توارث مسلمان و كافر(4)

توارث مسلمان و كافر(4) نويسنده:اسدالله لطفى ب: ديدگاه مذاهب اهل سنت در ارث بردن مسلمان از كافر، فقهاى اهل سنت معتقدند همچنان كه كافر از مسلمان ارث نمى‏برد، مسلمان هم از كافر ارث نمى‏برد. (70) در اين ديدگاه كفر مانع ارث محسوب نمى‏شود بلكه آنچه مانع ارث بردن در اين مورد مى‏باشد اختلاف دينى بين وارث و مورث است، لذا در شمارش موانع ارث به جاى كفر كه در فقه شيعه مطرح است، اختلاف در دين و آئين را ذكر مى‏كنند. (71) نظر فقهاى مذاهب اهل سنت در اين حكم...
يکشنبه، 4 ارديبهشت 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
توارث مسلمان و كافر(4)

توارث مسلمان و كافر(4)


 

نويسنده:اسدالله لطفى




 

ب: ديدگاه مذاهب اهل سنت
 

در ارث بردن مسلمان از كافر، فقهاى اهل سنت معتقدند همچنان كه كافر از مسلمان ارث نمى‏برد، مسلمان هم از كافر ارث نمى‏برد. (70)
در اين ديدگاه كفر مانع ارث محسوب نمى‏شود بلكه آنچه مانع ارث بردن در اين مورد مى‏باشد اختلاف دينى بين وارث و مورث است، لذا در شمارش موانع ارث به جاى كفر كه در فقه شيعه مطرح است، اختلاف در دين و آئين را ذكر مى‏كنند. (71)
نظر فقهاى مذاهب اهل سنت در اين حكم مبتنى بر برخى از رواياتى است كه از قول پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده و بعضا نيز به سيره بعضى از صحابه استناد مى‏نمايند، در اين جا از ميان روايات به دو نمونه زير اشاره و آن را به اختصار بررسى مى‏كنيم.
1 - روى اسامة بن زيد ان النبى(صلی الله علیه و آله و سلم) قال: لايرث المسلم الكافر ولاالكافر المسلم. (72)
اسامة‏بن زيد روايت كرده كه پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: مسلمان از كافر و كافر از مسلمان ارث نمى‏برد.
2 - قول النبى(صلی الله علیه و آله و سلم) «لايتوارث اهل ملتين‏» (73) «اهل دو آيين مختلف از يكديگر ارث نمى‏برند.»
نظريه فقهاى مذاهب اهل سنت از ديدگاه فقهاى شيعه از جهاتى قابل خدشه است.
اولا اين نمونه روايات كه از طريق منابع روايى شيعه ذكر نشده اعتبارى ندارد بويژه نسبت‏به حديث «لايتوارث اهل ملتين‏» برخى بيان داشتند به دليل مرسل بودن ضعيف مى‏باشد. (74)
ثانيا برخى از رواياتى كه اهل سنت‏به آن در حكم ممنوعيت ارث بردن كافر از مسلمان و مسلمان از كافر استناد نموده‏اند با يكديگر معارض مى‏باشند، از جمله همين دو روايتى كه ذكر كرديم.
مفهوم مخالف حديث اول (لايرث المسلم الكافر و لا الكافر المسلم) با منطوق حديث دوم (لايتوارث اهل ملتين) تعارض دارد چه اين كه مطابق مفهوم مخالف حديث اول بايد قايل به اين باشيم كه مسلمان از مسلمان و كافر از كافر ارث ببرد مثلا در جانب كافر يهودى از نصرانى و بالعكس ارث ببرد، اما مطابق حديث دوم آن گونه كه غير اماميه معتقدند بايد قايل به نفى توارث بين كفار كه از دو شريعت مختلف مى‏باشند (75) نظر دهيم حال اين كه اكثريت اهل سنت چنانچه در بحث‏بعدى اشاره خواهد شد قايل به توارث كفار از همديگر مى‏باشند و نظرشان منطبق با مفهوم مخالف حديث اول است، با وجود اين برخى بيان داشته‏اند مفهوم حديث «لايرث المسلم الكافر و لا الكافر المسلم‏» ضعيف است و حجت نيست. (76)
ثالثا روايت «لايتوارث اهل ملتين‏» صرف‏نظر از ضعف سند از حيث دلالت هم به اين معنى نيست كه مسلمان نمى‏تواند از كافر ارث ببرد بلكه اين حديث درصدد بيان اين موضوع است كه به ضرورت پيرو دو شريعت متفاوت نمى‏توانند از يكديگر ارث ببرند ولى اين مانع از اثبات ارث بردن از يك جهت نيست (77) و از لحاط ادبى نيز كلمه توارث از باب تفاعل است كه احتياج به دو طرف دارد و چنانچه مسلمان از كافر ارث ببرد كه اين حكم به استناد روايات متعدد از طريق اماميه اثبات شده است (78) ولى كافر از مسلمان ارث نبرد موضوع توارث صدق نخواهد كرد. (79)
رابعا چنانچه از ظاهر برخى روايات ائمه معصومين‏عليهم‏السلام كه در كتب روايى شيعه ذكر شده (80) ممنوعيت ارث بردن مسلمان از كافر فهميده شود، به دليل روايات فراوان مخالف آن و اجماع فقها و عمومات و اطلاقات آيات و روايات در باب ارث، اين گونه روايات را حمل بر تقيه نموده‏اند و از لحاظ فقهى اعتبارى براى آن قايل نيستند. (81)

توارث كفار از يكديگر
 

از فروض ديگرى كه در مورد ارث كفار مطرح است، ارث بردن كافر از كافر در احكام اسلامى است. صفت كفر كه از موانع ارث در فقه شيعه مى‏باشد با توجه به اين است كه مورث مسلمان باشد، اما چنانچه وارث و مورث هر دو كافر باشند كفر مانع محسوب نمى‏شود بلكه صرفا شرط ارث بردن كافر از كافر، نبودن وارث مسلمان غير از امام‏عليه‏السلام (يا حاكم اسلامى) مى‏باشد. (82)
مسلمان حاجب كافر از ارث بردن مى‏باشد همچنان كه از قول امام صادق‏عليه‏السلام آورديم كه فرمودند:
«المسلم يحجب الكافر و يرثه و الكافر لايحجب المؤمن ولايرثه‏». (83)
عموما فقهاى شيعه با توجه به اين كه حكم كرده‏اند كافر از كافر ارث مى‏برد، تمام فرق كفار را در حكم يك آيين و يك مسلك مى‏دانند و بيان مى‏دارند: «الكفر ملة واحدة‏» (84) و بر اين اساس در ارث بردن كافر از كافر جز نبودن وارث مسلمان قيد ديگرى ذكر نمى‏كنند.
البته قول ديگرى در اين خصوص از برخى از قدما بوده است كه ارث بردن كافر از كافر را مقيد به دين دانستند كه وارث كافر حربى نباشد چه اين كه كافر حربى از كافر ذمى ارث نمى‏برد. (85) و ليكن صاحب جواهر اين قول را شاذ و غيرقابل اعتماد دانسته است. (86)
فقها در خصوص ارث بردن كافر از كافر به مجموعه‏اى از روايات تمسك جسته‏اند و همچنين برخى در اين مطلب ادعاى اجماع نيز نموده‏اند (87) كه نمونه زير را از احاديث مربوط در اين مورد ذكر مى‏كنيم.
على بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابى نجران عن غير واحد عن ابى عبدالله‏عليه‏السلام فى يهودى او نصراني يموت و له اولاد غير مسلمين فقال: هم على مواريثهم. (88)
در مورد فرد يهودى يا نصرانى كه مى‏ميرد و داراى فرزندانى غيرمسلمان مى‏باشد امام صادق‏عليه‏السلام فرمودند: آنها در ميان خودشان ارث مى‏برند.
شيخ طوسى (ره) در تفسير اين سخن امام صادق‏عليه‏السلام مى‏نويسد: مقصود اين است كه كفار چنانچه مستحق ارث بردن باشند ارث مى‏برند چه اين كه بيان كرديم چنانچه كفار ورثه مسلمانان هم باشند كفار ارث نمى‏برند و اگر روايت را بر همان معناى ظاهرش حمل كنيم بايد گفت در حال تقيه بوده كه امام صادق‏عليه‏السلام چنين مطلبى را بيان فرمودند. (89)
مساله توارث كفار از يكديگر در بين فقهاى عامه اختلافى است، در اين بين ابوحنيفه (پيشواى مذهب حنفيه) و شافعى (پيشواى مذهب شافعيه) معتقدند كافر از كافر ارث مى‏برد. (91)
احمدبن حنبل (پيشواى مذهب حنبلى) اعتقاد داشتند، كافر از كافر ارث نمى‏برد. (91) نسبت‏به مالك بن انس (پيشواى مذهب مالكى) دو قول نقل شده است، قول به توارث و قول به عدم توارث. (92)
منشا اختلاف‏نظر اهل سنت در حكم توارث كفار از يكديگر چنان كه قبلا اشاره شد، تا حدود زيادى به اختلاف رواياتى بازمى‏گردد كه از طريق عامه وارد شده است، مثلا عنوان گرديد مفاد حديث نبوى «لايتوارث اهل ملتين‏» با مفهوم حديث نبوى: لايرث المسلم الكافر و لا الكافر المسلم‏» متعارض است.

پي نوشت ها :
 

70- شافعى، الام، ج‏4/140؛ ابن قدامه، المغنى، ج‏7/166 و167، دارالفكر، بيروت، 1405 ه .ق؛ شربينى، مغنى المحتاج، ج‏3/24، قاهره، 1308 ه .ق؛ نووى، المجموع، ج‏16/57 و 58، داراحياء التراث العربى، بيروت،1403 ه .ق؛ ابن حزم، المحلى، ج‏9/304، دارجيل و دارالآفاق الجديده، بيروت، بى‏تا.
71- ابوبكر احمدبن محمد خلال، احكام اهل الملل، 328، دارالكتب العلميه، بيروت، چاپ اول، 1414 ه .ق؛ ابن قيم، احكام اهل الذمه، ج‏1/318، دارالكتب العلميه، بيروت، چاپ اول، 1415 ه .ق؛ ابن‏رشد، قرطبى، بدايته المجتهد ج‏2/352، دارالمعرفة بيروت، چاپ نهم،1409 ه. ق؛ محمد جواد مغنيه، الفقه على المذاهب الخمسه،499، كانون الثانى (يناير)، چاپ هفتم، 1402 ه .ق.
72- صحيح البخارى، ج‏4/11، كتاب الفرائض، دارالفكر، بيروت، 1404 ه .ق؛ السيوطى، الدر المنثور، ج‏3/206، الشوكانى، نيل الاوطار، ج‏6/73، دارالحديث، قاهره.
73- السنن، ج‏3/126، ح‏2911؛ متقى هندى، كنزالعمال، ج‏11/72، ح 30665، مؤسسة الرسالة، بيروت،1413 ه .ق.
74- الانتصار.
75- سرخسى، المبسوط، ج‏30/31، قاهره، 1324 ه .ق، دارالمعرفة، بيروت، بى‏تا؛ نووى، المجموع، ج‏16/58 و59، داراحياء التراث العربى، بيروت،1403 ه .ق؛ مغنى المحتاج، ج‏3/25؛ ابوسعيد عبدالسلام، المدونة الكبرى، ج‏3/391، قاهره، 1324 ه .ق .
76- بداية المجتهد، ج‏2/354.
77- الانتصار؛ جواهر الكلام، ج‏39/16.
78- وسائل الشيعه، ج‏17/374 تا379 باب اول از ابواب موانع ارث.
79- الانتصار،176؛ السرائر، ج‏3/266.
80- به عنوان نمونه اين روايت: عن حنان بن سدير عن ابى عبدالله‏عليه‏السلام قال: سالته يتوارث اهل ملتين؟ قال: لا (الوسائل ج‏17/378 باب 1 از ابواب موانع ارث ح 20)
81- مفتاح الكرامه، ج‏8/18؛ الوسائل، ج‏17/378، باب اول از ابواب موانع ارث، ذيل ح 20.
82- جواهر الكلام، ج‏39/32؛ شهيد ثانى، الروضة البهية، ج‏8/27، داراحياء التراث العربى، بيروت، چاپ دوم،1403 ه .ق.
83- الاستبصار، ج‏4/190، باب 110، ح‏6؛ وسائل الشيعه، ج‏17/374، باب 1 از ابواب موانع ارث، ح‏2؛الفروع من الكافى، ج‏7/143، باب ميراث اهل الملل، ح‏5.
84- الخلاف، ج‏4/25؛ مفتاح الكرامه، ج‏8/35.
85- سلار المراسم العلويه، مطبوع در الجوامع الفقهيه، 654، كتاب المواريث، انتشارات جهان.
86- جواهر الكلام، ج‏39/32.
87- همان منبع، ص‏32؛ مفتاح الكرامه، ج‏8/35.
88- التهذيب ج‏9/371 و 372، باب ميراث اهل الملل ح‏26 و29؛ قاضى نعمان بن محمد، دعائم‏الاسلام، ج‏2/385، ح‏1369، مؤسسة آل البيت‏عليهم‏السلام، قم.
89- التهذيب، ج‏9/371، باب ميراث اهل الملل ذيل ح‏26.
90- سرخسى، المبسوط، ج‏30/31، دارالمعرفة بيروت (بى‏تا)؛ المجموع، ج‏16/58 و59 (شرح المهذب)؛ المحتاج، ج‏3/25.؛ ابوسعيد عبدالسلام، المدونة الكبرى، ج‏3/391، داراحياء التراث العربى، بيروت؛ بداية المجتهد، ج‏2/352.
91- ابوبكر خلال، احكام اهل الملل، ص‏329، دارالكتب العلمية، بيروت، 1414 ه .ق، چاپ اول؛ بداية المجتهد، ج‏2/353، دارالمعرفة بيروت، چاپ نهم،1409 ه .ق.
92- الخلاف، ج‏4/25؛ بداية المجتهد، ج‏2/353.
 

منبع:www.lawnet.ir




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
خلاصه دیدار پرسپولیس ۱ - چادرملو صفر
play_arrow
خلاصه دیدار پرسپولیس ۱ - چادرملو صفر
خلاصه دیدار هوادار ۱ - استقلال ۲
play_arrow
خلاصه دیدار هوادار ۱ - استقلال ۲
ایران با حمله خود نشان داد با هیچ کسی شوخی ندارد!
play_arrow
ایران با حمله خود نشان داد با هیچ کسی شوخی ندارد!
توضیحات سخنگوی قوهٔ‌قضائیه دربارهٔ دستگیری وکلای کلاهبردار
play_arrow
توضیحات سخنگوی قوهٔ‌قضائیه دربارهٔ دستگیری وکلای کلاهبردار
200 موشک ایران به قلب اسرائیل برخورد کرد!
play_arrow
200 موشک ایران به قلب اسرائیل برخورد کرد!
توضیحات جهانگیر درباره اخاذی با جعل عناوین دولتی
play_arrow
توضیحات جهانگیر درباره اخاذی با جعل عناوین دولتی
اظهارات عراقچی درباره آتش‌بس در لبنان و غزه
play_arrow
اظهارات عراقچی درباره آتش‌بس در لبنان و غزه
ایران چگونه و با چه موشکی اسرائیل را هدف قرار داد؟
play_arrow
ایران چگونه و با چه موشکی اسرائیل را هدف قرار داد؟
پاسخ عجیب بایدن به خوشامدگویی یک خبرنگار
play_arrow
پاسخ عجیب بایدن به خوشامدگویی یک خبرنگار
نامه جعلی به رئیس کل بانک مرکزی برای واریز ۱۰۰ هزار میلیارد تومان
play_arrow
نامه جعلی به رئیس کل بانک مرکزی برای واریز ۱۰۰ هزار میلیارد تومان
عطوان: سیدعلی خامنه‌ای در اوج قدرت و ابتکار ظاهر شد
play_arrow
عطوان: سیدعلی خامنه‌ای در اوج قدرت و ابتکار ظاهر شد
رهبر انقلاب: کار درخشان نیروهای مسلح ما کاملا قانونی بود
play_arrow
رهبر انقلاب: کار درخشان نیروهای مسلح ما کاملا قانونی بود
خاطره شنیدنی سردار حاجی‌زاده از اصرار رهبر انقلاب برای نخریدن موشک‌های شوروی سابق در زمان فروپاشی‌اش
play_arrow
خاطره شنیدنی سردار حاجی‌زاده از اصرار رهبر انقلاب برای نخریدن موشک‌های شوروی سابق در زمان فروپاشی‌اش
ایران نبود، لبنان سال‌ها پیش به اشغال اسرائیل درآمده بود!
play_arrow
ایران نبود، لبنان سال‌ها پیش به اشغال اسرائیل درآمده بود!
خطوط به کار رفته در هنرهای عاشورایی
خطوط به کار رفته در هنرهای عاشورایی