از سر زلف دلکشت بوي به ما نميرسد از سر زلف دلکشت بوي به ما نميرسدشاعر : عطار بوي کجا به ما رسد چون به صبا نميرسداز سر زلف دلکشت بوي به ما نميرسدبر دل من ز چارسو خيل بلا نميرسدروز به شب نميرسد تا ز خيال زلف توچون من دلشکسته را بيش دعا نميرسدبوک دعاي من شبي در سر زلف تو رسدگرچه صواب نيست آن هيچ خطا نميرسدميرسد از دو جزع تو تير بلا به جان منچيست سبب که يک نفس سوي وفا نميرسددر عجبم که دست تو چون به همه جهان رسدگرد برآمد و ز تو بوي به ما نميرسدخاک توييم لاجرم در ره عشق تو ز مامينرهد ز درد تو وز تو دوا نميرسدرحم کن اي مرا چو جان بر دل آنکه در رهتوصل تو کي بدو رسد چون به سزا نميرسدگرچه فريد فرد شد در طلب وصال تو