پادشاه دنياي بوکس
محمد علي کلي يک فوق ستاره دردنياي ورزش بود ؛ کسي که مبارزه هاي هيجان انگيز و جنجالي اش هيچ وقت از حافظه ورزش دوستان پاک نمي شود
پاي سياست حتي به رينگ بوکس هم باز شد و باعث خلق مسابقه اي شد که حالا به نام مبارزه قرن خوانده مي شود . مسابقه بوکسي که يکي از سمبل هاي قرن بيستم به حساب مي آيد . در يک سمت اين مبارزه محمد علي کلي ايستاده بود . مردي که در اعتراض به حضورآمريکا در جنگ ويتنام ،به خدمت سربازي نرفت و محرومين ناشي از اين کار را به جان خريد . او با اين کار به نمادي از اعتراض به سياست هاي دولتمردان کشورش تبديل شد . اما در گوشه ديگررينگ جو فريزر ايستاده بود ؛ بوکسوري که به حمايت از حضور سربازان آمريکايي در ويتنام سمبل حمايت از دولت وقت به حساب مي آمد در حقيقت مبارزه قرن مسابقه اي بود بين مخالفين و موافقين جنگ و دولت آمريکا مسابقه اي که تنها يکي از حاشيه هاي فراوان زندگي محمد علي کلي بود . او که در اصل « کاسيوس مارچلوس کلي » ناميده مي شد ، با تغيير نامش به محمد علي دين اسلام را برگزيد و حرف و حديث هاي زيادي را به وجود آورد . محمد علي در هر حال يک مبارز است چه در رينگ و چه در بيرون رينگ و زندگي اين سوپراستار دنياي بوکس پر است از حادثه هاي عجيب و جنجالي. مبارزه قرن در تاريخ هشتم مارس سال 1971 در نيويورک برگزار شد و بعد از آن محمد علي و جوفريزر، سوژه اي داغ براي رسانه ها تبديل شدند . طرفداران کلي فکر مي کردند که محمد علي با اتکا به سرعت و استعدادش ، فريزر را شکست خواهد داد . اما در سوي ديگر ، طرفداران فريزر مشت هاي آهنين او را به رخ حريف مي کشيدند و غيبت محمد علي از مسابقات را به دليل محروميت ، يک امتياز به نفع فريزر به حساب مي آوردند . شور و هيجان اين مسابقه لحظه به لحظه بيشتر مي شد . آن قدر زياد که در شيکاگو مردم دست به شورش زدند و آمفي تئاتر عمومي را به هم ريختند . چرا که نتوانسته بودند براي تماشاي مسابقه جايي در آن پيدا کنند . اين مسابقه پر هيجان با تمام حساسيت هايش شروع شد و بالاخره دوري از مسابقات کار خودش را کرد و محمد علي کلي در راند پانزدهم مغلوب جو فريزر شد ؛ باختي که او بعدها خوب جبرانش کرد .
او همچنين گفت که دوست ندارد روي همنوعان ويتنامي اش اسلحه بکشد و نمي خواهد آنها او را کاکاسياه کثيف صدا بزنند .مثالي که تا مدتها سر زبانها بود . اما او تاوان اين سرکشي اش را پرداخت و از حضور در رقابتهاي بوکس به مدت پنج سال محروم شد . گواهينامه بوکسش به حالت تعليق درآمد و حضور در رقابتهاي حرفه اي بازماند . دادگاه او را به سه سال حبس محکوم کرد اما ديوان عالي جلوي اجراي اين حکم را گرفت . به اين ترتيب محمدعلي سه سال از رقابتها دور ماند و بهترين سال هاي بوکسش را از دست داد تا اينکه بالاخره در سال 1970 دوباره به او اجازه داده شد تا به رينگ بوکس برگردد . اولين مسابقه او بعد از بازگشت ، مسابقه قرن لقب گرفت . مبارزه با جو فريزر که او آن را بعد از چند راند نفس گير باخت . اين مبارزه از کلاسيک ترين مسابقات بوکس حرفه اي در تمام دوران هاست . شب مسابقه مديسون اسکوئر گاردن (محل برگزاري مسابقه ) شبيه به يک سيرک شده بود . پليس هايي که براي کنترل جمعيت آمده بودند ، طرفداران خشمگين و متعصب دو مبارز را که لباس هاي عجيب و غريب بر تن کرده بودند کنترل مي کردند . هنرپيشه ها و افراد معروفي چون نورمن ميلن ، وودي آلن و فرانک سيناترا هم در آن جا حضور داشتند .
فريزر چند باري تصميم گرفت جواب او را بدهد اما نتوانست و کلي دوباره در کنفرانس خبري گفت : «فريزر به قدري زشت است که بايد صورتش را به سازندگان فيلم هاي ترسناک هديه کند . البته اگر بعد از اين مسابقه صورتي برايش باقي مانده باشد .» اما بالاخره مرد کري هاي بي پايان و پر حاشيه ، در سال 1979 يک سال بعد از آخرين قهرماني المپيکش ، اعلام بازنشستگي کرد و دستکش هايش را کنار رينگ آويزان کرد .
با اين همه اما بيماري چيزي از محبوبيتش نزد مردم و هوادارانش کم نکرد . کلي همچنان محبوب ميليونها نفر در جهان است ، لبخندي کج بر چهره دارد و هنوز لحظه اي از مبارزه دست برنمي دارد . محمد علي که سالهاست با مرکز «محمد علي در خدمت از دفاع و صلح و آزادي در سراسر جهان » کار مي کند ، 200 روز از سال را در سفر به سر مي برد و از آفريقا تا آمريکاي لاتين را براي اشاعه برادري و برابري آدم ها زير پا مي گذارد .
او در سال 1996 جايزه روح آمريکا را دريافت کرد و اين افتخار را داشت که مشعل المپيک آن سال را که در جورجياي آتلانتا برگزار شد روشن کند.
دخترش ليلاعلي به رشته پدر علاقه فراواني دارد به همين دليل از سال 1999 بوکس حرفه اي را آغاز کرد . اما پدرش پيش از اين در سال 1978 در مورد بوکس زنان گفته بود : «زنان هرگز نمي توانند به خاطر فيزيولوژي بدنشان مثل مردان بوکس بازي کنند . ضربات سهمگين بوکس باعث بروز مشکلاتي برايشان مي شود که گاهاً جبران ناپذير است .» محمد علي در حال حاضر همراه خانواده اش در ميشيگان زندگي مي کند .
محمد علي در مسابقه قرن .او را مي بينيد که يک ضربه دست راست روانه صورت حريفش ، جو فريزر کرده است . محمد علي در کنار خانواده نه چندان کوچکش . در عکس ليلا علي دختر بوکسور او و ديگر فرزندان و نوه هايش ديده مي شوند . کلي به بيماري پارکينسون مبتلاست . او در مقابل دوربين عکاس ها با دستان لرزان ژست بوکس مي گيرد در سال هاي اوج و شهرت . او خيلي طرفدار داشت . آن قدر که بتواند وسط فوتبال به ديدن پله برود آخرين باري که کلي براي مسابقه دستکش به دست کرد از اين دستکش ها استفاده کرد . او مثل بقيه بوکسورها اين دستکش را يادگاري نگه داشته است محمد علي در سال ها بعد از بازنشستگي و قبل از ابتلا به بيماري پارکينسون . او هنوز شق و رق و سالم بود و در همين سال ها فعاليت هايش براي صلح را آغاز کرد .
منبع:نشريه همشهري جوان،شماره 59.
پاي سياست حتي به رينگ بوکس هم باز شد و باعث خلق مسابقه اي شد که حالا به نام مبارزه قرن خوانده مي شود . مسابقه بوکسي که يکي از سمبل هاي قرن بيستم به حساب مي آيد . در يک سمت اين مبارزه محمد علي کلي ايستاده بود . مردي که در اعتراض به حضورآمريکا در جنگ ويتنام ،به خدمت سربازي نرفت و محرومين ناشي از اين کار را به جان خريد . او با اين کار به نمادي از اعتراض به سياست هاي دولتمردان کشورش تبديل شد . اما در گوشه ديگررينگ جو فريزر ايستاده بود ؛ بوکسوري که به حمايت از حضور سربازان آمريکايي در ويتنام سمبل حمايت از دولت وقت به حساب مي آمد در حقيقت مبارزه قرن مسابقه اي بود بين مخالفين و موافقين جنگ و دولت آمريکا مسابقه اي که تنها يکي از حاشيه هاي فراوان زندگي محمد علي کلي بود . او که در اصل « کاسيوس مارچلوس کلي » ناميده مي شد ، با تغيير نامش به محمد علي دين اسلام را برگزيد و حرف و حديث هاي زيادي را به وجود آورد . محمد علي در هر حال يک مبارز است چه در رينگ و چه در بيرون رينگ و زندگي اين سوپراستار دنياي بوکس پر است از حادثه هاي عجيب و جنجالي. مبارزه قرن در تاريخ هشتم مارس سال 1971 در نيويورک برگزار شد و بعد از آن محمد علي و جوفريزر، سوژه اي داغ براي رسانه ها تبديل شدند . طرفداران کلي فکر مي کردند که محمد علي با اتکا به سرعت و استعدادش ، فريزر را شکست خواهد داد . اما در سوي ديگر ، طرفداران فريزر مشت هاي آهنين او را به رخ حريف مي کشيدند و غيبت محمد علي از مسابقات را به دليل محروميت ، يک امتياز به نفع فريزر به حساب مي آوردند . شور و هيجان اين مسابقه لحظه به لحظه بيشتر مي شد . آن قدر زياد که در شيکاگو مردم دست به شورش زدند و آمفي تئاتر عمومي را به هم ريختند . چرا که نتوانسته بودند براي تماشاي مسابقه جايي در آن پيدا کنند . اين مسابقه پر هيجان با تمام حساسيت هايش شروع شد و بالاخره دوري از مسابقات کار خودش را کرد و محمد علي کلي در راند پانزدهم مغلوب جو فريزر شد ؛ باختي که او بعدها خوب جبرانش کرد .
آغاز افسانه محمد علي کلي
دنياي بوکس حرفه اي
جنگ کلي - ليستون
يک بوکسور مسلمان
کلي نمي جنگد
او همچنين گفت که دوست ندارد روي همنوعان ويتنامي اش اسلحه بکشد و نمي خواهد آنها او را کاکاسياه کثيف صدا بزنند .مثالي که تا مدتها سر زبانها بود . اما او تاوان اين سرکشي اش را پرداخت و از حضور در رقابتهاي بوکس به مدت پنج سال محروم شد . گواهينامه بوکسش به حالت تعليق درآمد و حضور در رقابتهاي حرفه اي بازماند . دادگاه او را به سه سال حبس محکوم کرد اما ديوان عالي جلوي اجراي اين حکم را گرفت . به اين ترتيب محمدعلي سه سال از رقابتها دور ماند و بهترين سال هاي بوکسش را از دست داد تا اينکه بالاخره در سال 1970 دوباره به او اجازه داده شد تا به رينگ بوکس برگردد . اولين مسابقه او بعد از بازگشت ، مسابقه قرن لقب گرفت . مبارزه با جو فريزر که او آن را بعد از چند راند نفس گير باخت . اين مبارزه از کلاسيک ترين مسابقات بوکس حرفه اي در تمام دوران هاست . شب مسابقه مديسون اسکوئر گاردن (محل برگزاري مسابقه ) شبيه به يک سيرک شده بود . پليس هايي که براي کنترل جمعيت آمده بودند ، طرفداران خشمگين و متعصب دو مبارز را که لباس هاي عجيب و غريب بر تن کرده بودند کنترل مي کردند . هنرپيشه ها و افراد معروفي چون نورمن ميلن ، وودي آلن و فرانک سيناترا هم در آن جا حضور داشتند .
غرشي در جنگل
هيجان در مانيل
فريزر چند باري تصميم گرفت جواب او را بدهد اما نتوانست و کلي دوباره در کنفرانس خبري گفت : «فريزر به قدري زشت است که بايد صورتش را به سازندگان فيلم هاي ترسناک هديه کند . البته اگر بعد از اين مسابقه صورتي برايش باقي مانده باشد .» اما بالاخره مرد کري هاي بي پايان و پر حاشيه ، در سال 1979 يک سال بعد از آخرين قهرماني المپيکش ، اعلام بازنشستگي کرد و دستکش هايش را کنار رينگ آويزان کرد .
پايان يک رويا
با اين همه اما بيماري چيزي از محبوبيتش نزد مردم و هوادارانش کم نکرد . کلي همچنان محبوب ميليونها نفر در جهان است ، لبخندي کج بر چهره دارد و هنوز لحظه اي از مبارزه دست برنمي دارد . محمد علي که سالهاست با مرکز «محمد علي در خدمت از دفاع و صلح و آزادي در سراسر جهان » کار مي کند ، 200 روز از سال را در سفر به سر مي برد و از آفريقا تا آمريکاي لاتين را براي اشاعه برادري و برابري آدم ها زير پا مي گذارد .
او در سال 1996 جايزه روح آمريکا را دريافت کرد و اين افتخار را داشت که مشعل المپيک آن سال را که در جورجياي آتلانتا برگزار شد روشن کند.
دخترش ليلاعلي به رشته پدر علاقه فراواني دارد به همين دليل از سال 1999 بوکس حرفه اي را آغاز کرد . اما پدرش پيش از اين در سال 1978 در مورد بوکس زنان گفته بود : «زنان هرگز نمي توانند به خاطر فيزيولوژي بدنشان مثل مردان بوکس بازي کنند . ضربات سهمگين بوکس باعث بروز مشکلاتي برايشان مي شود که گاهاً جبران ناپذير است .» محمد علي در حال حاضر همراه خانواده اش در ميشيگان زندگي مي کند .
محمد علي در مسابقه قرن .او را مي بينيد که يک ضربه دست راست روانه صورت حريفش ، جو فريزر کرده است . محمد علي در کنار خانواده نه چندان کوچکش . در عکس ليلا علي دختر بوکسور او و ديگر فرزندان و نوه هايش ديده مي شوند . کلي به بيماري پارکينسون مبتلاست . او در مقابل دوربين عکاس ها با دستان لرزان ژست بوکس مي گيرد در سال هاي اوج و شهرت . او خيلي طرفدار داشت . آن قدر که بتواند وسط فوتبال به ديدن پله برود آخرين باري که کلي براي مسابقه دستکش به دست کرد از اين دستکش ها استفاده کرد . او مثل بقيه بوکسورها اين دستکش را يادگاري نگه داشته است محمد علي در سال ها بعد از بازنشستگي و قبل از ابتلا به بيماري پارکينسون . او هنوز شق و رق و سالم بود و در همين سال ها فعاليت هايش براي صلح را آغاز کرد .
منبع:نشريه همشهري جوان،شماره 59.
/ج