آفتاب عاشقان روي تو بس

آفتاب عاشقان روي تو بس شاعر : عطار قبله‌ي سرگشتگان کوي تو بس آفتاب عاشقان روي تو بس يک گره از زلف هندوي تو بس ترکتاز هر دو عالم را به حکم يک شکر از درج لولوي تو بس آب حيوان را براي قوت جان طاق آوردن ز ابروي تو بس جمله‌ي عشاق را سرمايه‌ها يک خدنگ از جزع جادوي تو بس صد سپاه عقل پيش انديش را از خيال چشم آهوي تو بس شيرمردان را شکار آموختن يک وزيدن بادش از سوي تو بس آنکه او بر باد خواهد داد دل روشني يک ذره از روي تو بس در ره تاريک...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آفتاب عاشقان روي تو بس
آفتاب عاشقان روي تو بس
آفتاب عاشقان روي تو بس

شاعر : عطار

قبله‌ي سرگشتگان کوي تو بسآفتاب عاشقان روي تو بس
يک گره از زلف هندوي تو بسترکتاز هر دو عالم را به حکم
يک شکر از درج لولوي تو بسآب حيوان را براي قوت جان
طاق آوردن ز ابروي تو بسجمله‌ي عشاق را سرمايه‌ها
يک خدنگ از جزع جادوي تو بسصد سپاه عقل پيش انديش را
از خيال چشم آهوي تو بسشيرمردان را شکار آموختن
يک وزيدن بادش از سوي تو بسآنکه او بر باد خواهد داد دل
روشني يک ذره از روي تو بسدر ره تاريک زلفت عقل را
زانکه ما را يک سر موي تو بسدرگذشتم از سر هر دو جهان
عذر خواهش روي نيکوي تو بسگر ز عطارت بدي ديدي بپوش


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.