چند در شيب و در فراز آيند

چند در شيب و در فراز آيند شاعر : عطار تا به کي بي تو خون‌دل ريزند چند در شيب و در فراز آيند وقت نامد که عاشقان پيشت تا به کي بي تو زير گاز آيند پرده برگير تا جهاني جان از سر صد هزار ناز آيند عاشقاني که همچو عطارند پاي‌کوبان به پرده باز آيند عاشقان چون به هوش باز آيند در ره عشق بي مجاز آيند پيش شمع رخش چو پروانه پيش معشوق در نماز آيند در هوايي که ذره خورشيد است سر ببازند و سرفراز آيند بر بساطي که عشق حاکم اوست پر برآرند و شاه‌باز...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چند در شيب و در فراز آيند
چند در شيب و در فراز آيند
چند در شيب و در فراز آيند

شاعر : عطار

تا به کي بي تو خون‌دل ريزندچند در شيب و در فراز آيند
وقت نامد که عاشقان پيشتتا به کي بي تو زير گاز آيند
پرده برگير تا جهاني جاناز سر صد هزار ناز آيند
عاشقاني که همچو عطارندپاي‌کوبان به پرده باز آيند
عاشقان چون به هوش باز آينددر ره عشق بي مجاز آيند
پيش شمع رخش چو پروانهپيش معشوق در نماز آيند
در هوايي که ذره خورشيد استسر ببازند و سرفراز آيند
بر بساطي که عشق حاکم اوستپر برآرند و شاه‌باز آيند
گاه چون صبح بر جهان خندندجان ببازند و پاک‌باز آيند
گاه از شوق پرده‌در گردندگاه چون شمع در گداز آيند
اين همه پرده‌ها بر آرايندگاه از عشق پرده ساز آيند
چو نکو بنگري به کار همهبو که در پرده اهل راز آيند
اين همه کارها به جاي آرندعاقبت باز در نياز آيند
ماه رويا همه اسير تو اندبو که در خورد دلنواز آيند


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط