خراباتست سگ شهر استخوان شکار کند شهربند هواي نفس مباش روز هشياريت خمار کند هر شبي يار شاهدي بودن که به يک شاهد اختصار کند قاضي شهر عاشقان بايد نادر آن جا کسي گذار کند سر سعدي سراي سلطانست ...