كتابهای ملاصدرا(2)
4ـ عرفان و اخلاق
1ـ جهل نسبت به شناخت نفس
2ـ حب مال و جاه و شهوات
3ـ تسويلات نفس اماره و تدليسات شيطان
4 و 5 و 6ـ سه باب بعدي، شرح ثمرات اين اصول
7 و 8ـ راه خطا و صواب
9ـ خاصيت علم حقيقي و برتري آن نسبت به علوم ظاهري
10 و 11ـ نور ايمان و لزوم تصفيه و تجليه
12ـ شرح ثمرات اين شناخت
13ـ امراض نفس
14ـ عمل صالح و عمل نافع
2ـ4. كسرالأصنام الجاهلية: اين كتاب به زبان عربي و در ردّ صوفيه و نكوهش آناني است كه علم را حجاب نفس ميدانند و با جهل به معارف الهي و اجراء آداب و رسوم بدعتي خويش، خود را واصل و كامل ميپندارند و اثبات ميكند رسيدن به كمال مطلوب در تحصيل معارف و علوم الهي توأم با بجا آوردن عبادات بدني و مجاهدات نفساني است و حال و مقام سالكان حقيقي و اوصاف و بدعتهاي جاهلان متصوف را بيان ميدارد. به آيات، احاديث و گفتار فلاسفه بسيار استشهاد ميكند. حاوي يك مقدمه، 4 مقاله و هر مقاله شامل فصول و خاتمه است:
مقاله اول: رياضت به علم نياز دارد (بيان جلالت علم بالله)
مقاله دوم: نتيجه عبادت، معرفت است
مقاله سوم: صفات ابرار
مقاله چهارم: مواعظ و ذمّ دنيا
5ـ فلسفه
2ـ5. اتصاف الماهية بالوجود: بحث فلسفي مفصلي است پيرامون «آيا ميتوان گفت ماهيت موجود است و وجود بر ماهيت عارض ميشود يا نه؟» در طي بحث، «وجود» را يكي و «موجودات» را متعدد و داراي حقايق مختلف ميپندارد و ارتباط ماهيت با وجود را، خاص بيان ميكند. در اين رساله عربي، از اسفار خود نيز ياد ميكند.
3ـ5. اجوبة المسائل: پاسخ نويسنده به پرسشهاي پنجگانه فلسفي ملاشمساي گيلاني (شمس الدين محمد گيلاني معروف به شمسا) از ملاصدرا ميباشد كه به همه آنها در اين رساله به زبان عربي پاسخ داده است:
1ـ ايرادي درباره «حركت در مقوله كم» بنابراين قاعده: «در حركت هر مقولهاي، بقاء متحرك بعينه شرط است».
2ـ شبههاي درباره «نفس نباتي و تجرد نفس»
3ـ درباره «وجود ذهني» و ذكر اين شبهه «در وجود ذهني، كم و كيف و أين و وضع، قائم به ماده نيست» با اينكه به گفته حكما اين مقولات مخصوص به مادياتاند.
4ـ ادراكات جزئي كه براي ديگر حيوانات (به جز انسان) مسلم الثبوت است اگر مستند به قواي مادي است پس در انسان نيز تواند بود، حال آنكه ادراكات انساني به وسيله نفس مجرد است و اگر ادراكات جزئي حيوانات مستند به نفس مجرد است پس همه حيوانات نيز داراي نفس مجرداند، بنابراين وقوع حشر و معاد براي حيوانات نيز امكان خواهد يافت.
5 ـ ظاهر حديث شريف نبوي(ص) «كُنت نبياً و آدم بين الماء و الطين» آن است كه نفس انسان حادث به حدوث بدن نيست. اين رساله سوال و جواب در حاشيه مبدأ و معاد چاپ شده است.
1ـ3ـ5. الاجوبة عن الاسولة النصيرية عن شمسالدين الخسروشاهي: پاسخ ملاصدرا به سوالات خواجه نصيرطوسي از شمسالدين عبدالحميد ابن عيسي خسروشاهي (580ـ656). شمس الدين خسروشاهي به سوالات خواجه پاسخ نداده و ملاصدرا، نخست متن نامه و سوالات خواجه را نقل كرده و سپس به پاسخ آن پرداخته است.
2ـ3ـ5. اجوبة المسائل العويصة عن مظفر حسين كاشاني: پاسخ ملاصدرا به 3 سوال فلسفي درباب نفس از مظفر حسين كاشاني است.
مسئلهها:
2ـ نيروها و اعضاي بدن كه تابع مزاجند چگونه ميتوان آنها را مسخر و خادم نفس دانست.
3ـ تحولات شگفتانگيز اجسام نباتي و حيواني را چگونه ميتوان از تأثيرات نفوس حيواني و نباتي دانست.
4ـ تبدل طبيعت در نطفه به بقاء قوه فاعلي دليل آنست كه منطبع در ماده نيست.
5ـ بقاء نفوس انساني جدا از ماده، مستلزم آنست كه اكمل از نفس كلي و نفوس فلكي باشد. صدرا پرسشها را به تفصيل پاسخ داده است.
3ـ3ـ5. اجوبة المسائل: اين نسخه نيز پاسخ ملاصدرا به يكي از شاگردان يا دوستان خود در 5 مسئله فلسفي به زبان عربي است بطور مبسوط و تحقيقي:
1ـ درباره اختيار و مشيت الهي و اينكه شرطست در «مشيت» علم مقدم بر ايجاد باشد و شيخ اشراق چنين اعتقادي ندارد، ملاصدرا درباره شرط مزبور چه ميگويد.
2ـ قاعدة «جوهر، ذاتي اجناس مادون خود است» متفق عليها مستلزم تركيب مجردات درخارج است و نيز مستلزم تركيب هيولي از ماده و صورت است.
3ـ دربارة شبههاي كه صاحب روضة(روض) الجنان بر يكي از ادلة اثبات هيولي وارد ساخته است.
4ـ شبهة اثبات ماده براي اعراض.
5ـ اگر حيثيات مكثراند بايد شخصي مانند زيد نيز كلي باشد زيرا حيثيات متعدد دارد. در پاسخ سوال 3 از شرح خود بر هدايه ياد و سخني از آن نقل كرده است. سوال كننده از شاگردان يا معاصران ملاصدرا بوده و از محضرش بهرهبرده، صدرا ضمن سوال 2 و 5 بدين نكته اشارت كرده و او را دوست خود خوانده و در ديباژه اين نامه از او با احترام فراوان ياد كرده است، وي بر خلاف پاسخ به شمسا، در اينجا با تفصيل پاسخ گفته است. در اين نامه از شيخ شهابالدين سهروردي شيخ اشراق و تلويحات و حكمة الاشراق او، شفا شيخ الرئيس، روضة الجنان ابوالحسن بن احمد، ايماضات ميرداماد، محقق دواني و از سيد المدفقين سيد صدر دشتكي ياد كرده است.
4ـ5. اكسير العارفين في معرفة طريق الحق و اليقين: رسالهاي فلسفي ـعرفاني و به زبان عربي است به گفته نويسنده، حاوي نكتهها و مطالب مهمي در اقوال فلاسفه بزرگ اسلامي است و بيشتر مطالب تحت تأثير رساله «آغاز و انجام» بابا افضل كاشي است. مطالبي مربوط به علم النفس، عرفان، مراتب تصوف، تشويق به سلوك طريقت، معرفت و حكمت الهي و مبدأ و معاد است. آنچه مولف بدان رسيده از طريق كشف و شهود و مباني علمي است. كتاب شامل 4 باب و هر بابي حاوي چند فصل (در مجموع 10 فصل) ميباشد:
الباب الاول: في كمية العلوم و قسمتها
الباب الثاني: في (معرفة) محل المعرفة و الحكمة و هي الهوية الانسانية
الباب الثالث: في معرفة فاعل العلوم و فياض المعارف و هو المبدء الاول لجميع الاشياء.
الباب الرابع: في معرفة الغاية الاصلية و هي الغاية القصوي.
5ـ5. التشخص: رسالهاي فلسفي به زبان عربي درباره تشخص است و آنچه كه به وسيله آن شخصي از ديگري متمايز ميگردد. ردي فلسفي است برنظر آنان كه تشخص و امتياز بعضي را بر ديگران، اعتباري ميدانند و معتقدند تشخص حقيقتي خارجي ندارد وي گفتههاي بزرگان را ميآورد و در آن مناقشه ميكند. مشتمل بر چند فصل ميباشد.
6ـ5. تعليقات الشفاء: حاشيهاي فلسفي به زبان عربي است حاوي شرحي بر قسمت الهيات بمعني اعم (امور عامه) با عنوانهاي «قال ـ قال»، بعلاوه شرحي بر طبيعيات شفاي ابنسينا ميباشد. ملاصدرا مباني مورد قبول شيخالرئيس را توضيح ميدهد و الفاظ مشكل آن را شرح مينمايد، گاهي هم از آن انتقاد و عقايد مخصوص خود را ذكر ميكند.
7ـ5. حاشية شرح حكمة الاشراق: حاشيه ملاصدرا بر شرح قطبالدين شيرازي (710 هـ .ق) بر حكمة الاشراق شهابالدين سهروردي به زبان عربي است. در اين حاشيه، بين فلسفة مشائي و اشراق، حكم نموده و عقايد مخصوص خود را بيان كرده است.
8ـ5. حدوث العالم: رسالهاي فلسفي و به زبان عربي است. مولف چنين مينگارد: «برآنم كه مسئله حدوث عالم را به بحث كشم كه از مشكلات فلسفه است و در اثر غموض و دقت طريقتش، ذهنها از ادراك آن عاجز مانده و در هر مذهبي شكوك بسيار بر آن عارض گرديده است، و تا حد امكان حقيقت را از پردهها بيرون آورم. ملاصدرا ابتدا عقايد متكلمان و متشرعان را باز ميگويد و نشان ميدهد در بعضي از اين عقايد چه سخافتها نهفته است، سپس عقيدة فيلسوفان را ميآورد: ابتدا عقيده مشائيان و ارسطو و نقص قولشان را مينماياند سپس به افلاطونيان ميرسد و رأي افلاطون در طيماوس را ذكر ميكند؛ بعد از نقد نظر ايشان، قول خود را باز ميگشايد و در فصولي مسئله امكان، وجوب، قوه، فعل، حركت، سكون، اثبات طبيعت براي هر متحرك و سپس حركت جوهري را مطرح ميكند و حدوث را مبني بر اعتقاد به حركت جوهري اثبات ميكند. صدرا در اين رساله ، عالم را حادث ميداند و براي اثبات آن دليل چندي ميآورد.
9ـ5. الحكمة المتعالية في الاسفار الاربعة العقلية: ملاصدرا در 58 سالگي روز آدينه 7 جماديالاولي 1037 به تأليف اين كتاب مشغول بوده است. اين كتاب دورة كامل فلسفه صدرا، به زبان عربي، امالكتاب تأليفات او وجامع همه آنها و شامل 47 جزء است. وي فلسفه را با ذوق حكماء اشراق و عرفا و متصوفه آميخت و سبكي خاص بوجود آورد كه همان حكمت متعاليه است. صدرا «رساله ماهية و وجود» اين كتاب را «اسفار اربعه» نام داده كه بدين نام نيز مشهور است و بزرگترين و جامعترين تأليف فلسفي اوست. مولف موضوع حركت جوهريه را بصورت اساسيترين مسائل فلسفه درآورد و بسياري از مباحث را بر آن استوار ساخت.
صدرا معتقد است عرفا و سالكين طريق حق، 4 سير عقلي را بايد در 4 سفر طي كنند به اين ترتيب:
1ـ سفر از خلق به سوي حق
2ـ سفر با حق در حق
3ـ سفر از حق به خلق با حق
4ـ سفر در خلق با حق
چهار سفر مذكور در مباحث كتاب اينگونه مرتب گشته است:
1ـ امور عامه (مباحث وجود ـ علم و اقسام آن)
2ـ علم طبيعي (بحث نخست: احكام جواهر و اقسام اولي آن است. بحث آخر: در بيان اينكه موجودات طبيعي در فضيلت و شرف متفاوتند و مواد جسمي آماده قبول فيض وجودي بطور تدريجي هستند).
3ـ علم الهي (علوم عقلي)
10ـ5. سريان نور وجود الحق فيالموجودات و ... احاطة بالممكنات: ملاصدرا اين رساله فلسفي و عربي را در جواب درخواست دوستان خود نگاشته است و در آن بحث ميكند كه «چگونه نور وجود حق، سريان دارد» و نيز «سرّ معيت و احاطه حق با ممكنات» را بيان ميدارد. در نهايت ايجاز، بزرگترين بحث فلسفي را مطرح ميكند وي «احاطة علمي» را امري ظاهر ميداند لذا به اثبات «احاطة وجودي حق با موجودات» ميپردازد و پايه رساله را بر آن مينهد. آغاز مطلب با دو مقدمه همراه است: ابتدا سخني درباره «واجبالوجود» و بعد «بيان مذهب صوفيه در سريان نور حق و ايجاد ممكنات». نويسنده در ضمن بحث، گاهي مطالب فارسي را از قول بعضي از بزرگان صوفي ميآورد.
11ـ5. شرح الهداية الأثرية: متن اين كتاب فلسفي از «اثيرالدين فضل بن عمر ابهري سمرقندي» از اكابر علماي نيمه دوم قرن 7هـ .ق (660 هـ . ق) در فلسفه مشاء است كه فيلسوفان اسلامي شروح بسيار بر آن زدهاند از جمله شرح مزجي ملاصدرا كه بيشتر، مقاصد مولف هداية را به عربي مطرح ميكند و كمتر مشرب خود را بيان ميدارد. شايد از اولين آثار صدرا باشد چنانچه در اين كتاب حركت جوهريه را منكر است و بر استحاله آن اقامه دليل ميكند. در حاليكه در اسفار خود با اصرار فراوان آن را اثبات و ادله استحاله را ابطال مينمايد.
12ـ5. لمية اختصاص المنطقة بموضع معيّن من الفلك: در اين رساله فلسفي به زبان عربي وجود فلك، وجود شخصي صادر از عقل كل دانسته شده و مولف به اثبات آن پرداخته است.
13ـ5. المسائل القدسية و القواعد الملكوتية: رسالة موجزي در ربوبيّات به زبان عربي است، در مقدمه ذكر ميشود كه مطالب از مكاشفات و واردات قلبي است و به دور از مباني فلسفي، سفسطي، جدلي و تقليد ميباشد. در اين رساله از «كتابنا الكبير» يعني «اسفار» در 2 جا نام ميبرد و ذكر ميكند كه مولف پيش از اين، وجود را اعتباري ميدانسته است.
14ـ5. المشاعر: بحثهاي فلسفي راجع به شناختن واجب الوجود، صفات الهي، اصول حقايق ايمان، حكمت، كلام و ... به زبان عربي است. در ديباچه ياد ميكند كه معرفت وجود و هستيشناسي را پايه فلسفه خود قرار داده است و اساسشناسايي خدا، رستاخيز، عالم مثال، اتحاد عاقل و معقول، جامعيت بسيط الحقيقة، اشتداد وجود و مانند اينها را بر روي همان هستيشناسي ميگذارد. پيداست كتاب مربوط به آغاز جواني فيلسوف شيرازي نيست چنانكه ميگويد: «پيش از اين ماهيت را اصيل ميپنداشتم تا اينكه از آن برگشتم و به اصالت وجود گرائيدم».
15ـ5. الواردات القلبية في معرفة الربوبية: رسالهاي عرفاني ـ فلسفي به زبان عربي مشابه كتاب «شواهد الربوبية» است در ابوابِ «خداشناسي، اثبات صانع، وجود، علم واجبالوجود، آيا صادر از واجب الوجود خير محض است يا خير مستولي بر شرّ؟»
صدرا مسائل نغز الهي را به نام رازهايي كه بر او گشوده شده بيآنكه از كسي گرفته و تقليدي باشد به روش عرفان و اشراق با عنوانهاي «فيض» آورده است كه شامل 40 فيض ميگردد.
در اين رساله، مدرسان، درباريان، محدثان و فقيهان را نكوهش ميكند.
بيتهايي به پارسي در متن ديده ميشود. اين رساله به نام «التسبيحات القلبية في معرفة الربوبية» نيز خوانده ميشود.
منبع: www.mullasadra.org
ادامه دارد...
/ج