گردبادهاگ در کاراته

تنها مبارز تاريخ کي وان( مبارزات آزاد کاراته)که از طرف برگزارکننده اين مسابقات به لقب سامورايي رسيده است کسي نيست جز «اندي هاگ». شايد دليل اين مسأله اين بود که اندي در اصل يک مبارز کاراته کار بود؛مبارزي که با هنر رزمي ژاپن در مسابقات به پيروزي مي رسيد. درحالي که بيشتر شرکت کنندگان «کي وان» با استفاده از تکنيک هاي
چهارشنبه، 4 خرداد 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گردبادهاگ در کاراته

گردبادهاگ در کاراته
گردبادهاگ در کاراته


 

نويسنده:علي رنجبران




 
اندي هاگ مشهورترين قهرمان مبارزات آزاد کاراته دنياست که تنها با مرگ متوقف شد
تنها مبارز تاريخ کي وان( مبارزات آزاد کاراته)که از طرف برگزارکننده اين مسابقات به لقب سامورايي رسيده است کسي نيست جز «اندي هاگ». شايد دليل اين مسأله اين بود که اندي در اصل يک مبارز کاراته کار بود؛مبارزي که با هنر رزمي ژاپن در مسابقات به پيروزي مي رسيد. درحالي که بيشتر شرکت کنندگان «کي وان» با استفاده از تکنيک هاي کيک بوکس در اين مسابقات شرکت مي کردند. مبارزات آزاد کاراته از سال 1993 راه اندازي شد. يکي از اولين قهرمانان اين رشته ورزشي اندي هاگ بود که سال ها کيو کوشين کار کرده بود و بعدها وارد انجمن سيدو کو شد. او يکي از محبوب ترين قهرمانان اين مسابقات بود. اندي در ژاپن به خاطر اصليت اروپايي اش با لقب سامورايي چشم آبي مشهور شده بود، در حالي که واقعاً چشم هايي به رنگ قهوه اي داشت.
آخرين مبارزه اندي هاگ در تاريخ 7 ژوئيه 2000 در زوريخ و مقابل « نوبو هياشي» انجام شد. اين آخرين تصويري است که از مبارزه او در ذهن هوادارانش باقي مانده چون اندي چند ماه بعد به دليل سرطان پيشرفته خون،جانش را از دست داد . مرگ او در تاريخ 24 آگوست سال 2000 اتفاق افتاد و جامعه ورزش و کيو کوشين را متأثر کرد. اين در حالي بود که تنها چند روز از جشن تولد 31 سالگي او مي گذشت. جسد او سوزانده شد و خاکسترش به معبد« هوشيون» در کيوتوي ژاپن سپرده شد.
اندي وقتي فهميد که بيمار است از بازگشتن به اروپا سر باز زد و به همسرش گفت که مي خواهد در ژاپن بماند. ژاپن سرزمين روياهاي او بود و خودش را متعلق به فرهنگ آنجا مي دانست؛ جايي که ورزش مورد علاقه او يعني کيو کوشين از آنجا آمده بود. لونا همسرش مي گويد:« او گفت که نمي خواهد از ژاپن برگردد. آنجا خانه او بود. جايي که مردم او را نه به خاطر قدرتش بلکه به خاطر عشق و فروتني اش دوست داشتند. اندي گفت که مي خواهد آخرين مبارزه اش را در ژاپن تمام کند.» مبارزه اي که او سرانجام در آن مغلوب و تسليم مرگ شد. با وجود آنکه درمان سرطان او فوراً شروع شده بود اما پزشکان نتوانستند سامورايي چشم آبي را نجات بدهند. البته شيمي درماني اثر بدي روي اندي گذاشته بود با اين همه اوضاع رو به بهبود مي رفت که قلب او کار دستش داد. اندي در بيمارستان سه بار دچار ايست قلبي شد که پزشکان توانستند او را نجات بدهند اما بار چهارم قلب تپنده و پر قدرتش براي هميشه از کار افتاد. او چند روز قبل همسر و فرزند کوچکش را ملاقات کرده بود.
تولد يک مرد افسانه اي
اندي هاگ در هفتم سپتامبر 1964 در زوريخ سوئيس متولد شد. پدر او سرباز يک لژيون خارجي بود و دور از خانواده زندگي مي کرد. دست آخر هم «آرتورهاگ» پدر اندي دور از وطن و در تايلند مرد،بدون اينکه اندي را ديده باشد. اندي حتي از بودن درکنار مادر هم محروم بود و به ندرت مادرش را مي ديد چون او و خواهر و برادرش در کنار پدر بزرگش در شهر « ولن» سوئيس بزرگ شدند. اندي شش ساله بود که بازي فوتبال را شروع کرد و آن قدر در اين رشته از خودش مهارت نشان داد که خيلي زود به عضويت تيم زير 16 سال سوئيس در آمد. همين مسأله نشان مي دهد که او يک استعداد ناب ورزشي بود. اما خمير خام استعدادهايش در رشته کيو کوشين کاراته شکل نهايي به خود گرفت. او که از سن 11 سالگي شروع به تمرين کاراته در مدرسه کرده بود، کم کم به اين رشته علاقه مند شد. اندي به مدرسه کاراته اي که در شهر ولن قرار داشت مي رفت. مدرسه اي که زير نظر « ورنر شنکر» اداره مي شد . هاگ جوان بعد از چهار سال تمرين در اين مدرسه در 15 سالگي، برنده جام اوباما در سوئيس شد در حالي که تنها دو سال قبل به عضويت تيم کاراته شهرشان هم درآمده بود.خيلي طول نکشيد که اولين موفقيت بين المللي اندي رقم خورد. او در مسابقات بين المللي کيو کوشين کاراته در هلند به مقام قهرماني رسيد. دو سال بعد مقام اول مسابقات اروپا در مجارستان را کسب کرد. حالا اندي هاگ روي دور موفقيت افتاده بود و کمي بعد در مسابقات قهرماني جهان شرکت کرد. مسابقاتي که با شرکت 80 مبارز از سراسر جهان در وزن آزاد برگزار مي شد. اندي موفق شد از ميان آن همه مبارز راهش را به جمع 16 کاراته کار برتر جهان باز کند اما نتوانست از آن مرحله بالاتر برود.

گردبادهاگ در کاراته

اولين غير ژاپني
اين تازه يک شروع بود و اندي هاگ خيال تسليم شدن نداشت. به همين دليل براي دومين بار در سال 1978 در مسابقات جهاني کيو کوشين کاراته شرکت کرد.دربازي ما قبل فينال آن مسابقات يک مبارزه جانانه را برگزار کرد. او توانست براي اولين بار در تاريخ کيو کوشين کاري به عنوان يک غيرژاپني به فينال برسد.اندي براي اين کار حريف مشهورش در آن زمان يعني « آکيرا ماسودا» را شکست داد. او مسابقه فينال را با تصميم بحث برانگيز داور به « شوکي ماتسو» از ژاپن واگذار کرد. چون ژاپني ها نمي خواستند يک غيرژاپني در اين ورزش مقامي داشته باشد.آنها نمي دانستند که او سال ها بعد تبديل به يک اسطوره فراموش نشدني براي آنها خواهد شد. اندي دوباره در پنجمين دوره مسابقات کيو کوشين در توکيو شرکت کرد، جايي که بدون هيچ وزن کشي اي مسابقات به صورت آزاد برگزار مي شد. درآن مسابقات او مربي و بازيکن تيم سوئيس بود تا تجربياتش را به ساير هم تيمي هايش منتقل کند. شايد همين مسأله بود که به او ضربه زد. اندي در مبارزه سوم خودش در مقابل «فرانسيسکو فيلو» مسابقه را باخت و با يک ضربه پاي راست که به سرش خورد ناک اوت شد. اين ضربه بعد از به صدا درآمدن زنگ پايان بازي به سر او برخورد کرد، در حالي که او از حريفش جلو بود.
داور اين ضربه را تأييد کرد چون معتقد بود حريف اندي قبل از به صدا در آمدن زنگ، پايش را بلند کرده است. با اين حال اندي نااميد نشد و به مبارزاتش در ژاپن ادامه داد و توانست محبوبيت زيادي به دست بياورد. تنوع فني مبارزات او طرفدارانش را هيجان زده مي کرد.اندي تماشايي مبارزه مي کرد و تاکتيک و قدرت را با هم به کار مي گرفت، او يک استراتژيست بود و به خوبي برنامه هايش را پياده مي کرد. در همان سال ها او با «ايلونا اينويل » ازدواج کرد. بعد از آن از کيو کوشين وارد سبک سيدوکو شد و قدم هاي حرفه اي شدن را در اين رشته برداشت. او در حال تغيير از يک مبارز آماتور به يک مبارز حرفه اي و افسانه اي بود.

گردبادهاگ در کاراته

سه فينال پياپي
در همان سال ها انجمن سيدوکو به رهبري « کازويوشي ايشي» مسابقات حرفه اي کي وان را تأسيس کرد. يک سال بعد اندي که به اين مسابقات پيوسته بود اولين مسابقه حرفه اي خود در کي وان را در «هالن استاديوم» شهر زوريخ برگزار کرد.
هاگ توانست در رقابت هاي کي وان«برانکو سيکاتيک» قهرمان مسابقات WGP را در يک مبارزه نزديک شکست بدهد.اما در دور بعد با وجود حمايت پر شور تماشاگران ژاپني مغلوب حريفش کيک بوکسور آمريکايي « پاتريک اسميت» شد. ژاپني ها او را دوست داشتند چون اندي تنها مبارزي بود که به روح کاراته پايبند مانده بود. او برخلاف بقيه بيشتر از تکنيک ها و ضربات پا که مخصوص کاراته است استفاده مي کرد. اما بسياري از قهرمانان کي وان علاوه بر اينها از تکنيک هاي بوکس هم استفاده مي کنند. سال 1996 براي اندي هاگ و طرفدارانش يک سال فراموش نشدني بود چرا که او توانست اولين و تنها کمربند قهرماني مسابقات کي وان را به دست بياورد. مسابقات پائيز آن سال نشان داد مبارزه در خون اندي هاگ است ولي او تا آن زمان نتوانسته بود مقامي در اين مسابقات به دست بياورد.او در مسابقه ماقبل فينال با « ارنست هوست» از قهرمانان بنام کيک بوکس رو به رو شد و در آخر با تصميم داوران و با امتياز بيشتر پيروز از رينگ بيرون آمد.

گردبادهاگ در کاراته

گردبادهاگ در کاراته

او در فينال به پست «مايک برناردو» خورد؛ کسي که يک سال پيش توانسته بود دو بار اندي را شکست بدهد.بنابراين اندي در اين مسابقه تصميم گرفت جواب تمام شکست هايش را بدهد و تصميمش را هم عملي کرد. او با يک ضربه پايين پا يا «لو کيک» توانست حريفش را به زانو در بياورد و قهرمان شود. اين قهرماني بر محبوبيت او بين مردم اضافه کرد چون به نوعي برتري کاراته بر بوکس بود. او يک بار ديگر در سال 1997 به فينال اين مسابقات رسيد و در برابر ارنست هوست قرار گرفت اما آن فينال را با امتياز به هوست باخت و در مقام دوم قرار گرفت. اندي موفقيتش در رسيدن به فينال را سال بعد هم تکرار کرد اما باز هم مسابقه را به «پيتر ارست» و با ناک دان باخت.با اين همه اسم اندي هاگ به عنوان اولين مبارز تاريخ مسابقات کي وان ثبت شد که در سه سال متوالي توانسته بود به فينال راه پيدا کند؛ موفقيتي که بعدها فقط توسط « سمي شيلت» هلندي تکرار شد.
سامورايي چشم آبي
مسابقات کي وان همه ساله در ژاپن برگزار مي شود. شايد به جرأت اندي هاگ را بايد يکي از عوامل محبوبيت اين مسابقات در جهان و ژاپن دانست. خيلي از تماشاگران براي ديدن او به سالن مسابقه مي رفتند. با اينکه او تنها يک بار مقام قهرماني اين مسابقات را به دست آورده بود اما به خاطر رفتارش محبوبيت زيادي داشت. سال 1999 موفق ترين دوره مسابقات کي وان تا آن زمان بود. اما هاگ در اين مسابقات با بد شانسي رو به رو شد. آن سال هنوز هم از نظر تعداد رکورد تماشاگران در مقام اول قرار دارد.
او در دور اول مقابل ارنست هوست قرار گرفت اما آسيب کشاله ران او را آزار مي داد. اين آسيب آن قدر شديد بود که او نمي توانست از پاهايش استفاده کند.بنابراين مسابقه را باخت و از دور مسابقات کنار رفت. اين تقريباً پايان کار اندي هاگ در اين مسابقات بود. اندي به خاطر ضربات چرخشي پايش که به اسم «آکس کيک» شناخته مي شود مشهور بود و همين طور به خاطر ضربات قدرتمند لو کيک اش که يادگار تمرينات کيو کوشين بود.

گردبادهاگ در کاراته

در حقيقت«ضربه هاي پا» نشانه هاي اندي هاگ در اين مسابقات بودند و او بهتر از هرکسي آنها را اجرا مي کرد. نقطه ضعف بزرگ او در ضربات بوکس يا دست بود و البته شايد به همين دليل در سرزمين آفتاب تابان که مهد هنرهاي رزمي است اين قدر مشهور شد.آنها به او لقب « گردباد هاگ» داده بودند. هيچ مبارز ديگري تا به حال به اين سطح از محبوبيت در اين کشور نرسيده است.او بار ديگر در مبارزات کيک بوکس سال 2000 شرکت کرد و توانست « فيليپويچ» را که يک افسر پليس بود شکست بدهد. اين يکي از آخرين مبارزات او در رينگ بود و بعد از آن او تنها يک بار ديگر در رينگ ديده شد.درآخرين سال او تمام نيرويش را براي آخرين مبارزه جمع کرد اما پيروز نشد و طرفدارانش را در غم بزرگي فرو برد؛جهان ورزش هاي رزمي يکي از محبوب ترين قهرمانانش را از دست داده بود.
منبع: نشريه همشهري سرنخ، شماره 54.




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط