هر که نازک بود تن يارش

هر که نازک بود تن يارش شاعر : سعدي گو دل نازنين نگه دارش هر که نازک بود تن يارش که تحمل نمي‌کند خارش عاشق گل دروغ مي‌گويد وين نصيحت مکن که بگذارش نيکخواها در آتشم بگذار تا فدا کردمي به ديدارش کاش با دل هزار جان بودي گر برنجد به دوست مشمارش عاشق صادق از ملامت دوست که نه اول به جان رسد کارش کس به آرام جان ما نرسد هر که سر مي‌زند به ديوارش خانه يار سنگ دل اينست که بود پيش دوست مقدارش خون ما خود محل آن دارد ترک جان گوي و دل...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هر که نازک بود تن يارش
هر که نازک بود تن يارش
هر که نازک بود تن يارش

شاعر : سعدي

گو دل نازنين نگه دارشهر که نازک بود تن يارش
که تحمل نمي‌کند خارشعاشق گل دروغ مي‌گويد
وين نصيحت مکن که بگذارشنيکخواها در آتشم بگذار
تا فدا کردمي به ديدارشکاش با دل هزار جان بودي
گر برنجد به دوست مشمارشعاشق صادق از ملامت دوست
که نه اول به جان رسد کارشکس به آرام جان ما نرسد
هر که سر مي‌زند به ديوارشخانه يار سنگ دل اينست
که بود پيش دوست مقدارشخون ما خود محل آن دارد
ترک جان گوي و دل به دست آرشسعديا گر به جان خطاب کند


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط