مهر و نقش آن در عقد نكاح(2)

مهر و نقش آن در عقد نكاح(2) نویسنده : ايراندخت نظرى قسمت دوم - آنچه مى‏تواند مهر قرارگيرد ونحوه مالكيت زن نسبت‏به مهر الف) آنچه مى‏تواند مهر قرار گيرد: هرچيزى كه داراى ارزش اقتصادى باشد ومال به آن اطلاق گردد مى‏تواند مهر قرارگيرد. مال به چيزى اطلاق مى‏شود كه‏فايده داشته و عرضه آن نيز محدود باشد،اجتماع اين هر دو شرط براى تحقق عنوان‏مال دريك شى‏ء لازم است; بنابراين هوارا كه مفيد است اما عرضه آن محدودنيست‏يا چوب كبريتى را كه سوخته وفراوان يافت مى‏شود،...
يکشنبه، 4 ارديبهشت 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مهر و نقش آن در عقد نكاح(2)

مهر و نقش آن در عقد نكاح(2)


 

نویسنده : ايراندخت نظرى




 

قسمت دوم - آنچه مى‏تواند مهر قرارگيرد ونحوه مالكيت زن نسبت‏به مهر
 

الف) آنچه مى‏تواند مهر قرار گيرد:
 

هرچيزى كه داراى ارزش اقتصادى باشد ومال به آن اطلاق گردد مى‏تواند مهر قرارگيرد. مال به چيزى اطلاق مى‏شود كه‏فايده داشته و عرضه آن نيز محدود باشد،اجتماع اين هر دو شرط براى تحقق عنوان‏مال دريك شى‏ء لازم است; بنابراين هوارا كه مفيد است اما عرضه آن محدودنيست‏يا چوب كبريتى را كه سوخته وفراوان يافت مى‏شود، به علت فقدان‏ماليت نمى‏توان مهر قرار داد اما هرگاه‏چيزى ولو براى يك نفر داراى ارزش‏باشد، مثل عكس خانوادگى و در مقابل آن‏پول پرداخت‏شود، ماليت داشته ومى‏تواند مهر قرار گيرد. اما اموال‏غير قابل تملك مثل طرق و شوارع وپاركها و اموال دولتى را نمى‏توان مهر قرارداد.
مهر ممكن است عين معين باشدمانند تمام اجسام مادى كه وجود ملموس‏و محسوس دارند يا كلى، مثل گندم;برنج‏يا پول. مهر همچنين ممكن است‏منفعت‏يا طلب يا حق باشد مثل اينكه‏منفعت‏شش ماه سكونت در خانه يا طلب‏زوج از ديگرى يا حق انتفاع از ملكى مهرزوجه قرار گيرد. در فقه تصريح شده كه‏علاوه بر موارد مذكور آموزش صنعت‏ياسوره‏اى از قرآن يا شعر و ادب و حكمت‏توسط خود شوهر يا ديگرى، مى‏تواندمهر قرار گيرد. (۱۰)
با توجه به ماده ۲۱۶ ق.م. كه علم‏اجمالى به مورد معامله را در موارد خاص‏مجاز مى‏شمارد عقد نكاح از مواردخاص محسوب مى‏شود كافى است مهراجمالا براى طرفين معلوم باشد تا حدى‏كه براى ايشان رفع جهالت‏بشود، اما اگرمهر عين معين است، بايد هنگام عقدموجود باشد. مهر توسط زوجين يا يكى از آنها ياشخص ثالث تعيين مى‏شود.

ب) نحوه مالكيت زن نسبت‏به مهر:
 

به‏مجرد انعقاد عقد نكاح، زن مالك مهرمى‏شود و چون مالك مى‏تواند انواع‏تصرفات را در ملك خود بنمايد، زن نيزمى‏تواند چنين كند. مثلا هرگاه مهر،خانه‏اى باشد، پس از عقد، زن مى‏تواند آن‏را بفروشد يا اجاره دهد، يا اگر مهر وجه‏نقد باشد مى‏تواند آن را به همسر ياديگرى هبه كرده يا ذمه زوج را از پرداخت‏آن ابراء نمايد.
هر چند زن به موجب عقد نكاح‏مالك تمام مهر مى‏شود، اما استقرار اين‏مالكيت نسبت‏به تمام مهر، منوط به‏وقوع نزديكى است، به عبارت ديگرنزديكى شرط مالكيت زن نسبت‏به تمام‏مهر المسمى است. ماده ۱۰۹۲ ق.م.، در اين باره اعلام مى‏دارد:
\'\' هرگاه شوهر قبل از نزديكى، زن خودرا طلاق دهد زن مستحق نصف مهرخواهد بود و اگر شوهر بيش از نصف مهررا قبلا داده باشد، حق دارد مازاد را عينا يامثلا يا قيمتا استرداد كند\'\'. در اين حالت‏هرگاه مهرالمسمى عين معين باشد، پس‏از عقد به مالكيت زن در مى‏آيد امامالكيت او در صورت طلاق قبل ازنزديكى نسبت‏به نصف ثابت مى‏شود ومالكيت نصف ديگر مهر به مردبرمى‏گردد، در اين صورت زن و مردهريك نسبت‏به نصف مهر مشاعا شريك‏مى‏شوند، در اين مورد دادن بدل به جاى‏عين ممكن نيست زيرا تا زمانى كه عين‏موجود است، نمى‏توان حكم به پرداخت‏بدل نمود; اما انتقال عين در حكم تلف‏محسوب مى‏شود، بنابراين هرگاه زن عين‏را به ديگرى منتقل كرده باشد، بدل آن‏يعنى قيمت عين را (به ميزان نصف‏قيمت) به شوهر برمى‏گرداند.
در صورتى كه مال مثلى باشد، مثل ده‏تن برنج، پس از طلاق قبل از نزديكى،زن مثل آن را به ميزان نصف يعنى پنج تن‏برنج را به شوهر بر مى‏گرداند. در اين‏صورت تا زمانى كه تهيه مثل امكان‏دارد، قيمت مال مثلى قابل پرداخت‏نيست.
در موردى كه مهر پس از عقد و قبل ازنزديكى تلف شده سپس طلاق واقع‏مى‏گردد، قيمت مهر تلف شده در زمان‏طلاق ملاك قرار مى‏گيرد نه زمان تلف.زيرا تا قبل از طلاق مالكيت مرد نسبت‏به‏نصف ثابت نشده، بلكه طلاق سبب‏مى‏شود مالكيت نصف مهر به او برگردد وبايد قيمت مال تلف شده در اين زمان به‏او پرداخت‏شود.
هرگاه مهر منفعت مال معين مثلاسكونت در خانه‏اى باشد، اگر پيش ازاستيفاى منفعت طلاق واقع شود، مالكيت نيمى از منفعت‏به شوهر برمى‏گردد و اگر منفعت استيفا شده باشد،زن بايد بهاى نيمى از منفعت را در زمان‏طلاق به شوهر بدهد.
اگر مهر، انجام كار معين باشد مثلانوشتن كتاب يا انجام تعميرات، هرگاه آن‏كار انجام شده باشد، زن مى‏بايست نيمى‏از اجرت انجام كار را به شوهر بپردازد وحاصل كار متعلق به زن خواهدبود. اماهرگاه كار انجام نشده باشد، در صورتى كه‏انجام نيمى از كار مفيد باشد، زوج آن راانجام داده و از انجام نيم ديگر معاف‏مى‏شود. مثلا هرگاه انجام تعميرات خانه‏زوجه، مورد مهر باشد، در صورت طلاق‏قبل از نزديكى، مرد نيمى از تعميرات راانجام داده و از نيم ديگر معاف است. اماهرگاه انجام نيمى از كار، فايده عقلايى‏نداشته باشد، به نظر مى‏رسد، مردمى‏تواند معادل نيمى از بهاى كارى را كه‏بايد انجام مى‏داده، از زن مطالبه كند. مثلاهرگاه مهر، ترسيم تابلوى نقاشى توسطشوهر باشد، در صورت طلاق قبل ازنزديكى، الزام او به ترسيم نيمى از تابلوكارى غير عقلايى است، در اينصورت مردنيمى از بهاى كار، يعنى ترسيم تابلو را به‏جاى انجام كار از زوجه گرفته و سپس‏تمام كار را انجام مى‏دهد، زيرا تعهد مرددر طلاق قبل از نزديكى، انجام نيمى ازمورد تعهد است و نه بيشتر.
در اينجا اين سوال مطرح مى‏شود كه‏اگر مهر كلى و بر ذمه شوهر، مثلا وجه نقدباشد و پس از عقد زن ذمه شوهر را نسبت‏به آن ابراء كند و سپس قبل از نزديكى‏طلاق واقع شود، آيا زن مى‏بايست معادل‏نيمى از مهر را به شوهر برگرداند يا اينكه‏چون ظاهرا چيزى دريافت نكرده، چيزى‏هم نبايد بپردازد؟
بعضى از حقوق‏دانان عقيده دارند كه‏ابراء، تصرف درمال محسوب مى‏شود وپس از طلاق، زن بايد نيمى از مهر راهرچند كه دريافت نكرده ، به شوهربرگرداند. (۱۱)
بر عكس بعضى ديگر عقيده دارند (۱۲) كه‏از ماده ۱۰۹۲ ق.م. چنين استنباط مى‏شودكه شوهر بايد قبلا مهر را به زن داده باشدتا بتواند پس از طلاق نيمى از آن رااسترداد كند. درحالى كه در اين مورد مردچيزى به زن نداده و زن فقط ذمه او رانسبت‏به دينى كه داشته ابراء كرده است‏ولى انتقال‏طلبى صورت نگرفته و با ابراءذمه، مرد به آنچه استحقاق داشته رسيده‏است. پس نمى‏توان زنى را كه ذمه زوج رانسبت‏به مهر برى كرده پس از طلاق، ملزم‏به استرداد نيمى از مهر نمود.
در اين مورد آنچه به نظر مى‏رسد اين‏است كه ابراء يك عمل حقوقى يك طرفه‏يعنى ايقاع است كه خود نوعى تصرف‏محسوب مى‏شود. ابراء به طور لازم سبب‏سقوط تعهد و آزادى ذمه مديون در برابرداين مى‏شود. به وسيله ابراء ، طلبكار به‏جاى اينكه طلب خود را وصول كرده يا آن‏را انتقال دهد، آن را نابود مى‏كند. اين عمل‏شبيه اتلاف مال توسط مالك آن است، پس زنى كه در مال خود تصرف كرده، مثل‏اين است كه آن را دريافت نموده و بايدنيمى از مهر را به شوهر برگرداند. تصرف‏در انواع اموال متفاوت وبا توجه به‏خصوصيت آن مال معين مى‏شود، به‏عنوان مثال براى تصرف در خانه لازم‏نيست كه حتما در آن سكونت كرد، بلكه‏اجاره دادن خانه نيز نوعى تصرف‏محسوب مى‏شود. همچنان كه ابراى دين‏نيز نوعى تصرف است. حال اگر زن پس ازنكاح مهر خود را به ديگرى حواله مى‏دادكه آن را از زوج دريافت كند يا اگر آن راهبه مى‏نمود، آيا باز هم مى‏توانستيم‏مدعى شويم كه در طلاق پيش از نزديكى،زن نبايد نصف مهر را به شوهر برگرداند؟
بعضى ديگر از حقوقدانان (۱۳) تحليل‏ديگرى در اين مورد دارند كه بيش از همه‏منطبق با اصول و قواعد حقوقى است وآن اينكه ابراء در حكم ايفاى تعهد است.به نظر ايشان ابراء در حكم ايفاى تعهد وقبض مورد تعهد به وسيله متعهدله است،بنابراين ابراء ذمه زوج نيز قبض موردتعهد از جانب زوجه محسوب مى‏شود ومثل اين است كه زوج تمام مهر را به زن‏پرداخت كرده است; بنابراين قيد مذكوردر ماده نيز با اين تحليل محقق مى‏شود،يعنى زن با ابراء ذمه زوج، در حقيقت‏مورد تعهد را قبض كرده و قبض موردتعهد معنايى جز پرداخت آن ندارد; به‏همين علت است كه زوجه بايد پس ازطلاق نيمى از مهر را به شوهر برگرداند،هرچند ظاهرا چيزى دريافت نكرده‏است.
نكته قابل ذكر اين است كه اجراى‏حكم مقرر در ماده ۱۰۹۲، منحصر به‏مورد طلاق است و نبايد به موارد ديگرانحلال نكاح تسرى يابد. بنابراين هرگاه‏نكاح قبل از نزديكى به سبب فوت يكى اززوجين منحل شود، مالكيت تمام مهربراى زن ثابت مى‏شود. اما هرگاه نكاح‏بدون مهر منعقد شده و قبل از تعيين مهر،به سبب فوت منحل شود، زن استحقاق‏دريافت چيزى را نخواهد داشت.
نكته ديگر اينكه هرگاه نكاح به يكى ازجهات فسخ، قبل از نزديكى فسخ گردد،زوجه استحقاق مهر ندارد. در اين موردماده ۱۱۰۱ ق.م.، پس از بيان حكم كلى‏عدم استحقاق زن نسبت‏به مهر در موردفسخ نكاح قبل از نزديكى، اين استثنا رابيان كرده است كه اگر موجب فسخ عنن‏باشد، زن استحقاق نيمى از مهر المسمى‏را خواهد داشت.

قسمت ‏سوم- نحوه وصول مهريه (آيين دادرسى)
 

چون زن به موجب عقد نكاح، مالك‏مهر مى‏گردد در صورتى كه مرد آن را به‏وى تسليم يا تاديه نكرده باشد، زن حق‏دارد درخواست تاديه آن را بنمايد و حتى‏به دستور ماده ۱۰۸۵ ق.م. ، زن مى‏تواندتا تسليم مهر از انجام وظايف زناشويى‏امتناع كند. وصول مهريه در صورتى كه ازطرف زوج پرداخت نشود، به دو طريق‏صورت مى‏گيرد; يكى از طريق صدوراجرائيه مستقلا، بدون احتياج به حكم‏دادگاه و ديگرى از طريق حكم دادگاه.

الف - وصول مهريه ازطريق صدور اجرائيه
 

چون اسناد مربوط به مهريه مذكور درقباله نكاح رسمى از اسناد رسمى‏محسوب مى‏شود، زن مى‏تواند براى‏وصول مهريه خود بدون مراجعه به‏دادگاه، مستقلا درخواست صدور اجرائيه‏نمايد. (۱۴)
در صورتى كه مهر، مال غير منقول‏ثبت‏شده باشد، مثل خانه يا زمين،درخواست صدور اجراييه نسبت‏به آن ازدفتر خانه‏اى كه سند را تنظيم كرده،به‏عمل مى‏آيد. اما مرجع صدور اجراييه‏در موردى كه مهر مال غيرمنقول يا كلى‏است، از دفتر ازدواجى است كه واقعه‏نكاح در آن ثبت‏شده است. زن مى‏تواندهمزمان با درخواست صدور اجرائيه، مال‏متعلق به مرد را جهت تامين دين خودبه‏اجراى ثبت معرفى كند; در اين صورت‏مال معرفى شده به عنوان وثيقه طلب زن،توقيف مى‏شود و در صورتى كه مرد به‏تعهد خود عمل نكند، به طريقى كه درقانون اجراى احكام مقرر است، پس ازطى تشريفات قانونى ، آن مال به فروش‏رسيده و از محل آن، مهريه زن پرداخت‏مى‏شود. در صورتى كه مال توقيف شده‏وجه نقد باشد، به ميزان طلب زن به وى‏پرداخت مى‏شود.
در صورتى كه زوج كارمند رسمى‏دولت‏باشد، پس از صدور اجراييه،درصدى از حقوق ماهيانه وى هر ماه به‏زن پرداخت مى‏شود تا طلب وى استيفاگردد. در اين مورد معمولا مبلغى براى‏هزينه‏هاى ضرورى مرد در نظر گرفته شده‏و در صدى از حقوق با توجه به وضعيت‏معاش مرد، به زن پرداخت مى‏شود. امااين طريق چندان به حال زن مطلقه‏مفيد نيست و معمولا مبلغ تعيين شده‏بسيار ناچيز است و سالها طول مى‏كشد تامهريه زن از اين طريق وصول‏گردد.
براى جلوگيرى از تضييع حقوق زنانى‏كه مدتى از ازدواج آنان مى‏گذرد ومطلقه مى‏شوند يا تقاضاى تاديه مهر خودرا مى‏نمايند، و براى جبران كاهش ارزش‏برابرى مهريه در موردى كه وجه نقداست از زمان نكاح تازمان طلاق تاتاديه، به موجب ماده واحده‏اى كه‏درتاريخ ۸/۵/۱۳۷۶ به عنوان تبصره به‏ماده ۱۰۸۲ الحاق شد، مقرر گرديد كه\'\'چنانچه مهريه وجه رايج‏باشد متناسب‏با تغيير شاخص قيمت‏سالانه زمان تاديه‏نسبت‏به سال اجراى عقد كه توسط بانك‏مركزى جمهورى اسلامى ايران تعيين‏مى‏گردد محاسبه و پرداخت‏خواهد شدمگر اينكه زوجين در حين اجراى عقد به‏نحو ديگرى تراضى كرده باشند...\'\'.

ب) وصول مهريه از طريق حكم دادگاه:
 

گاهى براى وصول مهريه زن ناگزيراست‏به دادگاه مراجعه كرده و پس از كسب‏حكم و بر مبناى آن اقدام به صدوراجراييه نمايد. اين موارد نوعا هنگامى رخ‏مى‏دهد كه بر سر تعيين مهر اختلافى بين‏زوجين بروز كرده باشد; مثلا هرگاه مهر درعقد تعيين نشده باشد و بين زوجين بر سرتعيين مهر توافق نشود، مى‏بايست‏به‏دادگاه مراجعه كنند. همچنين ممكن است‏زن مدعى وقوع نزديكى و تعيين‏مهرالمثل باشد ولى مرد مدعى عدم وقوع‏آن و تعيين مهر المتعه در صورت وقوع‏طلاق باشد. در اين موارد و تمام مواردى‏كه اختلاف و دعوى مربوط به مهر است‏يا زن همزمان با تقاضاى طلاق، مهريه‏خود را نيز مطالبه مى‏كند، طرفين بايد به‏دادگاه صالح مراجعه كنند. در اين صورت‏زن هنگامى مى‏تواند مهريه خود راوصول كند كه حقانيت او در دادگاه به‏اثبات رسيده و بر مبناى آن اجراييه صادرشده باشد.
دادگاه صالح در مورد دعاوى مربوطبه مهر پس از انقلاب اسلامى، ابتدا دادگاه‏مدنى خاص، سپس دادگاههاى عمومى واينك پس از تصويب \'\' قانون اختصاص‏تعدادى از دادگاههاى موجود به دادگاهاى‏موضوع اصل ۲۱ قانون اساسى\'\' مصوب‏۱۹/۵/۱۳۷۶، دادگاه خانواده است. در اين‏صورت زوجه براى وصول مهريه خود كه‏به دليلى از طريق صدور اجراييه مستقل،قابل وصول نيست، مى‏تواند به دادگاه‏خانواده مستقر در يكى از مجتمعهاى‏قضايى كه محل اقامت زوج در محدوده‏آن قرار دارد، مراجعه و با تقديم‏دادخواست، نسبت‏به وصول مهريه خوداقدام كند.
ذكر اين نكته ضرورى است كه برخلاف آنچه به غلط در بين عامه شهرت‏يافته، درخواست وصول مهريه ملازمه‏اى‏با درخواست طلاق ندارد و زن مى‏تواندپس از عقد نكاح هر زمان كه بخواهدمهريه خود را مطالبه و وصول نمايد و به‏رابطه زوجيت نيز ادامه دهد. همچنين‏درخواست طلاق كه از جانب زن تقديم‏دادگاه مى‏شود، حق او را در مطالبه مهرساقط نمى‏كند، منتها چون معمولا،هنگامى كه زن خواهان طلاق است، مالى‏را به مرد مى‏بخشد تا موفق به جلب‏رضايت او براى طلاق گردد و اين مال نيزمعمولا مهريه است، اين تفكر به غلط درذهن عامه خطور كرده و مى‏پندارند كه‏تقاضاى طلاق، حق زن را در وصول‏مهريه ساقط مى‏كند. مبلغى نيز كه درطلاق خلع و مبارات (۱۵) از جانب زن به مردپرداخت مى‏شود، ممكن است معادل مهريا بيشتر يا كمتر از آن باشد و بهرحال‏الزاما لازم نيست همان مهر قراردادى‏باشد.
بنابر آنچه گفته شد، زن مى‏تواندهمزمان با تقاضاى صدور گواهى عدم‏امكان سازش از دادگاه تقاضاى وصول‏مهريه خود را نيز بنمايد و اين دو بايكديگر منافات ندارد.

پي‌نوشت‌ها:
 

۱۰) نجفى - شيخ محمدحسن: همان منبع، ج ۱۱،ص ۶
۱۱) امامى - سيدحسن: همان منبع، ج ۴،ص ۴۰۸
۱۲) كاتوزيان ناصر: همان منبع، ج‏۱، ص‏۹۸
۱۳) شهيدى - مهدى: سقوط تعهدات ،ص ۱۲۸
۱۴) به موجب بند ج ماده ۱ آيين نامه اجراى‏مفاد اسناد رسمى لازم الاجرا، مصوب ۶ تير ماه‏۱۳۵۵.
۱۵) ماده ۱۱۴۶ ق.م.: \'\'طلاق خلع آن است كه زن‏بواسطه كراهتى كه از شوهر خود دارد در مقابل‏مالى كه به شوهر مى‏دهد طلاق بگيرد اعم ازاينكه مال مزبور عين مهر يا معادل آن و يا بيشترو يا كمتر از مهر باشد\'\'. ماده ۱۱۴۷ ق.م. \'\'طلاق مبارات آن است كه‏كراهت از طرفين باشد ولى در اين صورت عوض‏بايد زائد بر ميزان مهر نباشد.\'\'
 

منبع: www.lawnet.ir




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
رستوران و کافه نزدیک هتل لیلیوم کیش
رستوران و کافه نزدیک هتل لیلیوم کیش
فراخوان شصت و سومین سال جایزه (نخبگانی) سال 1404
فراخوان شصت و سومین سال جایزه (نخبگانی) سال 1404
حمله هوایی ارتش اسرائیل به یک خودرو در غزه
play_arrow
حمله هوایی ارتش اسرائیل به یک خودرو در غزه
رهبر انقلاب: روزی بخواهیم اقدام بکنیم احتیاجی به نیروی نیابتی نداریم
play_arrow
رهبر انقلاب: روزی بخواهیم اقدام بکنیم احتیاجی به نیروی نیابتی نداریم
رهبر انقلاب: فردای منطقه به لطف الهی از امروز بهتر خواهد بود
play_arrow
رهبر انقلاب: فردای منطقه به لطف الهی از امروز بهتر خواهد بود
نقشه شوم آمریکا برای جهان به روایت رهبر انقلاب
play_arrow
نقشه شوم آمریکا برای جهان به روایت رهبر انقلاب
پزشکیان: حضور زنان در آینده کشور مؤثر تر از من است که اینجا ایستاده‌ام
play_arrow
پزشکیان: حضور زنان در آینده کشور مؤثر تر از من است که اینجا ایستاده‌ام
اهدای جوایز به زنان موفق در مراسم آیین تجلیل از مقام زن
play_arrow
اهدای جوایز به زنان موفق در مراسم آیین تجلیل از مقام زن
رهبر انقلاب: مداحی یک رسانه تمام عیار است
play_arrow
رهبر انقلاب: مداحی یک رسانه تمام عیار است
رهبر انقلاب: مهم‌ترین کار حضرت زهرا(س) تبیین بود
play_arrow
رهبر انقلاب: مهم‌ترین کار حضرت زهرا(س) تبیین بود
سرود جمعی با اجرای نوشه‌ور در حسینیه امام خمینی(ره)
play_arrow
سرود جمعی با اجرای نوشه‌ور در حسینیه امام خمینی(ره)
مدیحه سرایی احمد واعظی در محضر رهبر انقلاب
play_arrow
مدیحه سرایی احمد واعظی در محضر رهبر انقلاب
مداحی اتابک عبداللهی به زبان آذری در حسینیه امام خمینی
play_arrow
مداحی اتابک عبداللهی به زبان آذری در حسینیه امام خمینی
مداحی مهدی ترکاشوند به زبان لری در محضر رهبر انقلاب
play_arrow
مداحی مهدی ترکاشوند به زبان لری در محضر رهبر انقلاب
خطر تخریب یکی از بزرگترین مساجد دوران قاجار
play_arrow
خطر تخریب یکی از بزرگترین مساجد دوران قاجار