خط مکش در وفا کزآن توام شاعر : عطار فتنهي خط دلستان توام خط مکش در وفا کزآن توام در غم لعل درفشان توام بي تو با چشم خون فشان همه شب من چرا چشم بر دهان توام از دهانت چو گوش را خبر است بي تو چون موي از ميان توام از تو تا برکنار ماند دلم گر کنون زندهام به جان توام نيم جان داشتم غم تو بسوخت روي بر خاک آستان توام روي خود ز آستين مپوش که من تا چرا رايگان گران توام مي ندانم من سبکدل هيچ چون تو داني که مهربان توام کينهگيري ز من...