نابودي يک ايده جالب
نويسنده: محمد طالبيان
بعد از عرضه عنواني همچون Portal که ايده جديدي براي استفاده از فيزيک در بازي ها معرفي کرد، کمتر شرکتي اين جرات را به خود داد که Portal را مورد تقليد قرار دهد و سعي کند که از المان هاي خوب و جالب آن استفاده کند. يکي از اين معدود شرکت ها DNS Development است که سعي در اين داشته تا با استفاده از هسته اصلي گيم پلي Portal، به عنوان خود يعني Twin Sector عمق و جذابيت بخشد اما آيا در اين کار موفق بوده؟
داستان بازي در آينده اي نه چندان دور رخ مي دهد. نژاد انسان در حال منقرض شدن است و انسا ن ها براي جلوگيري از اين کار طرحي را پياده سازي کرده اند که طي آن انسان ها داخل قبرهايي مخصوص به خواب مصنوعي مي روند تا در ادامه زماني که شرايط زمين دوباره براي زندگي مناسب شد اين انسان ها بيدار شده و نسل بشريت را به اصطلاح احيا کنند. شخصيت بازي که اشلي سيمس (Ashley Simms) نام دارد يکي از همين اشخاصي است که به خواب مصنوعي برده شده است. وي به صورت ناگهاني توسط مکانيزم امنيتي حاکم بر اين سيستم که يک هوش مصنوعي به نام OSCAR است بيدار مي شود. در ادامه توسط اسکار توضيح داده مي شود که مشکلي براي مکانيزم ايجاد کننده خواب مصنوعي به وجود آمده و اگر به سرعت اين مشکل برطرف نشود تمامي انسان هاي خواب! مي ميرند. نکته قابل توجه اين است که در همان ابتداي بازي توضيح داده مي شود که اسکار تنها توانسته اشلي را بيدار کند و اين که چرا فقط وي اين قابليت را داشته است که توسط اسکار بيدار شود. بستگي به ذهن خلاق بازيباز دارد!
داستان بازي گنگ و پيچيده نيست اما بيش از حد بي محتوا و ساده نوشته شده است تا تنها دليلي براي شروع گيم پلي مثلا نوآورانه TS باشد!
در همان ابتداي بازي اشلي دو دستکش مخصوص را پيدا مي کند که هر کدام قابليت هاي منحصر به خود را دارند و در اصل اين دو دستکش هستند که کليت گيم پلي TS را به وجود مي آورند. همانند Portal که تمرکز بازي عمدتا بر روي پازل ها ي فيزيکي بود TS نيز تمرکز خود را بر روي اين بخش گذاشته است براي همين بايد در اين زمينه امکاناتي نيز وجود داشته باشد. هر کدام از دستکش هاي ذکر شده يک قابليت کلي دارد که شامل هل دادن و کشيدن مي شود. به اين صورت که بازيباز مي تواند با استفاده از کليد چپ و راست موس اجسام را به طرف خود بکشد يا اين که آن ها را هل داده يا به اصطلاح از خود دور کند. اين دو قابليت قادر به ترکيب شدن با يکديگر نيز هستند و بازيباز مي تواند با استفاده از قابليت هاي ذکر شده حرکات ترکيبي نيز انجام دهد. همچنين در کنار اين دو قابليت کلي که توسط دستکش ها به وجود مي آيند. امکان گرفتن و چرخاندن اجسام نيز توسط اشلي وجود دارد که اين نکته نيز خود بخش ديگري از گيم پلي TS را تشکيل مي دهد. تا اينجا که توضيح داده شد همه چيز به نظر جالب و جذاب مي رسد، اما مشکل بزرگ گيم پلي TS به فيزيک آن و نوع صدمه ديدن بازيباز برمي گردد. تيم سازنده بازي براي طراحي فيريک اين عنوان از موتور قدرتمند Havok استفاده کرده اما اين استفاده به بدترين شکل ممکن بوده و نتيجه کار اصلا مطلوب نيست. بعضي از پازل هاي فيزيکي بازي که مربوط به حرکت بازيباز در محيط مي شوند عموما چيزي جز دردسر براي بازيباز به دنبال ندارند زيرا در اکثر مواقع برنامه نويسي فيزيک بازي به بدترين و غيرطبيعي ترين شکل ممکن انجام شده است. اکنون اين فيزيک پر از مشکل را در کنار نوع صدمه ديدن شخصيت اصلي قرار دهيد تا به عمق فاجعه پي ببريد. شخصيت اصلي بازي حتي اگر از ارتفاع يک متري نيز به پايين پرتاب شود از پا درمي آيد، حال نتيجه کار را خود در نظر بگيريد که فيزيک بازي خوب عمل نمي کند يک پرش 2 متري به صورت 3 متري انجام مي شود و بازيباز مي ميرد. در کل مي توان بعد از چند ساعت بازي کردن TS (اگر بتوانيد اين کار را انجام دهيد) به اين نتيجه رسيد که تنها راه زنده ماندن در TS اين است که بر روي زمين راه ببريد ولاغير. البته اين مسئله خود زياد آزاردهنده نيست اما زماني بيشتر از گذشته بازيباز را مورد آزار قرار مي دهد که با سيستم Checkpoint افتضاح اين عنوان همراه شود.
به جرات مي توان گفت که در بعضي مراحل TS هيچ نقطه Checkpoint اي قرار داده نشده و اين خود باعث شده که بازيباز شايد بتواند بالاخره بعد از ده ها بار مردن يک مرحله 15 دقيقه اي را آن هم پس چند ساعت طي کند.
هرچند ايده کلي ساخت اين عنوان در نگاه اول جالب به نظر مي رسد اما تيم سازنده چوب بي تجربگي و نداشتن راهنمايي هاي مناسب را در طول ساخت بازي خورده است و کاملا مشخص است که Concept بازي پتانسيل اين را داشته که TS را به عنوان يک بازي خوب مطرح کند اما اشتباهات تيم سازنده از انجام اين کار جلوگيري کرده است. شايد اکثر بازيبازها از عنواني اين چنيني که سبک متفاوتي با ديگر بازي هاي اول شخص دارد انتظار گرافيک فوق العاده اي را نداشته باشند اما اين انتظار را نيز دارند که حداقل همانند Portal گرافيک بازي ساده، زيبا و گيرا باشد. متاسفانه گرافيک TS همين نکات را نيز دربرندارد و تنها بازيباز را ياد عناوين سطح پايين نسل قبل مي اندازد. حتي صحنه هاي سينمايي از پيش رندر شده بازي نيز کيفيت لازم را ندارند و کاملا تاريخ مصرف گذشته جلوه مي کنند. موسيقي و صداگذاري بازي حرفي را براي گفتن نمي گذارند و تنها بايد به اين مسئله اشاره کرد که موسيقي و افکت ها ي صوتي به خودي خود مي توانند باعث بالا بردن سطح کيفي يک عنوان شوند، البته اگر اصلا وجود داشته باشند. در کل TS بازي اي است که فاصله بسيار زيادي با يک عنوان جذب دارد و حتي خود را نتوانسته در سطح عناوين خوب اين سبک مطرح کند
عنواني که از هسته خوبي در زمينه گيم پلي بهره مي برد اما بي تجربه بودن تيم سازنده در عمل آن را به کلي نابود کرده و اين فرصت را به بازي نداده است که لحظات به ياد ماندني را براي بازيبازها به ارمغان بياورد.
منبع:نشريه بازي رايانه، شماره 33
داستان بازي در آينده اي نه چندان دور رخ مي دهد. نژاد انسان در حال منقرض شدن است و انسا ن ها براي جلوگيري از اين کار طرحي را پياده سازي کرده اند که طي آن انسان ها داخل قبرهايي مخصوص به خواب مصنوعي مي روند تا در ادامه زماني که شرايط زمين دوباره براي زندگي مناسب شد اين انسان ها بيدار شده و نسل بشريت را به اصطلاح احيا کنند. شخصيت بازي که اشلي سيمس (Ashley Simms) نام دارد يکي از همين اشخاصي است که به خواب مصنوعي برده شده است. وي به صورت ناگهاني توسط مکانيزم امنيتي حاکم بر اين سيستم که يک هوش مصنوعي به نام OSCAR است بيدار مي شود. در ادامه توسط اسکار توضيح داده مي شود که مشکلي براي مکانيزم ايجاد کننده خواب مصنوعي به وجود آمده و اگر به سرعت اين مشکل برطرف نشود تمامي انسان هاي خواب! مي ميرند. نکته قابل توجه اين است که در همان ابتداي بازي توضيح داده مي شود که اسکار تنها توانسته اشلي را بيدار کند و اين که چرا فقط وي اين قابليت را داشته است که توسط اسکار بيدار شود. بستگي به ذهن خلاق بازيباز دارد!
داستان بازي گنگ و پيچيده نيست اما بيش از حد بي محتوا و ساده نوشته شده است تا تنها دليلي براي شروع گيم پلي مثلا نوآورانه TS باشد!
در همان ابتداي بازي اشلي دو دستکش مخصوص را پيدا مي کند که هر کدام قابليت هاي منحصر به خود را دارند و در اصل اين دو دستکش هستند که کليت گيم پلي TS را به وجود مي آورند. همانند Portal که تمرکز بازي عمدتا بر روي پازل ها ي فيزيکي بود TS نيز تمرکز خود را بر روي اين بخش گذاشته است براي همين بايد در اين زمينه امکاناتي نيز وجود داشته باشد. هر کدام از دستکش هاي ذکر شده يک قابليت کلي دارد که شامل هل دادن و کشيدن مي شود. به اين صورت که بازيباز مي تواند با استفاده از کليد چپ و راست موس اجسام را به طرف خود بکشد يا اين که آن ها را هل داده يا به اصطلاح از خود دور کند. اين دو قابليت قادر به ترکيب شدن با يکديگر نيز هستند و بازيباز مي تواند با استفاده از قابليت هاي ذکر شده حرکات ترکيبي نيز انجام دهد. همچنين در کنار اين دو قابليت کلي که توسط دستکش ها به وجود مي آيند. امکان گرفتن و چرخاندن اجسام نيز توسط اشلي وجود دارد که اين نکته نيز خود بخش ديگري از گيم پلي TS را تشکيل مي دهد. تا اينجا که توضيح داده شد همه چيز به نظر جالب و جذاب مي رسد، اما مشکل بزرگ گيم پلي TS به فيزيک آن و نوع صدمه ديدن بازيباز برمي گردد. تيم سازنده بازي براي طراحي فيريک اين عنوان از موتور قدرتمند Havok استفاده کرده اما اين استفاده به بدترين شکل ممکن بوده و نتيجه کار اصلا مطلوب نيست. بعضي از پازل هاي فيزيکي بازي که مربوط به حرکت بازيباز در محيط مي شوند عموما چيزي جز دردسر براي بازيباز به دنبال ندارند زيرا در اکثر مواقع برنامه نويسي فيزيک بازي به بدترين و غيرطبيعي ترين شکل ممکن انجام شده است. اکنون اين فيزيک پر از مشکل را در کنار نوع صدمه ديدن شخصيت اصلي قرار دهيد تا به عمق فاجعه پي ببريد. شخصيت اصلي بازي حتي اگر از ارتفاع يک متري نيز به پايين پرتاب شود از پا درمي آيد، حال نتيجه کار را خود در نظر بگيريد که فيزيک بازي خوب عمل نمي کند يک پرش 2 متري به صورت 3 متري انجام مي شود و بازيباز مي ميرد. در کل مي توان بعد از چند ساعت بازي کردن TS (اگر بتوانيد اين کار را انجام دهيد) به اين نتيجه رسيد که تنها راه زنده ماندن در TS اين است که بر روي زمين راه ببريد ولاغير. البته اين مسئله خود زياد آزاردهنده نيست اما زماني بيشتر از گذشته بازيباز را مورد آزار قرار مي دهد که با سيستم Checkpoint افتضاح اين عنوان همراه شود.
به جرات مي توان گفت که در بعضي مراحل TS هيچ نقطه Checkpoint اي قرار داده نشده و اين خود باعث شده که بازيباز شايد بتواند بالاخره بعد از ده ها بار مردن يک مرحله 15 دقيقه اي را آن هم پس چند ساعت طي کند.
هرچند ايده کلي ساخت اين عنوان در نگاه اول جالب به نظر مي رسد اما تيم سازنده چوب بي تجربگي و نداشتن راهنمايي هاي مناسب را در طول ساخت بازي خورده است و کاملا مشخص است که Concept بازي پتانسيل اين را داشته که TS را به عنوان يک بازي خوب مطرح کند اما اشتباهات تيم سازنده از انجام اين کار جلوگيري کرده است. شايد اکثر بازيبازها از عنواني اين چنيني که سبک متفاوتي با ديگر بازي هاي اول شخص دارد انتظار گرافيک فوق العاده اي را نداشته باشند اما اين انتظار را نيز دارند که حداقل همانند Portal گرافيک بازي ساده، زيبا و گيرا باشد. متاسفانه گرافيک TS همين نکات را نيز دربرندارد و تنها بازيباز را ياد عناوين سطح پايين نسل قبل مي اندازد. حتي صحنه هاي سينمايي از پيش رندر شده بازي نيز کيفيت لازم را ندارند و کاملا تاريخ مصرف گذشته جلوه مي کنند. موسيقي و صداگذاري بازي حرفي را براي گفتن نمي گذارند و تنها بايد به اين مسئله اشاره کرد که موسيقي و افکت ها ي صوتي به خودي خود مي توانند باعث بالا بردن سطح کيفي يک عنوان شوند، البته اگر اصلا وجود داشته باشند. در کل TS بازي اي است که فاصله بسيار زيادي با يک عنوان جذب دارد و حتي خود را نتوانسته در سطح عناوين خوب اين سبک مطرح کند
عنواني که از هسته خوبي در زمينه گيم پلي بهره مي برد اما بي تجربه بودن تيم سازنده در عمل آن را به کلي نابود کرده و اين فرصت را به بازي نداده است که لحظات به ياد ماندني را براي بازيبازها به ارمغان بياورد.
منبع:نشريه بازي رايانه، شماره 33