12 قـدم تـا نـجـات يـك مـصـدوم
*نويسنده:دکتر سيامک شايانامين
دکتر ميثم جوادي
دکتر ميثم جوادي
كمكهاي اوليه در دعواهاي يوميه
شما ممکن است اهل دعوا نباشيد و تا امروز حتي يک مشت حواله دوست و دشمن خودتان نکرده و حتي يک مشت هم از كسي نخورده باشيد اما کاهش آرامش رواني يکي از آثار سوء شهرنشيني است که زمينه را براي درگيري فيزيکي فراهم ميکند.
در چنين جامعهاي، احتمال گلاويز شدن كم نيست. اين تقريبا يک صحنه هر روزه در خيابان است که 2 يا چند نفر بر سر کوچکترين بهانهاي مثل حق تقدم در رانندگي، زبان منطق را کنار بگذارند و منظورشان را با مشت و فحش به يکديگر حالي کنند. در چنين شرايطي، حتي اگر خود شما يک طرف دعوا نباشيد، لازم است براي نجات جان مصدومان درگيري، چند نکته پزشکي را در خاطر داشته باشيد.
1.مواظب نقاط حساس بدن باشيد. تقريبا همه اعضاي بدن از گردن به بالا خطرناک هستند. سعي کنيد حين دعوا جوانمردانه عمل کنيد و به اين نواحي ضربه نزنيد و در عين حال، حواستان به ضربههايي که قرار است به سر و گردن شما وارد شوند، باشد و هرگونه علامتي مثل سرگيجه، دوبيني، حالت تهوع، کاهش شنوايي و خونريزي را جدي بگيريد.
2.ضربههايي که با چوب و چماق و مشت به بدن وارد ميشوند اما موجب خونريزي نميشوند، ممکن است باعث بروز شکستگي يا خونريزي داخلي شوند. تورم و کبودي و درد زياد اندام ميتواند نشانه شکستگي باشد.
3.در ضربههاي غيرنافذ به قفسه سينه بايد تنگي نفس را جدي گرفت. در اين ضربهها احتمال آسيبديدگي پرده جنب و ريهها و حتي شکستگي دندهها وجود دارد؛ شکستگي اگر محدود به يکي دو دنده باشد و به اسکلت آسيب وارد نکند، خطر زيادي ندارد اما در مورد پنوموتوراکس (تجمع هوا بين پرده جنب) و هموتوراکس(تجمع خون بين پرده جنب)، بيمار لحظه به لحظه بدتر ميشود و نيازمند اقدام فوري براي نجات جانش است.
4.در ضربههاي شکم و پهلوها درد، ضعف و رنگپريدگي و کبودي شکم، احتباس ادرار و تغيير رنگ ادرار ميتواند نشانه خطرناکي باشد که نياز فوري به مشاوره پزشکي دارد. معمولا ضربديدگي کليهها علايم خيلي شديدي ندارد ولي عوارض زيادي دارد و بايد با دقت بررسي شود. ضمن اينکه همراه اين علايم، خونريزي داخلي و پارگي مجراي ادرار که بسيار پرعارضه است نيز ديده ميشود. پارگي احشاي توخالي شکم هم از خطرات بالقوه ديگر است. درد و کبودي شکم و کاهش فشارخون، خودش را با رنگپريدگي و کاهش سطح هوشياري نشان ميدهد. در صورت بروز هرکدام از اين علايم مصدوم بايد سريعا جهت اعزام به اتاق عمل آماده شود.
5.در صحنه حادثه، از دادن آب و غذا به مصدومان خودداري کنيد. مصدومي که خونريزي دارد به زودي تشنه ميشود و در صورتي که به وي آب داده شود، جريان خون به سمت دستگاه گوارش او منحرف ميشود و اين مساله براي بيمار مضر است چون خون انسان محدود است. وقتي حجم زيادي از خون از دست برود براي جبران نياز اندامهاي حياتي مثل مغز و قلب و کليه، گردش خون مناطق ديگر بدن مانند پوست و دستگاه گوارش به حداقل ميرسد. وقتي چيزي خورده ميشود به ناچار براي جذبش بايد گردش خون بيشتري در دستگاه گوارش برقرار شود. ضمن اينکه اين بيماران به احتمال زياد نيازمند عمل جراحي هم ميشوند و هرچه معده خاليتر باشد ريسک بيهوشي اورژانس پايينتر ميآيد.
6.ضربههاي نافذي که با چاقو و قمه به بدن وارد ميشوند معمولا بدون کمکهاي بيمارستاني درمان نميشوند. در خونريزيها بايد ابتدا به فکر بند آمدن خونريزي بود. در خونريزيهاي شرياني معمولا حجم زيادي خون از رگ خارج ميشود. در چنين شرايطي بايد تا قبل از رسيدن تيم نجات جلوي خونريزي تا حد امکان گرفته شود چون ميتواند در زمان کوتاهي بيمار را به شوک ببرد. خونريزيهاي زيادي که همراه با فوران خون يا بيرون جستن خون با ريتم نبضدار است به احتمال زياد شرياني هستند و بايد بلافاصله با فشار دست مانع خونريزي شد. بستن اندام بالاتر از محل خونريزي به منظور کاهش خونريزي که در خيلي از فيلمها ديده ميشود، بالقوه کار خطرناکي است و براي همه زخمها توصيه نميشود ولي همين کار خطرناک در پارهاي از موارد ضروري است و ممکن است جان انساني را نجات بدهد. فقط بايد توجه داشت اينکار براي هر خونريزياي مفيد نيست و بايد در خونريزيهاي شرياني، آن هم با فشاري که بيشتر از فشار خونرساني شرياني است انجام شود. بهتر است قبل از رسيدن به مرکز درماني هر 20 دقيقه يک بار باز و دوباره بسته شود تا اندام مبتلا از نرسيدن خون آسيب جدي نبيند.
7.در ضربههاي نافذ گردن به بالا و قفسه سينه و شکم (کلا غير از دست و پا) مصدوم حتما بايد به بيمارستان منتقل شود. در ضربههاي قفسه سينه بايد مواظب تنفس بيمار بود. تا مطمئن نشدهايد که به پرده جنب آسيبي وارد نشده، نبايد زخم بسته شود. هرگونه آسيب به پرده جنب و قفسه سينه ممکن است موجب اختلال در تنفس شود. البته اين اطمينان قبل از رسيدن به بيمارستان به دست نميآيد و بايد هر ضربه چاقو به اين ناحيه را بسيار جدي گرفت.
8.بعضي وقتها لازم است براي مصدوم قبل از رسيدن تيم اورژانس، کارهايي انجام داد؛ مثل بند آوردن خونريزي شرياني که پيشتر ذکر شد. در برخورد با مصدومان بايد نهايت صرفه جويي را انجام داد. هرچه کار کمتري روي اين دسته از بيماران قبل از ورودشان به بيمارستان انجام بپذيرد بهتر است چون عموما دستکاري توسط افراد ناوارد باعث بدتر شدن وضع ميشود. قبل از هرچيز مطمئن شويد که بيمار ميتواند نفس بکشد. دندان مصنوعي، آدامس، چاقو و هرچيز ديگر که در دهان بيمار است و مانع نفس کشيدنش ميشود را خارج کنيد.
9.در شکستگيها، بهترين اقدام براي کمک به بهبود بيمار و کاهش درد، بيحرکت نگه داشتن اندام مبتلا تا رسيدن اورژانس است چون استخوان شکسته شده لبههاي تيزي دارد و هرقدر تکان بخورد با برخورد به اطراف درد بيشتري ايجاد کرده و آثار بدي به جا ميگذارد.
10.مصدومي را که ضربه به سر داشته و دچار اختلال هوشياري شده، به پهلوي راست بخوابانيد تا در صورت استفراغ، محتويات شکم به راحتي خارج شده و وارد ريه اش نشود. استفراغ، کاهش سطح هوشياري و دوبيني از نشانههاي ضربه مغزي هستند. توصيه ميشود در فردي که ضربه به سر داشته، حتي اگر هيچ کدام از اين علايم را نديديد، فورا به اورژانس مراجعه کنيد و آنجا منتظر بمانيد چون پزشکان براي اطمينان از عدم آسيب به مغز نيازمند زمان هستند. گاهي خونريزيهاي کوچک در مراحل اوليه در سيتياسکن هم ديده نميشوند و بعد از مدتي خودشان را نشان ميدهند.
11.آشنايي با احياي قلبي تنفسي در هر جامعهاي واجب است و اگر بلد نيستيد همين الان به فکر ثبتنام در کلاسهاي امداد و نجات باشيد. اگر هم بلديد، تا وقتي مطمئن نشدهايد كه اين کار براي مصدوم حتمي و ضروري است و قبل از رسيدن آمبولانس بيمار در خطر مرگ است، اقدام به ماساژ قلبي و تنفسي نکنيد.
12.خارج کردن اشياي برنده مثل چاقو و قيچي و گلوله و... از بدن مصدوم خارج از اتاق عمل، کار اشتباهي است. اگر چاقوي دسته زنجان دوستتان در شکم کسي گير کرد، صبر کنيد تا جراح محترم، آن را به شما پس بدهد. اگر انگشتتان توسط شيء برندهاي قطع شد، آن را در محلول شستوشو (آب نمک رقيق) گذاشته و در دست ديگرتان بگيريد و بدون فوت وقت خودتان را به بيمارستان برسانيد.
منبع:www.salamat.com
شما ممکن است اهل دعوا نباشيد و تا امروز حتي يک مشت حواله دوست و دشمن خودتان نکرده و حتي يک مشت هم از كسي نخورده باشيد اما کاهش آرامش رواني يکي از آثار سوء شهرنشيني است که زمينه را براي درگيري فيزيکي فراهم ميکند.
در چنين جامعهاي، احتمال گلاويز شدن كم نيست. اين تقريبا يک صحنه هر روزه در خيابان است که 2 يا چند نفر بر سر کوچکترين بهانهاي مثل حق تقدم در رانندگي، زبان منطق را کنار بگذارند و منظورشان را با مشت و فحش به يکديگر حالي کنند. در چنين شرايطي، حتي اگر خود شما يک طرف دعوا نباشيد، لازم است براي نجات جان مصدومان درگيري، چند نکته پزشکي را در خاطر داشته باشيد.
1.مواظب نقاط حساس بدن باشيد. تقريبا همه اعضاي بدن از گردن به بالا خطرناک هستند. سعي کنيد حين دعوا جوانمردانه عمل کنيد و به اين نواحي ضربه نزنيد و در عين حال، حواستان به ضربههايي که قرار است به سر و گردن شما وارد شوند، باشد و هرگونه علامتي مثل سرگيجه، دوبيني، حالت تهوع، کاهش شنوايي و خونريزي را جدي بگيريد.
2.ضربههايي که با چوب و چماق و مشت به بدن وارد ميشوند اما موجب خونريزي نميشوند، ممکن است باعث بروز شکستگي يا خونريزي داخلي شوند. تورم و کبودي و درد زياد اندام ميتواند نشانه شکستگي باشد.
3.در ضربههاي غيرنافذ به قفسه سينه بايد تنگي نفس را جدي گرفت. در اين ضربهها احتمال آسيبديدگي پرده جنب و ريهها و حتي شکستگي دندهها وجود دارد؛ شکستگي اگر محدود به يکي دو دنده باشد و به اسکلت آسيب وارد نکند، خطر زيادي ندارد اما در مورد پنوموتوراکس (تجمع هوا بين پرده جنب) و هموتوراکس(تجمع خون بين پرده جنب)، بيمار لحظه به لحظه بدتر ميشود و نيازمند اقدام فوري براي نجات جانش است.
4.در ضربههاي شکم و پهلوها درد، ضعف و رنگپريدگي و کبودي شکم، احتباس ادرار و تغيير رنگ ادرار ميتواند نشانه خطرناکي باشد که نياز فوري به مشاوره پزشکي دارد. معمولا ضربديدگي کليهها علايم خيلي شديدي ندارد ولي عوارض زيادي دارد و بايد با دقت بررسي شود. ضمن اينکه همراه اين علايم، خونريزي داخلي و پارگي مجراي ادرار که بسيار پرعارضه است نيز ديده ميشود. پارگي احشاي توخالي شکم هم از خطرات بالقوه ديگر است. درد و کبودي شکم و کاهش فشارخون، خودش را با رنگپريدگي و کاهش سطح هوشياري نشان ميدهد. در صورت بروز هرکدام از اين علايم مصدوم بايد سريعا جهت اعزام به اتاق عمل آماده شود.
5.در صحنه حادثه، از دادن آب و غذا به مصدومان خودداري کنيد. مصدومي که خونريزي دارد به زودي تشنه ميشود و در صورتي که به وي آب داده شود، جريان خون به سمت دستگاه گوارش او منحرف ميشود و اين مساله براي بيمار مضر است چون خون انسان محدود است. وقتي حجم زيادي از خون از دست برود براي جبران نياز اندامهاي حياتي مثل مغز و قلب و کليه، گردش خون مناطق ديگر بدن مانند پوست و دستگاه گوارش به حداقل ميرسد. وقتي چيزي خورده ميشود به ناچار براي جذبش بايد گردش خون بيشتري در دستگاه گوارش برقرار شود. ضمن اينکه اين بيماران به احتمال زياد نيازمند عمل جراحي هم ميشوند و هرچه معده خاليتر باشد ريسک بيهوشي اورژانس پايينتر ميآيد.
6.ضربههاي نافذي که با چاقو و قمه به بدن وارد ميشوند معمولا بدون کمکهاي بيمارستاني درمان نميشوند. در خونريزيها بايد ابتدا به فکر بند آمدن خونريزي بود. در خونريزيهاي شرياني معمولا حجم زيادي خون از رگ خارج ميشود. در چنين شرايطي بايد تا قبل از رسيدن تيم نجات جلوي خونريزي تا حد امکان گرفته شود چون ميتواند در زمان کوتاهي بيمار را به شوک ببرد. خونريزيهاي زيادي که همراه با فوران خون يا بيرون جستن خون با ريتم نبضدار است به احتمال زياد شرياني هستند و بايد بلافاصله با فشار دست مانع خونريزي شد. بستن اندام بالاتر از محل خونريزي به منظور کاهش خونريزي که در خيلي از فيلمها ديده ميشود، بالقوه کار خطرناکي است و براي همه زخمها توصيه نميشود ولي همين کار خطرناک در پارهاي از موارد ضروري است و ممکن است جان انساني را نجات بدهد. فقط بايد توجه داشت اينکار براي هر خونريزياي مفيد نيست و بايد در خونريزيهاي شرياني، آن هم با فشاري که بيشتر از فشار خونرساني شرياني است انجام شود. بهتر است قبل از رسيدن به مرکز درماني هر 20 دقيقه يک بار باز و دوباره بسته شود تا اندام مبتلا از نرسيدن خون آسيب جدي نبيند.
7.در ضربههاي نافذ گردن به بالا و قفسه سينه و شکم (کلا غير از دست و پا) مصدوم حتما بايد به بيمارستان منتقل شود. در ضربههاي قفسه سينه بايد مواظب تنفس بيمار بود. تا مطمئن نشدهايد که به پرده جنب آسيبي وارد نشده، نبايد زخم بسته شود. هرگونه آسيب به پرده جنب و قفسه سينه ممکن است موجب اختلال در تنفس شود. البته اين اطمينان قبل از رسيدن به بيمارستان به دست نميآيد و بايد هر ضربه چاقو به اين ناحيه را بسيار جدي گرفت.
8.بعضي وقتها لازم است براي مصدوم قبل از رسيدن تيم اورژانس، کارهايي انجام داد؛ مثل بند آوردن خونريزي شرياني که پيشتر ذکر شد. در برخورد با مصدومان بايد نهايت صرفه جويي را انجام داد. هرچه کار کمتري روي اين دسته از بيماران قبل از ورودشان به بيمارستان انجام بپذيرد بهتر است چون عموما دستکاري توسط افراد ناوارد باعث بدتر شدن وضع ميشود. قبل از هرچيز مطمئن شويد که بيمار ميتواند نفس بکشد. دندان مصنوعي، آدامس، چاقو و هرچيز ديگر که در دهان بيمار است و مانع نفس کشيدنش ميشود را خارج کنيد.
9.در شکستگيها، بهترين اقدام براي کمک به بهبود بيمار و کاهش درد، بيحرکت نگه داشتن اندام مبتلا تا رسيدن اورژانس است چون استخوان شکسته شده لبههاي تيزي دارد و هرقدر تکان بخورد با برخورد به اطراف درد بيشتري ايجاد کرده و آثار بدي به جا ميگذارد.
10.مصدومي را که ضربه به سر داشته و دچار اختلال هوشياري شده، به پهلوي راست بخوابانيد تا در صورت استفراغ، محتويات شکم به راحتي خارج شده و وارد ريه اش نشود. استفراغ، کاهش سطح هوشياري و دوبيني از نشانههاي ضربه مغزي هستند. توصيه ميشود در فردي که ضربه به سر داشته، حتي اگر هيچ کدام از اين علايم را نديديد، فورا به اورژانس مراجعه کنيد و آنجا منتظر بمانيد چون پزشکان براي اطمينان از عدم آسيب به مغز نيازمند زمان هستند. گاهي خونريزيهاي کوچک در مراحل اوليه در سيتياسکن هم ديده نميشوند و بعد از مدتي خودشان را نشان ميدهند.
11.آشنايي با احياي قلبي تنفسي در هر جامعهاي واجب است و اگر بلد نيستيد همين الان به فکر ثبتنام در کلاسهاي امداد و نجات باشيد. اگر هم بلديد، تا وقتي مطمئن نشدهايد كه اين کار براي مصدوم حتمي و ضروري است و قبل از رسيدن آمبولانس بيمار در خطر مرگ است، اقدام به ماساژ قلبي و تنفسي نکنيد.
12.خارج کردن اشياي برنده مثل چاقو و قيچي و گلوله و... از بدن مصدوم خارج از اتاق عمل، کار اشتباهي است. اگر چاقوي دسته زنجان دوستتان در شکم کسي گير کرد، صبر کنيد تا جراح محترم، آن را به شما پس بدهد. اگر انگشتتان توسط شيء برندهاي قطع شد، آن را در محلول شستوشو (آب نمک رقيق) گذاشته و در دست ديگرتان بگيريد و بدون فوت وقت خودتان را به بيمارستان برسانيد.
منبع:www.salamat.com