زهي سعادت من کم تو آمدي به سلام

زهي سعادت من کم تو آمدي به سلام شاعر : سعدي خوش آمدي و عليک السلام و الاکرام زهي سعادت من کم تو آمدي به سلام مکن که شرط ادب نيست پيش سرو قيام قيام خواستمت کرد عقل مي‌گويد ورت خجالت سرو آرزو کند بخرام اگر کساد شکر بايدت دهن بگشاي تو روح پاکي و ابناي روزگار اجسام تو آفتاب منيري و ديگران انجم که ديگران همه نقشند بر در حمام اگر تو آدميي اعتقاد من اينست درون جامه پديدست چون گلاب از جام تنک مپوش که اندام‌هاي سيمينت درون پيرهني چون دو مغز...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زهي سعادت من کم تو آمدي به سلام
زهي سعادت من کم تو آمدي به سلام
زهي سعادت من کم تو آمدي به سلام

شاعر : سعدي

خوش آمدي و عليک السلام و الاکرامزهي سعادت من کم تو آمدي به سلام
مکن که شرط ادب نيست پيش سرو قيامقيام خواستمت کرد عقل مي‌گويد
ورت خجالت سرو آرزو کند بخراماگر کساد شکر بايدت دهن بگشاي
تو روح پاکي و ابناي روزگار اجسامتو آفتاب منيري و ديگران انجم
که ديگران همه نقشند بر در حماماگر تو آدميي اعتقاد من اينست
درون جامه پديدست چون گلاب از جامتنک مپوش که اندام‌هاي سيمينت
درون پيرهني چون دو مغز يک باداماز اتفاق چه خوشتر بود ميان دو دوست
چه جاي زمزمه عندليب و سجع حمامسماع اهل دل آواز ناله سعديست
بر اين شراب همه صوفيان دردآشامدر اين سماع همه ساقيان شاهدروي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.