چه سازي سراي و چه گويي سرود چه سازي سراي و چه گويي سرودشاعر : عطار فروشو بدين خاک تيره فرودچه سازي سراي و چه گويي سرودفکندست در چرخ چرخ کبوديقيندان که همچون تو بسيار کسچو سر آهنين نيست در زير خودچه برخيزد از خود و آهن تو رااجل بگسلد از همش تار و پوداگر جامهي عمر تو زآهن استسر و سنگ ماننده آب روداگر سر کشي زين پل هفت طاقچو گويي نداني فراز از فرودز سرگشتگي زير چوگان چرخز دور سپهري چه نالي چو رودچو دور سپهرت نخواهد گذاشتعزيزان همدرد را کن درودرفيقان همراز را کن وداعز شاخ بهي کن کلوخ آمروددرخت بتر بودن از بن بکنهمه ضايع اندر سراي و سرودمکن همچو عطار عمر عزيز