اي آفتاب سرکش يک ذره خاک پايت شاعر : عطار آب حيات رشحي از جام جانفزايت اي آفتاب سرکش يک ذره خاک پايت هم پادشاه گيتي جان بر ميان گدايت هم خواجه تاش گردون دل بر وفا غلامت هم جبرئيل مرغي در دام دل ربايت هم چرخ خرقهپوشي در خانقاه عشقت در چشم کرده کوثر خاک در سرايت در سر گرفته عالم انديشهي وصالت دربسته تا به جان دل در لعل دلگشايت کوثر که آب حيوان يک شبنم است از وي جاويد کف گرفته جام جهان نمايت سري که هر دو عالم يک ذره مينيابند بنهد کله...