تراژدي ملت فلسطين(1)
مروري بر ريشه ها و عوامل تراژدي ملت فلسطين
درآمد
انگليس پايان قيموميت بر فلسطين را اعلام نکرد، مگر اينکه به پيروزي پروژه اش در اين سرزمين مبني بر آماده سازي يهوديان براي برپايي کياني غاصب و حمايت از آن اطمينان حاصل کرده بود . به موجب قطعنامه تقسيم فلسطين که در نوامبر سال 1947از سوي سازمان ملل متحد صادر شده بود،دولت انگليس هشت ماه فرصت داشت تا از فلسطين عقب نشيني کند. ولي انگليس نيمه ماه مي سال 1948را موعد عقب نشيني تعيين کرد. دولت انگليس که در آن مرحله تسليحات و تجهيزات و تخصص نظامي ارتش هاي کشورهاي عربي را تأمين مي کرد ، از ميزان توانمندي اين ارتش ها و نيز از ميزان توانايي سازمان هاي نظامي صهيونيستي در فلسطين کاملاآگاه بود.
انگليس خوب مي دانست که قدرت سازمان هاي نظامي و تروريستي صهيونيست ها و تجهيزات نظامي شان چند برابر نيروي انقلابي فلسطين است. زيرا ارتش انگليس از دستيابي فلسطيني ها به هر گونه اسلحه جلوگيري به عمل مي آورد، و ضمن مصادره اسلحه و جلوگيري از قاچاق اسلحه، صاحبان آن را نيز دستگير مي کرد. در چنين شرايطي نظاميان انگليسي، يهوديان مهاجر و شهرک نشينان صهيونيستي را آموزش نظامي مي دادند و آنان را به سلاح هاي پيشرفته مجهز مي کردند. انگليس اينگونه امور خاورميانه را اداره مي کرد . ولي زماني که قطعنامه تقسيم فلسطين صادر شد، ملت هاي عرب از نظر روحي و عاطفي آن را رد کردند، در حالي که از نظر سازماندهي نظامي و اقتصادي آمادگي جلوگيري از اجراي آن را نداشتند، و براي نجات فلسطينن به اقدامات شتاب زده روي آوردند که عبارتند:
تشکيل نيروهاي جهاد مقدس
نيروهاي نگهبان شهري
ارتش نجات
از ابتداي سال 1948استخدام نيروهاي داوطلب آغاز گرديد، و اقشار گوناگوني از افسران ، سربازان سابق، دانشجويان، کارمندان ادارات، کارگران و کشاورزان به اين تشکيلات پيوستند. در حقيقت شور و شوق ملي ، و حس ميهن دوستي و دشمني با استعمار انگليس مهمترين انگيزه پيوستن اين اقشار اجتماعي به ارتش نجات بود. آنگاه گردان هايي از نيروهاي شهرها و مناطق مختلف کشورهاي عربي همچون گردان شهر حلب، گردان لبنان، گردان عراق، گردان جبل العرب در سوريه، گروهان شهر حماه، گروهان اقليت چرکسي، گروهان شهر سوري ادلب، گروهان اردن و گروهان اعراب باديه نشين تشکيل شدند. در اين ميان افرادي از کشورهاي اسلامي نيز داوطلبانه به ارتش نجات پيوستند.
ديري نپائيد که کار آموزش نظامي اين داوطلبان ناهمگون به شيوه سطحي و ساده در پادگان هايي در نزديکي شهر دمشق آغاز شد، تا در آينده در هر جنگ احتمالي در فلسطين شرکت نمايند. سلاح هاي اين ارتش نيز آميخته از سلاح هاي سبک و فرسوده و غير قابل استفاده بود، يا مهمات وجود نداشت . به علت ناهمگوني نيروهاي داوطلب، ديري نپائيد که هرج و مرج و بي نظمي واحدهاي ارتش نجات را فراگرفت. به طور مثال، اگر سربازي خدمت در يک گردان يا گروهان را نمي پسنديد خودسرانه به گردان و گروهان ديگري جابجا مي شد. تعداد پرسنل ارتش نجات در بهترين شرايط از مرز سه هزار تن فراتر نمي رفت.
مجموع نيروهاي ارتش نجات و ساير گروه هاي جهادي و نگهبانان شهري وروستايي در بهترين شرايط از 15هزار تن فراتر نمي رفت،که نه آموزش نظامي کافي ديده بودند و نه اسلحه سنگين و مهمات و خودروهاي پيشرفته به اندازه کافي در اختيار داشتند تا بتوانند در برابر 120هزار تن از جنگجويان زن ومرد عضو سازمان هاي منظم و شبه نظامي صهيونيست با هماهنگي استعمارگران انگليسي خود را براي چنين روزي آماده کرده و به انواع سلاح هاي پيشرفته مجهز شده بودند. صهيونيست ها از اولين روز صدور قطعنامه تقسيم فلسطين در تاريخ 1948/11/29تا موعد پايان رسمي قيموميت انگليس بر فلسطين در تاريخ1948/5/15خود را براي اعلام موجوديت کيان غاصب آماده کردند. اين در حالي است که انگليسي ها در مدت مزبور به هيچ وجه به ارتش هاي کشورهاي عربي اجازه ورود به فلسطين را ندادند. در اين مدت نيروهاي تروريستي صهيونيست ها با تصرف تعدادي از شهرها و روستاهاي فلسطيني قتل عام ها و کشتارهاي فجيعي مرتکب شدند که باعث فرار هزاران تن از ساکنان اين شهرها و روستاها به خارج از مرزهاي فلسطين شد.
ضعف تسليحاتي ارتش هاي عرب
ميزان تسليحات صهيونيست ها
مؤسسه آيلون، سازنده صنايع جنگي که در نزديکي شهرک رحوبوت احداث شده بود، توليد انواع گلوله را از سال 1946آغاز کرد. اين مؤسسه تا پايان ماه سپتامبر سال 1947حدود 2ميليون گلوله توليد کرد. کارخانه هاي ديگري نيز در فاصله سال هاي 1940تا1946حدود يکصد خمپاره انداز عيار 2اينچ و 44500گلوله خمپاره همين عيار، و 8800قبضه مسلسل از نوع استن، و 53هزار بمب دستي و نيز هزاران مين زميني توليد کردند . صنايع نظامي وابسته به صهيونيستها به مرور زمان توليدات انواع اسلحه و مهمات خود را افزايش داده تا جايي که تعداد کارکنان اين کارخانه ها در بهار سال 1948به 500کارگر ساده و فني افزايش يافت. نمايندگان سازمان هاگانا از آغاز سال 1948مقدار 530تن اسلحه از کشور هاي اروپايي به فلسطين منتقل کردند. اين محموله ها شامل 96تن ماده منفجره «تي . ان . تي.»،233قبضه تيربار،1535قبضه تفنگ و 3ميليون و پانصد هزار گلوله بوده است. صهيونيست ها همچنين 50عراده توپ و 65ميليمتري، 24عراده توپ120ميليمتري،11عراده توپ20ميليمتري و 250تيربار از بندر مارسيه در جنوب فرانسه به تل آويو بارگيري کردند.
آژانس يهود همچنين تعدادي هواپيماهاي حمل و نقل مدل تو رسمين فرسوده و بازمانده ارتش آمريکا در آلمان غربي خريداري کرد. خلباناني اين هواپيما ها را به هلند برده و پس از انجام تعميرات لازم و بارگيري انواع اسلحه و مهمات در تاريخ 1948/5/2در فرودگاه تل آويو به زمين نشستند. سازمان هاي صهيونيستي در فلسطين پيش از عقب نشيني نيروهاي انگليسي، همه سلاح ها و مهمات آنان را توسط بازرگانان اسلحه محلي خريداري نموده تا به دست فلسطيني ها نرسد.
ميزان نيروهاي صهيونيست
1ـ 30هزار سرباز که در ارتش انگليس يا ارتش هاي متفقين در جريان جنگ جهاني دوم خدمت کرده، و از نظر آموزش و عمليات نظامي از مهارت فوق العاده اي برخوردار بودند.
2ـ 60هزار نظامي عضو سازمان تروريستي هاگانا.
3ـ 7هزار شبه نظامي عضو سازمانهاي تروريستي ايتسل وليحي.
4ـ 30هزار نيروي ذخيره آموزش ديده از گروههاي شبه نظامي.
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 55