زهي سعادت من کم تو آمدي به سلام شاعر : سعدي خوش آمدي و عليک السلام و الاکرام زهي سعادت من کم تو آمدي به سلام مکن که شرط ادب نيست پيش سرو قيام قيام خواستمت کرد عقل ميگويد ورت خجالت سرو آرزو کند بخرام اگر کساد شکر بايدت دهن بگشاي تو روح پاکي و ابناي روزگار اجسام تو آفتاب منيري و ديگران انجم که ديگران همه نقشند بر در حمام اگر تو آدميي اعتقاد من اينست درون جامه پديدست چون گلاب از جام تنک مپوش که اندامهاي سيمينت درون پيرهني چون دو مغز...