سر مستي ما مردم هشيار ندانند

سر مستي ما مردم هشيار ندانند شاعر : عطار انکار کنان شيوه‌ي اين کار ندانند سر مستي ما مردم هشيار ندانند سوز دل آلوده‌ي خمار ندانند در صومعه سجاده نشينان مجازي احوال...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سر مستي ما مردم هشيار ندانند
سر مستي ما مردم هشيار ندانند
سر مستي ما مردم هشيار ندانند

شاعر : عطار

انکار کنان شيوه‌ي اين کار ندانندسر مستي ما مردم هشيار ندانند
سوز دل آلوده‌ي خمار نداننددر صومعه سجاده نشينان مجازي
احوال سراپرده‌ي اسرار ندانندآنان که بماندند پس پرده‌ي پندار
اندوه شبان من بي‌يار ندانندياران که شبي فرقت ياران نکشيدند
تا مدعيان از پس ديوار ندانندبي يار چو گويم بودم روي به ديوار
بر طرف چمن جز گل و گلزار ندانندسوز جگر بلبل و دلتنگي غنچه
درمان دل خسته‌ي عطار ندانندجمعي که بدين درد گرفتار نگشتند


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط