آن را که ز وصل او خبر بود شاعر : عطار هر روز قيامتي دگر بود آن را که ز وصل او خبر بود اين شور از آن عظيمتر بود چه جاي قيامت است کاينجا در حد وجود پا و سر بود زيرا که قيامت قوي را هرگز نتواندش گذر کرد وين شور چو پا و سر ندارد زين ره نه نشان و نه اثر بود چون نيست نهايت ره عشق ميدان به يقين که بي خبر بود هر کس که ازين رهت خبر داد چه لايق هر قدم شمر بود زين راه چو يک قدم نشان نيست شد محو اگر چه نامور بود راهي است که هر که يک...