در دلم بنشسته‌اي بيرون ميا

در دلم بنشسته‌اي بيرون ميا شاعر : عطار ني برون آي از دلم در خون ميا در دلم بنشسته‌اي بيرون ميا هر زمان در ديده ديگرگون ميا چون ز دل بيرون نمي‌آيي دمي تو به يک يک ذره بوقلمون ميا چون کست يک ذره هرگز پي نبرد آيد از دريا برون بيرون ميا غصه‌اي باشد که چون تو گوهري تو ز فقر بحر در هامون ميا سرنگون غواص خود پيش آيدت بيش از اين اي لولو مکنون ميا گر پديد آيي دو عالم گم شود گو برون از تو کسي اکنون، ميا ني برون آي و دو عالم محو کن لطف...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
در دلم بنشسته‌اي بيرون ميا
در دلم بنشسته‌اي بيرون ميا
در دلم بنشسته‌اي بيرون ميا

شاعر : عطار

ني برون آي از دلم در خون ميادر دلم بنشسته‌اي بيرون ميا
هر زمان در ديده ديگرگون مياچون ز دل بيرون نمي‌آيي دمي
تو به يک يک ذره بوقلمون مياچون کست يک ذره هرگز پي نبرد
آيد از دريا برون بيرون مياغصه‌اي باشد که چون تو گوهري
تو ز فقر بحر در هامون مياسرنگون غواص خود پيش آيدت
بيش از اين اي لولو مکنون مياگر پديد آيي دو عالم گم شود
گو برون از تو کسي اکنون، مياني برون آي و دو عالم محو کن
لطف کن وز وسع من افزون مياچون تو پيدا مي‌شوي گم مي‌شوم
دست بر نه برتر از گردون مياچون به يک مويت ندارم دست رس
بي‌شرابي پيش اين مجنون مياچون ز هشياري به جان آمد دلم
بسته‌ي اين بدره‌ي موزون ميابدره‌ي موزون شعرت اي فريد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط