كامجوئي بدلي (1)

مي خواهم خون گريه كنم، اما قطره اشكي مژگان مرا مرطوب نمي كند؟ مي خواهم فرياد كشم اما آه هم از سينه بر نمي خيزد، مي خواهم بينديشم اما به چه چيز؟ به كدام بد بختي و نا فرجامي؟ مگر مغز انديشمندي هم در برابر اين ناملايمات بر جا مي ماند، بيچاره و تنها، ويلان و سرگردان، هراسناك و بيم ناك از آنچه هستم و خواهم بود، متنفر از همه كس و همه چيز، و از اين محيط آلوده و ننگين.
پنجشنبه، 8 ارديبهشت 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
كامجوئي بدلي (1)

كامجوئي بدلي (1)
كامجوئي بدلي (1)


 

نويسنده: مهدي آقابابائي
منبع : اختصاصی راسخون



 
(استمناء و راههاي پيشگيري از آن، ازدواج بدون مقدمه )
پيشگفتار

يك نامه و يك مسئله مهم
 

«مي خواهم خون گريه كنم، اما قطره اشكي مژگان مرا مرطوب نمي كند؟
مي خواهم فرياد كشم اما آه هم از سينه بر نمي خيزد، مي خواهم بينديشم اما به چه چيز؟ به كدام بد بختي و نا فرجامي؟ مگر مغز انديشمندي هم در برابر اين ناملايمات بر جا مي ماند، بيچاره و تنها، ويلان و سرگردان، هراسناك و بيم ناك از آنچه هستم و خواهم بود، متنفر از همه كس و همه چيز، و از اين محيط آلوده و ننگين.
21 ساله هستم، 10 سال تمام از حساسترين ايام عمرم را به تنهائي گذراندم، ناملايمات زندگي و رنگهاي زننده و چهره ي اجتماع مرا رنج مي دهد… نفهميدم چه شد. چند سال قبل كه هنگام مطالعه كتابي بي اراده به يك عادت شوم جنسي آشنا شدم، آن موقع گذشت و كسي به من تذكر نداد كه جواني چه دوران حساس و خطرناكي است؟ اندامهاي برهنه ي(1) زنان و دختراني كه در آتش شهوت مي سوختند به هيجان دروني من دامن مي زدند. بلي من عادت كردم و اكنون مريض جسمي هستم و به اين عمل نا هنجار استمناء مشغولم و روحم نيز بيمار شده است، دارم به مرحله ي جنون پا مي گذارم. آن قدر ناراحتم كه در انديشه نمي گنجد. مرا از طول دادن نامه ببخشيد، اين ناله ها و استغاثه ها از من نيست كه به گوش شما مي رسد مي دانم كه بسياري از جوانان مثل من بيچاره اند. نا گفته نماند دوران جواني در سنين 16الي 17 سالگي بود كه دو مرتبه به خود كشي دست زده ام. اما اجازه مردن هم به ما بيچاره ها نمي دهند. اكنون خيلي ضعيف شده ام و مدت كوتاهي است كه با كمال معذرت بي اراده از من قطرات مني دفع مي¬گردد، اكنون در ميان طوفان مرگ بازي به اين طرف و آن طرف مي روم شايد يك سويش نابودي باشد.اين بود نامه اي از مشهد كه يكي از جوانان معتاد به عمل كثيف استمناء و عاقبت آن به انتشارات نسل جوان.
اين یک نامه اي درد آلود و غم انگيز بود و يكی از صحنه هاي اندوهبار اين اجتماع آلوده که براي شما بيان گردید.(2)

مسئله مهم و اشتباه پزشكان
 

يكي از اشتباهات بزرگ در اين مسئله حساس اين است كه عده اي از پزشكان ، در برابر متخصصاني كه سالها در اين باره مطالعه نموده و آثار شوم اين عادت زشت را در كتابهاي خود نوشته اند چنين اظهار مي كنند كه: گاهي مي¬گويند اين عمل با آميزش جنسي چندان تفاوت ندارد؟ متاسفانه همين اظهار نظرهاي بدون مطالعه در تمام جوانب مسئله، سبب سقوط عده اي از جوانان در دام اين عادت شوم شده است. پاسخ اين را پزشكان مطلع و وارد چنين مي¬دهند، اين آقايان از يك نكته اساسي در اين مسئله غفلت دارند كه، به شهادت «مشاهدات فراوان» و «اعتراف صريح بسياري از مبتلايان» اين عمل، اعتياد آور است، اعتياد شديد و مرگبار كه افراد را به دنبال خود مي كشاند و به اين آسانی هم دست بردار نيست. ممكن است يك مرتبه استعمال فلان ماده ي مخدر ضرر زيادي نداشته باشد، ولي بايد توجّه داشت خطر اعتياد در پيش است ، اعتيادي كه همه چيز انسان ممكن است در آن دفن شود.
همانطور كه گفته شد، متخصصان اين فن در كتابهائي كه در اين زمينه نوشته اند موضوع اعتياد آور بودن اين عمل شوم را صريحا ياد آور شده و جوانان را از آن بر حذر داشته اند. (دقت كنيد).(3)
نكته ديگري كه بايد به اين موضوع اضافه كرد اين است كه آلوده شدن به اين عمل بسيار ساده است، يعني در حقيقت وسائلي نمي خواهد و در هر گونه شرائطي و در همه حال امكان آن هست و كنترلي هم در آن نيست و بد بختانه چون در دوران «طغيان غريزه جنسي» مخصوصا ميان سالهاي 16 تا 20 به سراغ جوانان مي آيد خيلي زود ممكن است به صورت يك عادت ريشه دار در آيد، در حالي كه آميزش جنسي هرگز چنين ساده نيست و زن و مردي كه همسر يكديگرند در شرايط خاص چنين امكاني را پيدا مي كنند.
كساني كه زيانهاي آن را دست كم گرفته اند، حتما توجه به مسئله اعتياد به آن و ساير اوضاع و احوال خاص اين مسئله ننموده اند، و گر نه چگونه مي توان اين حقيقت حسي را انكار كرد كه بسياري از جوانان آلوده تا سر حد مرگ و جنون و ناتواني مطلق و فلج و از دست دادن همه چيز خود پيش مي روند ، مگر مشاهدات حسي را مي توان منكر شد؟! اتفاقا در ميان اين دسته بسيارند، كساني كه مي گويند: هرگز به زيان اين عادت شوم هم آشنا نبوديم و از ضررهاي آن آگاهي نداشتيم بنابراين مسئله تلقين هم در اينجا منتفي است.(4)
فصل اول: تاريخچه ي استمناء
تاريخچه عمل نكبت بار استمناء
يكي از عادات زشت و خطرناك كه بين بعضي از جوانان مرسوم است عمل كثيف استمناء در پسران و عمل استشهاء در دختران مي باشد كه خود يك نوع تحريك جنسي براي خود ارضائي با دست است. كلمه ي خود ارضائي كه به كار بردم در مقابل كلمه ي ديگريست كه در زبان فارسي به كار برده مي شود. نام بين المللي و طبي آن كه معمولا گفته مي شود و رايج است «اونانيزم» يا «اونانيسم» است كه در كتابهاي طبي نوشته شده و اين كلمه از نامي مشتق شده كه در تورات به نام «اونان»‌ آمده است.
«يهودا» به پسر خود «اونان» گفت: چون برادرت مرده، تو زن او را به همسري براي خودت بگير، تا اينكه براي برادرت فرزنداني بوجود بيايد، ولي اونان، مايل به گرفتن زن برادر خود نبود و نمي خواست كه آن زن، از وي فرزند بزايد،‌براي اينكه مي دانست فرزنداني كه از آن بوجود بيايد به طوري كه پدرش گفته، فرزندان برادر او محسوب خواهند شد، و بعد از اينكه يهودا، اونان را وادار كرد ، كه زن برادر متوفي خود را بگيرد، هر دفعه كه اونان نزد آن زن مي رفت نطفه خود را بر زمين مي ريخت، تا اينكه آن زن از او باردار نشود و عمل اونان خداوند را ناراضي كرد و خداوند او را به هلاكت رسانيد.
از وقتي كه اين آيه در تورات نوشته شده، از سفر پيدايش بوسيله روحانيون و مربيان براي مردان به خصوص نوجوانان خوانده مي شد و آنان را مي ترسانيدند و مي گفتند: اگر مبادرت به استمناء كنيد خداوند شما را به هلاكت مي رساند. واقعيت اين است كه اونان، پسر يهودا مبادرت به استمناء نمي كرد و بلكه مي توان گفت: در هزار سال قبل با عمل خود كه در تورات نوشته شده، نطفه خود را به زمين مي ريخت، برنامه ي محدود كردن مواليد را به موقع به اجراء مي گذاشت. قرنهاست كه اولياء و مربيان، استمناء را يكي از معاصي كبيره مي دانند، مخصوصا دين مبين اسلام در اين مورد تاكيدات بسيار دارد.(5)

زمينه هاي مبتلا شدن
 

به طور تيتر وار زمينه هاي مبتلا شدن به اين عمل را ، براي شما عزيزان در زير آورده شده است ، اگر بخواهيم براي آن شرح دهم مثنوي 70 من كاغذ مي شود، تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل،
1- زياده روي در مهر ورزيدن
2- عدم توجّه پدر و مادر به فرزند
3- آلودگي هاي محيط، كه عبارتند از:
الف: لباسهاي تنگ و چسبان پوشيدن
ب: عكسهاي مبتذل و سكس
ج: مجلات سكس و سوپر
د: موسيقي هاي شهوت انگيز
و: وضعيت زنان و دختران بي حجاب.
3- نقش مطبوعات در ترويج مفاسد
5- چشم چراني و …
خودتان قضاوت كنيد
وقتي يك دختر جوان و يا زني از خانه بيرون مي آيد در حالي كه با بدترين وضع خود را آرايش كرده است و از ادكلن ها و … استفاده كرده و لباسهاي مبتذلي مي پوشد و … وقتي يك جوان با چنين صحنه اي روبرو مي شود چه حالي به او دست مي دهد؟ خود جواب بدهيد؟
فصل دوم: شيوع استمناء
متاسفانه بواسطه مشكلات بي حد و حساب ازدواج و تجرد جوانان، به قرار مسموع، اين مرض خانمان سوز ، گناه كبيره شيوع فوق العاده پيدا كرده و دانسته يا نادانسته بسياري از جوانان عزيز را به انواع و اقسام بيماري مبتلا مي سازد، صرف نظر از عقوبتهاي اخروي كه دارد وظيفه ي پدرها و مادرهاست كه فرزندان خود را آگاه سازند و مواظب جوانان خود باشند و هم چنين در مرتبه ي دوم، وظيفه دبيران و آموزگاران تعليمات ديني و بهداشت است كه جوانان را به عواقب وخيم روحي و جسمي اين بلا با خبر سازند.

الف : مضرات جسمي و روحي استمناء
 

اين عمل مبتلايان را به ضعف قواي شهواني دچار مي كند، جنون و بي حال بار مي آيند، شهامت و درستي از آنان سلب مي شود، چه بسا اشخاصي هستند كه در عنفوان جواني در مبتلا شدن به جلق، چنان دچار ضعف قواي روحي و جسمي مي شوند كه معتادين به ترياك و شيره در مقابل آنان شير نري به حساب مي آيند. عمل غير طبيعي جنسي يعني استمناء يا جلق، از لحاظ روابط نزديكي به قواي پنج گانه دارد در درجه اول در چشم و گوش اثر مي گذارد. بدين معنا كه ديد چشم را ضعيف كرده و حس سامعه را نيز تا اندازه ي قابل توجهي از كار مي اندازد. مبتلايان به جلق مخصوصا آنهائي كه از لحاظ جسماني ضعيف مي باشند، غالباً مگسي جلو چشم خود مي بينند كه به شدت آنها را ناراحت مي كند و حتي وقتي چشمهاي خود را مي بندند باز نمي توانند از آسيب مگس در امان باشند و چون اين عمل هر بار چند دقيقه ادامه پيدا مي كند چشمشان سياهي رفته و دچار سر گيجه مي شوند و به زمين مي افتند، هم چنين به طور مداوم صداي نا هنجاري در گوش خود احساس مي كنند كه بسيار ناراحت كننده است. علاوه بر اينها تحليل رفتن قواي جسماني و روحاني، كم شدن خون، پريدگي رنگ، نقصان قواي حافظه، لاغري، ضعف، سستي زياده از حد، بي اشتهائي، كج خلقي، عصبانيت، دوران سر، و هزاران آفت ديگر از بيماريهائي است كه گريبان مبتلايان به جلق خواهد گرفت. البته آنهائي كه از لحاظ جسماني قوي هستند ممكن است قدري ديرتر به اين بيماريها دچار شوند ولي به هر حال عدم ابتلاء به آنها از محالات است و خواه نا خواه همه بايد به چنين مصائبي گرفتار شوند.
از بدبختي هاي مبتلايان به جلق يكي اين است كه قوه ي اراده آنان به كلي مختل مي گردد و لذا وقتي به عمل خود پي مي برند آنقدر اراده ندارند كه به ترك كردن آن اقدام نمايند، پس اينكه مي گوئيم استمناء از لحاظ روحي نيز قواي انسان را فرسوده مي كند بي علت نيست، عمل استمناء علاوه بر مضار جسمي از لحاظ جنسي نيز شخص را فرسوده مي كند، يعني غدد مترشحه داخلي را از كار مي اندازد، از جمله ي اين غدد، غده ي سازنده ي مني است كه بر اثر جلق رفته رفته كوچك شده و به صورت نخودي در مي آيد و چون در آن صورت قادر به فاعليت و ساختن مني و يا به قول عربها (ماء الحياه) يعني آب زندگاني نيست، شخص مبتلا براي هميشه از لذائذ جنسي محروم مي گردد و اگر به اين صورت از مردي نيفتاد، به طور قطع به صورت ديگري مانند سرعت انزال، كندي انزال، سيلان مني، عدم نعوظ، نعوظ بي دوام و امثال اينها به ناتواني جنسي مبتلا خواهد شد. چه بسا ديده يا شنيده شده كه جوانان معتاد به جلق، در اندك مدتي دچار چنان حالتي گرديده اند كه بجاي ادرار خون از آنها خارج شده است.
بايد دانست كه اشخاصي كه به اين حالت دچار مي شوند و لو در سنين جواني باشند، خطر مرگ در انتظار آنهاست . زيرا بدون احساس شهواني و بدون اينكه لذتي ببرند بلا انقطاع مني از آنها دفع مي گردد و همين امر باعث مي شود كه در حين راه رفتن، دفعتا به زمين بخورند و از هوش بروند.(6)

ب: دیگر زيانهاي استمناء
 

مبتلايان به اين عادت زشت بر اثر عوارض روحي و جسمي حاصله، بتدريج تبديل به افرادي ضعيف البنيه، سر خورده، تنبل و مايوس و دچار عقده ها و كمپلسهاي رواني مي گردند و نسبت به ديگران نيز بدبين بوده و در نوعي اضطراب و افسردگي به سر مي برند. بنابراين مضرات استمناء بسيار است اين مضرّات را به طور اختصار مي توان به شرح زير نام برد:
1- تحريك زياد هيپوتالاموس و در نتيجه، تحريك افراطي غدد جنسي كه سبب پركاري نا متناسب آنها مي شود و بلوغ زود رس را بدنبال دارد.
2- كاهش و تخليه مكرر، قواي جسمي و روحي را به ضعف عمومي مي كشاند و بالاخره به پيري زودرس مي انجامد.
3- به علت افزايش جريان خون در اعضاي تناسلي، مغز و مراكز حساس ديگر دچار كاهش نسبي جريان خون مي شود، تخليه هاي مكرر عصبي و عدم ارضاي روحي در دراز مدت، موجب ضعف عمومي و عوارض روحي مي گردد.
4- ركود فكري و اختلال و ضعف حافظه و كاهش اراده.
5- ضعيف شدن بينائي و بي اشتهائي، ضعف استخوان و ناراحتي هاي مفصلي.
6- در مراحل طولاني و شرائط خاص مزاجي، اين عارضه به ضعف و لرزش دست و گاه به فلج بعضي از اعضاي بدن منجر مي شود و حتي ممكن است كه سبب فلج تمام اعضاي بدن مي شود.
7- ضعف جنسي و انزال زودرس.
8- به علت اين نوع ارضاي ناقص و غير طبيعي و اختلال هاي حاصله بعد از ازدواج نيز غالبا امور زناشوئي به طور طبيعي صورت نمي گيرد و گرفتاريهائي ديگر از اين جهت در روابط بين زن و شوهر پيش مي آيد كه به زندگي مشترك لطمه زده و شكست در زناشوئي يكي از عوارض آن است.
9- گوشه گيري، ياس، بي تفاوتي نسبت به مسائل مهم حياتي، غم و كدورت رواني از عوارض روحي ديگر آن است كه در مراحل شديد حتي به آزار طلبي ديده مي شود.
10-پيدايش كم خوني بويژه بر اثر تحريك مصنوعي و مداوم آلت تناسلي.
11- تورم كانال نطفه.
12- تورم قسمت پاياني و عقب كانال ادرار.
13- شل شدن عضلات تناسلي به گونه اي كه قدرت نگهداري مني يا ادرار از دست مي رود.
14- پيدايش سر درد و سر گيجه، سوت كشيدن گوشها.
15- خستكي و فرسودگي دستگاه اعصاب.
16- زود رنجي و حساسيت در كوچكترين برخورد با ديگران.(7)

ج: آثار وخیم استمناء
 

يكي از اطباي معروف در كتاب خود كه درباره ي زيانهاي عادت ننگين استمناء نوشته مشاهدات جمعي از پزشكان را به اين شرح نقل مي كند:
«هوفمان» مي گويد: جواني را ديدم كه از پانزده سالگي گرفتار اين اعتياد شوم شده بود و تا سن بيست و سه سالگي آنرا ادامه داده بود. او چنان دچار ضعف قواي جسماني گرديد كه هنگامي كه مي خواست كتابي را بخواند چشمهايش سياهي رفته سرش درد مي گرفت، حالتي شبيه سر سام به او دست داده بود، مانند افراد مست دچار سرگيجه شده بود، حدقه هاي چشم او بيش از حد معمولي گشاده و باز شده و در قعر چشمهاي خود درد شديدي احساس مي كرد مشاهدات دكتر «هوچين سون» ثابت مي كند: عموم ناراحتي هاي مربوط به دستگاه تناسلي از آثار استمناء و ناراحتي هاي فكري و مشيمه از آن سرچشمه مي گيرد.(دقت كنيد).(8)
نويسنده مزبور اضافه مي كند:
«نخستين نتيجه اين عادت به اين كار شنيع اين است كه قوت و شفافيت چشم ها زائل مي گردد، صورت رنگ اصلي خود را از دست مي دهد و پژمرده مي شود، در نگاههاي مبتلايان به اين كار هوش و ذكاوت اولي ديده نشده و حالت گرفتگي در سيماي آنها ظاهر مي گردد، چشمهاي آنها به حلقه هاي كبود رنگي احاطه مي شود. بعد از آن سستي و تنبلي در اعضاي مختلف مشاهده مي شود. نقصان حافطه، خرابي اشتهاء، مشكل شدن هضم، تنگي نفس، تغيير اخلاق و مزاج به طور غير قابل توضيح، حسادت، غم و كدورت، ماليخوليا، فكر گوشه گيري و تنهائي از نتايج شوم ابتلاي به اين انحراف جنسي است.
اين طبيب در جاي ديگركتاب خود اضافه مي كند:
اين عمل موجب كم خوني و ضايع شدن قواي جسمي و روحي مي گردد و باعث دوران سر، صداي گوشها، كمر درد، سستي و ضعف و لاغري و كم شدن حافظه و سختي نفس و خلاصه عدم اقتدار كلي در بدن مي شود و بر اثر رابطه نزديكي كه با حواس پنج گانه دارد مخصوصا در چشم و گوش اثر مي گذارد».
عادت به اين انحراف شوم جنسي مخصوصا نيروي مقاومت بدن را در برابر بيماريها كم مي كند و به طوري كه پزشك مزبور تصريح مي نمايد: «اشخاصي كه به اين عادت مذموم مبتلا هستند و به محض گرفتاري به يكي از بيماريهاي وخيم به آساني نمي توانند گريبان خود را از چنگال مرگ نجات دهند».(9)

د: عوارض سوء استمناء
 

عوارضات سوئي كه عمل استمناء و استشهاء براي فرزندان خانواده دارد بي شمار است كه به چند نمونه ي آن مي پردازيم:
سوء هاضمه، رنگ پريدگي، صعف اعصاب ، نوعي لاغري، كم خوني، كم شدن نور چشم، سستي و تنبلي، كمروئي، بي حالي، تنگي نفس، بي قيدي، بي ارادگي، تند خوئي، دوري از مردم، گوشه نشيني،تنهائي، ضعف مزاج و كم اشتهائي، نا سازگاري با دوستان و خانواده ي خود، در بعضي از موارد ضربان تند قلب و ضعف قواي جنسي كه در اثر اونانيسم بروز مي كند.(10)
جواب يك سؤال مهم
سؤال: ممكن است بعضي از اشخاص مبتلاي به جلق كه به علت قوي الجثه بودن و يا از لحاظ مبتدي بودن در اين امر تاكنون بيمار نشده و به مضار عمل ناپسند خود پي نبرده باشند، مطالبي را كه ما در مضرات جلق نوشتيم اغراق پنداشته و با خود بگويد: اگر اينطور است چرا ما تاكنون به اين بيماريها مبتلا نشده ايم؟
جواب: در جواب اين عده بايد گفت: اگر امروز مضار جلق، گريبان شما را نگرفته علتش اين است كه: قوي الجثه هستيد و يا تازه شروع به اين كار كرده ايد و الا چندي ديگر خواه نا خواه به سراغ شما نيز خواهد آمد، وانگهي ما ادعا نكرده ايم كه هر كس يك هفته مبادرت به استمناء كرد تمام بيماريها يكباره او را احاطه خواهد كرد، زيرا حالات اندروني اشخاص فرق مي كند. مثلا يك نفر كه براي مدتي مبادرت به جلق كرد در وهله ي اول فقط به سستي اعصاب يا اخلال حواس و حس سامعه يا ضعيف شدن حس باصره، يا سرگيجه مبتلا مي شود ولي بعدا ساير بيماريها يك يك سراغ او بيايند.(11)
فصل سوم: داستانهائي از اشخاص استمناء كننده
در اين فصل دو داستان از كساني كه مبتلا به اين عمل كثيف بوده اند را مي آوريم كه انسان را تا كام مرگ رسانده است و اين دو داستان عبارتند از: الف: تا كام مرگ . ب: تيمارستان تهران.

الف: تا كام مرگ
 

1- «دكتر هوچين سون)» از قول يكي از نويسندگان نقل مي كند كه:
«جواني را مي شناختم كه مبتلا به اين عادت شوم بود، او گرفتار يكي از بيماريهاي تب دار شد، در روز ششم بيماري كه كاملا ضعيف شده بود باز نتوانست دست از عمل خود بردارد لذا مرگ با تمام وحشت خود بر او ظاهر گشت و او را در كام خود فرو كشيد».(12)
2- و نيز نقل مي كند كه:
«يكي از مبتلاياني كه به يكنوع از عادت شوم، مداومت مي نمود رفته رفته ضعف شديدي در خود احساس كرد، بدن او رو به لاغري گذاشت ساق پا و رانهاي او به طور محسوسي كم گوشت شد و كمر درد او را آزار مي داد، ادامه ي اين عمل منتهي به فلج عمومي بدن او گرديد و پس از شش ماه بستري شدن كه با وضع قابل ترحمي با مرگ دست به گريبان بود در آغوش مرگ فرو رفت».(13)
مخصوصا ابتلاي به اين عمل ننگين براي مجروحين و آنهائي كه عمل جراحي در بدنشان شده فوق العاده خطرناك مي باشد. كوتاه سخن اينكه بگفته همان پزشك متخصص اين انحراف جنسي قبيح كه هم از نطر پزشكي و هم از نظر مذهبي منفور است موجب خرابي و نابودي وجود انسان و تزلزل روح مي گردد.

ب: تيمارستان تهران
 

سري به تيمارستان تهران بزنيد، از هر ده نفر ديوانه اي كه در آنجا سكونت دارند نه نفر معتاد به جلق مي باشند. يعني بر اثر ابتلاء به استمناء‌كارشان به جنون كشيده و به گوشه تيمارستان افتاده اند، زيرا عمل مذموم و ناپسند اونانيسم، در قواي دماغي تاثير زيادي دارد و وقتي قواي دماغي شخص مختل شد، مسلّم است كه كارش به ديوانگي خواهد كشيد بدون اغراق از هر ده نفر بيمار مسلولي كه در آسايشگاه خوابيده اند، چهار نفر به علت ابتلاء به جلق، به اين بيماري خطرناك دچار گرديده اند. اينها ادعا نيست بلكه حقيقتي است كه علما و دانشمندان با دهها سال تجربه، به درك آن موفق شده اند.
دنياي امروز مي گويد: خوب بخور، در هيچ امري افراط نكن، قوي باش تا بيمار نشوي، ولي معتادين به عمل جلق چون اشتهاي خوب خوردن ندارند و در امور جنسي آنهم از راه غير طبيعي افراط مي كنند، ناچار ضعيفند و چون ضعيف هستند براي ابتلاء به هر نوع بيماري مستعد مي باشند.
به كرات ديده شده است كه بعضي از مبتلايان به استمناء، بر اثر افراط در اين عمل به يك نوع بيماري به نام «جنون استمناء» كه شباهت زيادي به ساديسم دارد، مبتلا مي شوند و آن وقت حتي با ديدن سگ و گربه هم به فكر استمناء مي افتند و بلافاصله مشغول عمل مي شوند و چون هيچ مردي حتي پر شهوت ترين اشخاص نمي توانند بيش از پنج يا شش ماه از نيروي جنسي خود آنهم به صورتي كه مورد بحث ما است بهره برداري كنند، لذا قواي تناسلي آنان به كلي از كار مي افتد و يا به وضع دلخراشي به آغوش مرگ پناه مي برند. (كه داستان آن در تا كام مرگ گذشت).(14)
فصل چهارم: سخنان بزرگان و وروان شناسان و پزشكان
در اين فصل سخنان بزرگاني مانند ابو علي سينا و دكتر تومانياس مسيحي و غيره را مي آوريم تا معلوم شود كه از لحاظ بزرگان و روان شناسان و پزشكان، اين عمل خيلي مذموم و بد است.

الف: سخنان ابو علي سينا
 

بدان اي برادر نقل شده كه ابوعلي سينا گفته: اين مني جان است كه در رحم زنان ريخته مي شود
(( اقل جماعك ما استطعت فانه ماءالحياه نصيب في الارحام)).
اين شعر منصوب است به ابو علي سينا:‌(كم كن جماع خود را تا مي تواني ، چون كه اين آب، حيات است كه مي ريزد در رحمها).
آن وقت اين آب حيات بوسيله استمناء بيرون آيد چه بر سر انسان مي آيد و اين مثل ازدواج نيست كه مقدمات بخواهد هر ساعتي مي توان اين عمل را انجام داد در نتيجه جوان عادت پيدا مي كند و همه روز اين كار را انجام مي دهد و سرعت انزال او پيدا مي شود و مني مي شود مثل بول ، و يك عمري نمي تواند از زن لذت ببرد. پس اگر كسي هم اهل آخرت هم نباشد براي دنياي خود و لذت بردن از زن،‌ اين كار را نكند و به علاوه مني كه بول نيست، بول فضولات غذاست و اما مني عصاره غذاست و مانند خون است.(15)

ب: سخنان دكتر تومانياس مسيحي
 

دكتر تومانياس مسيحي در كتاب (بهداشت و اسلام) فلسفه ي حرمت استمناء را بدين نحو نگاشته: اينك ببينيم ضرري كه از نقطه نظر و بر اثر عمل كردن و عادت نمودن به اين فعل شنيع حاصل مي گردد از چه قراري است:
اولا: معلوم است اين حركت فكر كودكان را از انجام وظايف و تكاليف ايام صباوت كه تحصيل و تعليم و تربيت است به كلي باز مي داشته و آنها را به طرف آلت تناسلي راهنمائي مي نمايد و در نتيجه دوام اين حركت را بطئي و او را ضعيف البنيه و كم خون و كم خوراك خواهد نمود.
ثانيا: طفل معصوم را بيهوش، بلا اراده، بي حافظه، بي حواس، تنبل و مهمل بار مي آورد.
ثالثا: اعضاي تناسلي او را هم از انجام وظيفه طبيعي باز داشته و حتي بعضي اوقات اثر بدماغ و مخ نموده و در نتيجه طفل بيچاره را مجنون و ديوانه مي گرداند به طوري كه در هنگام بزرگي و رشد تمام آثار فوق الذكر در او بروز نموده و او را از زندگاني بيزار مي سازد و در نتيجه به دزدي و كارهاي نا مشروع ديگر وادارش مي نمايد.
رابعا: مضرّات فوق الذكر به نسل انسان هم سرايت كرده و عامل اين عمل را سست و بي فكر و ضعيف البنيه و كم مغز پرورش مي دهد، براي اينكه اطفال پي به اين قسمت نبرده و اشخاص خويشتن را به اين فعل شنيع عادت ندهند.(16) در صفحه ديگر از كتاب خود دكتر تومانياس نوشته: «... همانطوري كه استمناء اعوجاج ستون فقرات و نخاع شوكي مغز حرام است و باعث ضعف اعصاب و گاهي امراض گوناگون مي شود به همين نسبت در اعصاب ديدگان موثر بوده و آنها را ضعيف مي سازد در اثر ادامه ي اين عمل انسان را كم خون و كم خوراك و ضعيف البنيه مي كند. بي هوش، بي حواس، تنبل و مهمل مي گرداند. و ديگر اينكه آلت تناسلي را از انجام وظيفه ي طبيعي باز مي دارد و حتي بعضي از اوقات اثر آن به دماغ بروز مي كند و در نتيجه جنون مي آورد و ديگر اين كه اين عمل به نسل آدمي هم ضرر فراواني وارد مي نمايد.(17)

ج: سخنان دكتر صدر الدين نصيري
 

اين دكتر در كتاب خود نوشته: «استمناء با دست بدن را براي گرفتاري به مرض «مال دبوت» آماده مي سازد، داستان اشخاص معتاد به استمناء مثل داستان كسي است كه رگ حياتي خود را قطع كند و آن خوني كه سبب ادامه ي زندگي او مي باشد بمكد، پس در اين صورت مرگ بي چاره چه تقصيري دارد».
و اما راجع به زنها كه به دست خود بفرج خود ور بروند نقل است كه جمعي از اطباء عقيده بر آن دارند، امراضي كه در اثر اين عمل عارض مي شود بيش از امراضي است كه در اثر استمناء ايجاد مي گردد.(18)

د: سخنان دكتر دبس
 

دبس معتقد است كه: استمناء عوارضي دارد از جمله:
پريدگي رنگ، حلقه سياه به دور چشم، خسته و خواب آلوده بودن، شرم اغراق آميز و كاذب، گوشه گيري و انزوا و آشفتگي در خواب ديده مي شود. استمناء بسيار جوان را خسته مي كند و در طبايع حساس توليد وسواس و ترديد عجيبي مي نمايد، به طوري كه افراد مبتلا به آن هميشه خجل و شرمسار هستند و خود را مجرم مي پندارند. هنگام بررسي امراض ذهني و فكري و رواني غالبا به اين عادت بر مي خوريم و در جواناني كه در تحصيل عقب مانده ي ذهني هستند اين عادت ديده شده است. بي اهميت شمردن اين كامجوئي بدلي در جامعه ي ما، تجويز نوعي انزوا، كناره گيري، فرار از ازدواج، احساس گناه و خود كم بيني و اضطراب است.(19)

پي نوشت ها :
 

- مراجع مي فرمايند: نگاه كردن به اندامهاي برهنه و لخت زنان و دختران حرام است.
2 - مشكلات جنسي جوانان ص 147
3 - مشكلات جنسي جوانان ص 170.
4 - همان ص 151.
5 - آموزش زنا شوئي صص 95 و 96
6 - گناهان كبيره ج 2 صص 223 تا 225.
7 - آنچه يك جوان بايد بداند ويژه پسران پاورقي ص 61و 62 به نقل از كتاب بلوغ دكتر احمد صبور اردو بادي.
8 - مشكلات جنسي جوانان ص 39
9 - مشكلات جنسي جوانان ص 140 و 141
10 - آموزش زناشوئي براي همسران جوان ص 96.
11 - گناهان كبيره ج 2 ص 336.
12 - مشكلات جنسي جوانان ص 141
13 - مشكلات جنسي جوانان ص 142
14 - گناهان كبيره ج 2 ص 335 و336.
15 - مسائل عصر جديد م124ص286.
16 - فلسفه احكام جديد از نظر علوم جديد پاورقي صص 205و206
17 - مسائل عصر جديد م124 ص 286
18 - مسائل عصر جديد م124 ص 287
19 - دانستنيهاي دختران جوان ص102 به نقل از بلوغ دبس ص63.

ادامه دارد



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.