چون زلف بيقرارش بر رخ قرار گيرد شاعر : عطار از رشک روي مه را در صد نگار گيرد چون زلف بيقرارش بر رخ قرار گيرد صد دست بايد آنجا تا در شمار گيرد از بس که حلقه بيني در زلف مشکبارش تا روز رستخيزش زان مي خمار گيرد گر زاهدي ببيند ميگوني لب او گلزار پاي تا سر از رشک خار گيرد گر ماه لاله گونش تابد به نرگس و گل يک تير برگشايد صيدي هزار گيرد گر از کمان ابرو بادام نرگسينش از بيم تير چشمش گردون حصار گيرد خورشيد کو ز تنگي بر چرخ ميکشد تيغ دهر خرف...