در آرزوي وحدت ملت هاي مسلمان
گفت گو با فوزي ابو زيد، مسئول روابط خارجي حزب الله در دوران دبير كلي شهيد موسوي
درآمد:
جنابعالي همراه شهيد موسوي در دوران دبيرکلي حزب الله در برخي همايش هاي اسلامي و بين المللي شرکت داشتيد.آيا امکان دارد ماهيت برخي از اين همايش ها را بازگو کنيد؟
شهيد سيد عباس موسوي در دوران تصدي مسئوليت دبيركلي حزب الله به منظور انجام مأموريت هاي بي المللي، سفرهاي متعدد خارجي داشت و در بسياري از همايش هاي بي المللي شركت كرد.مهم ترين اين مأموريت ها، حضور در همايشي بود كه در ماه مارس سال 1990 ميلادي در شهر پيشاور پاكستان برگزارشد، در اين همايش نمايندگان هشت جنبش و حزب مجاهد افغاني گردهم آمده بودند كه سيد كوشيد آنها را متحد سازد و مبارزات شان را يكپارچه كند.سپس سيد براي ديدار با فرماندهان مجاهدان كشميري، از پيشاور با خودروي سواري به ايالت كشمير رفت. مسير اسلام آباد تا مرکز ايالت كشمير حدود600 كيلومتر فاصله داشت.آنگاه دبيركل حزب الله از طريق فرستنده راديوي محلي آن منطقه براي مردم كشمير كه تحت اشغال هند قرار دارد سخنراني كرد.در آن مرحله اوضاع كشمير به شدت ناآرام بود، و نظاميان هندي، مجاهدان كشمير را به گلوله مي‌بستند.در پي ديدار شهيد موسوي از منطقه كشمير آزاد، رئيس منطقه‌اي سازمان اطلاعات مرکزي امريكا(سيا)به رئيس بخش پاکستاني ايالت كشمير اعتراض كرد، و هيئت حزب الله را گروهي تروريست خواند.
سيد چه دستاوردي از اين سفر داشت؟
سيدعباس موسوي در جريان اين سفر همچنين از حوزه علميه منطقه بياشينار واقع در مرز پاکستان و افغانستان ديدن كرد.مسئول آن حوزه كه يك روحاني سرشناس بود، در ديدار با دبيركل حزب الله يك نقشه جغرافيايي شامل كشورهاي ايران، افغانستان، پاكستان، هندوستان و چين را به سيد نشان داد.آنگاه سيد به من نگاه كرد و گفت اگر ملت ها و دولت هاي ايران و پاكستان و افغانستان متحد شوند، و يك قدرت بزرگ منطقه‌اي به وجود آورند، آنگاه مي‌توانند در برابر قدرت هاي منطقه‌اي مانند هند و چين و در برابر قدرت هاي استكبار جهاني و فرا منطقه‌اي مانند امريكا و روسيه ايستادگي كنند. زيرا، طرح ها و توطئه هاي امريكا در منطقه، سيد را به شدت نگران كرده بود، و اين نگراني بجا بود چرا كه چند سال پس از شهادت سيدعباس موسوي امريكا كشور مسلمان افغانستان را اشغال كرد، و اين منطقه را در چنگ خود قرار داد.
دبيركل پيشين حزب الله پيش و پس از سفر به پاكستان در چه همايش هايي شركت كرد؟
سيد همواره در گردهمايي ها و گنگره هاي دانشجويان لبناني خارج از كشور شركت مي‌كرد، و در جريان مشكلات و وسائل آنان قرار مي‌گرفت.با آغاز بحران بوسني و هرزگوين قصد داشت به منطقه بالكان سفر و در يك همايش بين المللي در دفاع از مسلمانان آن منطقه شركت كند.همچنين سيد شهيد تصميم داشت در كنفرانسي در انگليس به منظور بررسي اوضاع مسلمانان جهان شركت كند اما، شهادت او مانع از انجام اين سفرها شد.در حقيقت سيد براي شركت در مجالس و همايش هاي بين المللي هيچ محدوديت محلي و جهاني نداشت و هيچ چيزي مانع از رفتن او نمي شد.از هيچ كمكي براي مسلمانان و غير مسلمانان مستضعف كه از دستش بر مي‌آمد دريغ نمي‌كرد.و به همين دليل در بسياري از همايش هاي بين المللي كه درباره مسايل عراق و فلسطين و حج ابراهيمي در تهران و بيروت و مكه مكرمه و پاكستان برگزار شد حضور داشت.
كساني كه از نزديك سيد را مي‌شناسند، به خوبي آگاهند كه او هيچ وقت به مسائل مادي توجه نداشت.نه به خودروي شخصي توجه داشت، و نه براي منزل شخصي اهميت قايل بود و نه شيفته تصدي مسئوليت سنگين دبير كلي حزب الله بود! وقتي سمت دبيركلي حزب الله را به او پيشنهاد كردند، با ارائه دلايل گوناگون و با اصرار فراوان اين پيشنهاد را رد مي‌كرد. در شامگاه روزي كه اين پيشنهاد به او ارائه شد، با او ديداري داشتم و كوشيدم او را به پذيرش اين مسئوليت سنگين متقاعد كنم.او به شدت مخالفت كرد، و اشخاص ديگري از جمله سيدحسن نصرالله دبيركل كنوني حزب الله را مطرح كرد، و گفت كه ايشان توان عهده دار شدن اين مسئوليت سنگين را دارد.آن شب با او خداحافظي كرده و به خانه‌ام رفتم اما، فرداي ؟آن شب نمي‌دانم چه اتفاقي افتاد.شنيدم گويا او با اصرار شوراي مرکزي حزب الله استخاره كرده استخاره بسيار خوب بوده و سرانجام با پذيرش اين سمت موافقت كرده است. به هر حال مي‌توانم تأكيد كنم كه او براي مسائل مادي و دنيوي اهميت قايل نبود و تنها در راه خدمت به مردم و نزديك شدن به درگاه خداي متعال گام برمي‌داشت.
پس از انتخاب به دبير كلي حزب الله رفتار مردمي او چگونه بود؟
شهيد سيدعباس موسوي پس از اعلام خبر انتخابش به دبيركلي حزب الله تصميم گرفت يك ديدار آزاد مردمي تربيت دهد. به همين دليل مردم و اقشار گوناگون جامعه دسته، دسته به ساختمان دبيرخانه حزب الله روي آوردند، و ضمن تبريك اين انتخاب فرخنده هر كدام مشكلات و نارسايي هاي منطقه خود را با او در ميان گذاشتند پس از اين ديدار سيد تصميم گرفت به طور مستقيم ميان مردم كوچه و بازار برود و از نزديك از مشكلات و اوضاع زندگي آنها با خبر شود.
سيد بر اساس اين تصميم يك روز به محله فقيرنشين حي السلم در انتهاي جنوب بيروت سر زد، و ساعت‌ها به گشت و گزار در اين محله و گفت و گو با ساكنان و كسبه آنجا پرداخت.و اوضاع و احوال اجتماعي و تراكم جمعيت اين محله را مورد بررسي قرار داد.همچنين از مراكز آموزشي و تربيتي حي السلم بازديد به عمل آورد.تا به منطقه رودخانه نهر الغدير رسيد.آب اين رودخانه در آن زمان طغيان كرده و به خانه‌ها و مغازه‌هاي ساكنان منطقه سرايت كرده بود.در اين محله آب به كارگاه يكي از فروشندگان تابلوهاي نفيس نفوذ كرده و برخي از تابلوهاي او را از بين برده بود.سيد در گفت و گو با صاحب اين كارگاه از او دلجويي به عمل آورد، و به او قول داد براي جبران خسارت‌هاي ناشي از طغيان آب به مردم آسيب ديده كمك كند.در جريان اين بازديد، مردم زن و مرد دور سيد حلقه زده بودند، و عشق و علاقه خود به او را ابراز مي‌كردند.سيد نيز به سخنان و درد دل آنان گوش مي‌كرد و قول رسيدگي مي‌داد. چند روزي از اين ديدار نگذشت كه ماشين سازندگي دولت و حزب‌اللّه تا آنجا كه امكانات محدود اجازه مي‌داد، كار سازندگي منطقه محروم حي السلم را آغاز كرد.
سيد شيهد در مورد ساير مناطق محروم لبنان چه گام‌هايي برداشت؟
يادم هست كه رژيم صهيونيستي در ادامه جنايات مستمر خود روزي بخشي از مناطق دشت بقاع را بمباران كرد، و خسارت‌هاي سنگيني به روستا‌هاي منطقه وارد آورد.در پي اين بمباران، من از طرف سيد مأمور شدم كه از مناطق آسيب ديده بازديد به عمل آورم و از اهالي آنجا دلجويي كنم.اين حركت بي سابقه سيد مردم منطقه را شگفت‌زده كرد.مردم به من گفتند كه آنها گروهي را انتخاب كرده‌اند تا براي ديدار با مسئولان دولتي و طرح مشكلات‌شان به بيروت اعزام كنند.مردم آسيب ديده به محض آگاهي از اينكه سيد عباسي هيئتي را براي رسيدگي به مشكلات‌شان به منطقه اعزام كرده است گفتند ما هيچ چيز نمي‌خواهيم، اين حركت پسنديده و بي‌سابقه دبير پكل حزب‌اللّه دردهاي ما را درمان كرد، زيرا، اين اولين بار است كه احساس مي‌كنيم يك مسئول به فكر ما هست ، و بدون اينكه كسي به سراغ او رفته باشد، از روي ميل به منطقه آمده تا از نزديك به مشكلات ما رسيدگي كند.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 40
