آن نه روي است ماه دو هفته است شاعر : عطار وان نه قد است سرو برفته است آن نه روي است ماه دو هفته است ماه و خورشيد طفل يک هفته است پيش ماه دو هفتهي رخ تو همه دلها به جان پذيرفته است ذرهاي عشق آفتاب رخش دل عشاق درد بگرفته است نرگس اوست اي عجب بيمار فتنه بيدار و عافيت خفته است هر کجا صف کشيده مژه او نيست عالم تهي پر آشفته است از دهانش که هست معدومي هر که حرفي از آن دهان گفته است به دهانش خوش آمد است محال در پس يک عقيق ناسفته است...