مرد يک موي تو فلک نبود شاعر : عطار محرم کوي تو ملک نبود مرد يک موي تو فلک نبود از جمال تو هفت يک نبود ماه دو هفته گرچه هست تمام همه باشي تو هيچ شک نبود چون جمال تو آشکار شود با کسي نيز مشترک نبود ملک حسن آفتاب روي تورا تا دو عالم دو مردمک نبود نتوان ديد ذرهاي رخ تو در زمين نيست در فلک نبود آنچه در ذره ذره هست از تو محو را ذرهاي برک نبود! ليک چون ذره در تو محو شود اگرش خال تو محک نبود زر خورشيد ذره ذره شود در شکر اين همه...