سر زلف تو پر خون مي‌نمايد

سر زلف تو پر خون مي‌نمايد شاعر : عطار رجوع از صيدش اکنون مي‌نمايد سر زلف تو پر خون مي‌نمايد چگونه چست و موزون مي‌نمايد کمند زلف تو در صيد يارب همه کارش شبيخون مي‌نمايد شب زلف تو خوش باد از پي آنک چگونه عقل مجنون مي‌نمايد که مي‌داند که آن زنجير زلفت رخت از پرده بيرون مي‌نمايد چو زلف تو بشوريده است عالم که هر ساعت در افزون مي‌نمايد ز حسن روي تو چون روي تابم که از شبرنگ گلگون مي‌نمايد عجب خاصيتي دارد رخ تو که درجت در مکنون مي‌نمايد...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سر زلف تو پر خون مي‌نمايد
سر زلف تو پر خون مي‌نمايد
سر زلف تو پر خون مي‌نمايد

شاعر : عطار

رجوع از صيدش اکنون مي‌نمايدسر زلف تو پر خون مي‌نمايد
چگونه چست و موزون مي‌نمايدکمند زلف تو در صيد يارب
همه کارش شبيخون مي‌نمايدشب زلف تو خوش باد از پي آنک
چگونه عقل مجنون مي‌نمايدکه مي‌داند که آن زنجير زلفت
رخت از پرده بيرون مي‌نمايدچو زلف تو بشوريده است عالم
که هر ساعت در افزون مي‌نمايدز حسن روي تو چون روي تابم
که از شبرنگ گلگون مي‌نمايدعجب خاصيتي دارد رخ تو
که درجت در مکنون مي‌نمايدچو دريا چشم من زان گشت در عشق
ز چشم سوزني چون مي‌نمايددهانت اي عجب سي در مکنون
که صد رنگ او چو گردون مي‌نمايدمرا گفتي دلت يکرنگ گردان
وگر دارم دلي خون مي‌نمايدمرا کو دل ندارم هيچ دل من
چو خوني کرده معجون مي‌نمايددل عطار با خاک در تو


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط