ياقوت مقاومت(1)

هرگاه مي خواهم درباره شخصي، مانند عماد مغنيه سخن بگويم احساس مي كنم، كلمات به درخشش درمي آيند، و شكوه و عظمت پيدا مي كنند... مانند آب زلال سرچشمه ها كه تشنگان را سيراب، و قلب ها را شگفت زده مي كنند... ولي سخن گفتن در برابر بادبان هاي عطرآگين جهاد، و نمناك شده به نسيم سحر، نوعي بي پروايي است...
چهارشنبه، 8 تير 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ياقوت مقاومت(1)

ياقوت مقاومت(1)
ياقوت مقاومت(1)


 





 
سوگنامه هايي به قلم شخصيت هاي سياسي، فرهنگي لبنان پيرامون ابعاد معنوي و مبارزاتي شهيد حاج عماد مغنيه
حاج رضوان« یاقوت مقاومت» بود...

سوگنامه شيخ عفيف نابلسي رئيس هيئت علماي جبل عامل لبنان
 

هرگاه مي خواهم درباره شخصي، مانند عماد مغنيه سخن بگويم احساس مي كنم، كلمات به درخشش درمي آيند، و شكوه و عظمت پيدا مي كنند... مانند آب زلال سرچشمه ها كه تشنگان را سيراب، و قلب ها را شگفت زده مي كنند... ولي سخن گفتن در برابر بادبان هاي عطرآگين جهاد، و نمناك شده به نسيم سحر، نوعي بي پروايي است...
بهترين سخن شيوا درباره افرادي همچون حاج عماد مغنيه را حضرت علي بن ابيطالب(ع) بيان كرده و مي گويد: «اي انسان گمان كرده اي به اندازه هسته كوچكي هستي؟ نمي پنداري كه جهان هستي در تو نهفته است. مردم تا ديروز درباره ات پنهان و آشكار سخن مي گفتند... ولي امروز توفان كلام به وجود آورده اي... تا ديروز نهان بودي، و امروز شكوه و عظمت يافته اي... همه جا حضور يافته اي... شهادت شكوهمند، درخشان و نوراني تو به گونه اي سومين «معلقات كعبه ميهن درآمده است. پس از شيخ راغب حرب و سيد عباس موسوي هم اينك نام تو در فهرست نام آوران جاويد به ثبت رسيده است... نام آوراني كه از تو پيشي گرفتند، و نام آوراني كه منتظر رسيدن به «سر المقام هستند و هيچگاه سنت خدا را تغيير ندادند.
اي عماد... مي دانم كه دستانت را به سوي آسمان بلند كردي و زيبنده ترين مسئلت ها را از درگاه احديت تقاضا كردي... از درگاه معشوق تقاضاي شهادت كردي، و او ارزنده ترين شهادت را بر تو ارزاني داشت. امروز ماهيت و حقيقت تو بر همه مردم آشكار شده است... همه شناختند كه تا واپسين لحظه زندگي و تا آخرين نفس مرد مقاومت بودي... اكنون پرتوافكن شده اي، و به همه تشنگان آزادي و عدالت اميد مي بخشي... در حالي كه سرگذشت تو مقاومت بوده، با چه كلماتي كه شايسته مقام توست سخن گويم، و استدلال كنم... در برابر دشت ها و كوهستان هاي سرزمين ابوذر غفاري كه بر حضور تو گواهي مي دهند چه مي توان گفت... هنگامي كه تو هستي چه كاري از دست دشمن ساخته است؟ دشمن از غرش صداي تو به ستوه آمده... از درد ضربات كوبنده ات فرياد برآورده...
اي عماد... از دوران نوجواني كه مقاومت را حرفه اصلي خود پذيرفتي، و عمليات جهادي را دستور كار خود قرار دادي، خوب درك كرده بودي كه دشمن جز زبان زور زبان ديگري نمي شناسد. به ما فهماندي كه تنها با اصرار و قاطعيت و سازش ناپذيري مي توان سرنوشت جنگ ها را دگرگون كرد.
اي عماد... از تو پنهان نمي كنم كه فرهنگ ها و لغت نامه ها را جستجو كردم تا واژه اي معادل تو را بيابم... تا همه رنگ هاي درخشنده و همه زيبايي ها و ويژگي هاي معنوي و عرفاني در آن واژه خلاصه شده باشد. آرزو داشتم سيماي تو را با آن واژه توصيف كنم. ولي بدان كه بهتر از «ياقوت» واژه ديگري نيافتم. ياقوت از سنگ هاي گرانبهايي است كه بر انواع جواهرات و مرواريدها و مرجان ها شرف و برتري دارد. ياقوت سنگي بسيار شفاف، پاك و درخشنده است. نشانه هاي ظاهر و باطن هستي در آن نهفته است. بدان كه زيباترين ويژگي هاي ياقوت سه چيز است:
اول: كساني كه ياقوت در انگشت داشته باشند فقير نمي شوند.
دوم: درهاي بهشت از ياقوت ساخته شده است.
سوم: خداوند بهشت را از دو خشت طلا و نقره ساخته، و ديوارهاي آن را از سنگ ياقوت به وجود آورده است.
چنانچه با اين توصيف نمادين، خواسته باشم ويژگي هاي ياقوت را با شخصيت عماد مغنيه همسنجي قرار دهم، بهترين توصيفي كه مي توانم از عماد مغنيه داشته باشم، او را «ياقوت مقاومت» توصيف كنم. زيرا عماد مانند سرچشمه هاي زلال سرزمين جبل عامل يك شخصيت اسرارآميز، دوست داشتني و پر محتوا است. او انساني آرام، نهان و پيچيده اي بود كه در يك لحظه غافلگير كننده درخشيد و آشكار شد. شخصيت او در حوزه شهادت و شهود اصالت يافت. در ميان جهاد تنها با جامه هاي رنگارنگ رزم ديده مي شد كه به سوي دنياي سرشار از عشق و معنويت در حركت بود، و ديري نپاييد كه بال گشود و به سوي دنياي جاودانگي به پرواز درآمد.
عماد مغنيه خود را در آينه عشق به معشوق و در استدلال هاي عبرت آموز يافت، و سرانجام به وسيله درخشش خون و شكوه شهادت به پيروزي رسيد، و به اوج بندگي دست يافت. شايد با شرمندگي بتوان درباره پاكي و روشنايي و صفاي روح عماد مغنيه و مبارزه او با تهيدستي در زندگي و تلاش براي زندگي آبرومندانه در سايه آزادي و آگاهي سخن گفت. مگر امنيت باعث رفاه نمي شود؟ مگر او امنيت را براي ما به ارمغان نياورد؟ مگر شهادت مايه عزت و سربلندي هميشگي ملت مان نيست؟ مگر او نبود كه با راه اندازي كاروان شهيدان، پيروزي درخشان براي ما آفريد؟ مگر با آزادي، زندگي، شكوفا نمي شود؟ و عماد آزادي را مانند عطر بهاري در آسمان كشورمان افشاند؟ مگر آگاهي و شناخت نشان پيشرفت جامعه نيست، و عماد چرخ حركت زمان را به گردش در نياورد؟ مردم كشورمان خوب مي دانند كه عماد دروازه گشوده اي بود كه مشتاقان جهاد و مقاومت و شهادت از آن مي گذشتند. مي دانيم كه او دژ تسخيرناپذيري بود كه تماميت ارضي ميهن در وجود او مصون مي ماند.
اي عماد... به خاطر همه اين ارزش ها و همه اين دستاوردها تو را ياقوت زيبا، شفاف، شفيع، پناهنگاه و خيال پرداز مقاومت مي خوانم. هر طرحي و هر اقدامي در پرتو مقاومت با الفبا آغاز مي شود، و الفباي مقاومت تو بودي... پاسخگوي پرسش هاي جهادگران و دورنماي آزمون مقاومت تو بودي... در برابر همه پديده هاي نامتعارف و ناهنجاري هاي جامعه بر آشفتي... نا ممكن ها را امكان پذير ساختي... همه پديده هاي غلط و سنت شكن را در هم پيچيدي، و در رويارويي با دشمن متجاوز زمام امور را به دست گرفتي. با وجودي كه سال هاي طولاني در لاك خود زنداني بودي، اما در عين حال آزادمردي بودي كه واقعيت هاي تلخ را نفي مي كردي، و به حقايق امور كه بر پيشاني مجاهدان و بازوان پولادين شان نقش بسته بود پناه مي بردي. پس از اينكه با سنگ ايمان و علم و اميد، قلعه هاي تسخيرناپذير براي آنان به وجود آوردي از ميان ما رفتي. اي عماد... در اين شرايط سرنوشت ساز، و سرشار از تحولات بنيادين، تو را نشانه راهمان و نماد پيروزي شكوهمندمان قرار مي دهيم. ميراث تو نشانه راه و دورنمايي رزمندگان و مجاهدان مستقر در جبهه هاي عشق و شهادت مي باشد. تا با ديدگان تو دشمن را نشانه گيري كنند. دشمنان بدانند كه عقربه هاي ساعت هرگز به عقب باز نمي گردد. از اين پس اين سرزمين دچار خشكسالي نخواهد شد. بادهاي توفاني ويرانگر به دشت هاي سرسبز و خرم ميهن آسيبي نخواهد رساند. چرا كه خون تو دورنماي آينده ميهن و منطقه را روشن كرده است. با خون تو سرنوشت و روند حركت منطقه مشخص گرديده است.
اي عماد... در منزلگاه بهشتيان خشنود و آسوده باش... به آرزوي خود دست يافته اي، و به وصال معشوق رسيده اي... صدرالمتألهين شيرازي گفته است: «هرگاه روح از بدن انسان جدا شود، و به سوي آفريدگار يكتا به پرواز درآيد، آنگاه نشانه هاي بزرگ آفرينش هستي را تماشا خواهد كرد. روح او از گناه و شهوت پرستي و وابستگي هاي دنيوي پاك مي شود. نور معرفت و ايمان به قدرت لايزال الهي در برابر چشمان او نمايان مي گردد. اين نور به گوهري مقدس تبديل مي شود. آنگاه ياقوت مقاومت به اين نور مي پيوندد.
*******
حاج رضوان معادل هزار جنگجو» بود...

سوگنامه شيخ عبد الامير قبلان نائب رئيس مجلس اعلاي شيعيان لبنان
 

و تو اي عماد... شجاعت و سلحشوري را در خود مجسم ساختي... همگام با ساير مجاهدان و رزمندگان مقاومت اسلامي، مردم لبنان را سرافراز كردي... تو مرد بزرگ ميدان جنگ بودي، و از مرگ هراس نداشتي... در اين مقوله براي هيچ يك از رزمندگان شجاع مقاومت استثنا قائل نيستم... همه شان به شهادت عشق ورزيدند، و آخرت ماندگار را بر اين دنياي فاني ترجيح دادند... اگر چه ديرهنگام با تو آشنا شدم، ولي هميشه مشتاق ديدار تو بوده ام... تو مردي شجاع و سلحشوري بودي... تو و همه فرزندان غيور مقاومت در سازندگي تاريخ نوين لبنان نشانه هاي راه بوديد...
عماد... تو همچنان زنده هستي... همه دشمنان و كساني كه بر ضد تو توطئه كردند مرده اند... اسرائيل همچنان در حال سردرگمي، سرافكندگي، نگراني، ترس و وحشت بسر مي برد... ارتش و همه دستگاه هاي امنيتي خود را به حال آماده باش درآورده است. از پيامدهاي اين جنايت زشت، و از بيم حمله به سفارتخانه هاي خود در سرتاسر جهان و به مراكز نظامي خود در سرزمين هاي اشغالي فلسطين به شدت هراس دارد... صهيونيست ها، با ترور حاج عماد مي خواستند جنگ ويرانگري را بر ما تحميل كنند، ولي بدانند كه ما آغازگر جنگ نخواهيم بود. به صهيونيست ها مي گويم اگر خواهان جنگ هستيد ما آمادگي جنگيدن را داريم. همه شهروندان لبناني در اين جنگ همچون عماد مغنيه خواهند جنگيد.

ياقوت مقاومت(1)

شهادت حاج رضوان را به خاندان مغنيه كه خاندان علم و رستگاري هستند تبريك مي گويم. ما شيعيان لبنان سلاح را فقط براي رويارويي با اسرائيل به دست گرفته ايم. ولي با ساير برادران هموطن لبناني بر مبناي سنت حضرت عيسي بن مريم(ع) رفتار خواهيم كرد. اين پيامبر بزرگ به ما توصيه كرده است: «اگر كسي به سمت راست صورت شما سيلي زد، سمت چپ صورت تان را هم به او نشان دهيد. ما شيعيان لبنان براساس اين توصيه به همه هموطنان لبناني وفادار خواهيم بود. از لبنان مستقل و آزاد پاسداري خواهيم كرد. جنبش مقاومت اسلامي سپر بازدارنده و دژ تسخيرناپذير براي پاسداري از خاك ميهن خواهد بود. من و برادرانم همه اعضا و كادر رهبري حزب اللّه و جنبش مقاومت اسلامي، و نيز برادرانم در كادر رهبري و اعضاي جنبش امل در درجه اول لبناني باقي خواهيم ماند. از لبنان و هويت ملي مان، و از هويت عربي و اسلامي مان چشم پوشي نخواهيم كرد. ما لبناني هستيم و به هويت لبناني مان افتخار مي كنيم. ما عرب و مسلمان هستيم و به اسلام خويش مباهات مي كنيم.
به برادرانم مستقر در سنگرها و جبهه هاي جنوب و به همه تلاشگران توصيه مي كنم كه در برابر تجاوزگري دشمن صهيونيست همواره اسلحه شان را در دست داشته باشند. گزينه مقاومت تنها گزينه اي است كه پيروزي به ارمغان مي آورد. ما با گزينه مقاومت در جنگ 33 روزه ژوئيه سال 2006 بر اسرائيل به پيروزي بزرگ دست يافتيم. با گزينه مقاومت اسرائيل را كاملاً شكست داديم. زيرا حاج عماد مغنيه براي رزمندگان مقاومت الگو و سرمشق بود و از آرمان عادلانه ملت فلسطين دفاع مي كرد.
شهادت حاج عماد مغنيه را به خاندان پاك و خوشنام او تبريك مي گويم. چه نام فاميلي زيبايي را براي خودتان انتخاب كرده ايد. اين نام براي شيعيان و همه مردم لبنان افتخارآفرين است. پدر شهيد عماد مغنيه مرد خيرخواهي است. مادر عماد مغنيه زن پاكدامني است كه سه قهرمان پرورش داده است.
در اين مناسبت لازم مي دانم به اين نكته اشاره كنم. من براي اولين بار اين راز را فاش مي كنم. چندي پيش با سفير پيشين آمريكا در لبنان ديدار و گفت و گو كردم. در آن ديدار داوطلب شدم و از دولت آن كشور براي سه جوان لبناني تقاضاي بخشودگي كردم. به سفير آمريكا هشدار دادم، و به او گفتم امكان ندارد اين سه جوان انقلابي خود را تسليم شما كنند، و يا در دامي كه براي آن ها گسترده ايد گرفتار شوند. اين جوانان به من گفته بودند كه نبرد و مبارزه را با دشمن اشغالگر ادامه مي دهند. يا كشته مي شوند و يا دشمنان را به قتل مي رسانند. من به آمريكايي ها توصيه مي كنم كه از پيگرد اين جوانان انقلابي همچون عماد مغنيه و همرزمان او دست بردارند. زماني كه آمريكايي ها روي موضع شان پافشاري كردند، به آنان گفتم كه شما هرگز به اين جوانان دسترسي پيدا نخواهيد كرد. ما همواره در كنار آن ها خواهيم بود. زيرا هر كدام شان معادل يكهزار رزمنده هستند.
*******
حاج رضوان در اوج سوگواري ميهن به شهادت رسيد...

سوگنامه عماد مغنيه از زبان طلال سلمان مدير مسئول روزنامه السفير
 

در يكي از روزهاي بهاري، حزن و اندوه سراسر وجود لبناني ها را فراگرفت. آن ها را صرفنظر از اختلافات شان و ديدگاه هاي سياسي متفاوت شان مانند درياي خروشان متحد و يكپارچه كرد. چرا كه در آن روز اصل موجوديت ميهن و نظام در مركز خطر جدي قرار گرفته بود.
مردمي كه خود را براي شركت در مراسم بزرگداشت شهيد رفيق حريري نخست وزير پيشين آماده مي كردند، ناگهان جنگ افروزان متجاوز اسرائيلي، يكي از قهرمانان شجاع اين سرزمين را نشانه گرفتند و به شهادت رساندند. او عماد مغنيه فرمانده شهيد حزب اللّه است كه مقاوم زندگي كرد و مقاوم به درجه رفيع شهادت نايل آمد.
به درستي كه خيابان هاي مركزي و اطراف بيروت آغوش باز كردند، و از كاروانيان صدها هزار لبناني كه از گوشه و كنار ميهن براي شركت در مراسم خاكسپاري اين شهيد گرانمايه به بيروت آمده بودند استقبال به عمل آوردند. مردم با اين اقدام، مراتب عشق و دلبستگي خود را به يكي از فرزندان اين ميهن كوچك به نمايش گذاشتند. ميهن كوچكي كه با خون شهيدان خود عظمت يافت، و براي همه ملت هاي جهان نماد پايداري و توانمندي و مقاومت گشت. اكنون شهيدان و رزمندگان مقاومت لبنان همه ملت ها و محافل سياسي جهان را به شگفتي وا داشته اند. پايداري مردم لبنان در برابر تجاوزگري اسرائيل در جنگ33 روزه سال 2006 و تلاش خستگي ناپذيرشان براي بازيابي حقوق اساسي و هويت ملي شان، افكار عمومي را به شگفتي واداشته است. مردم لبنان با شركت در مراسم تشييع شهيد عماد مغنيه توانايي نامحدود خود را براي رويارويي با سختي ها و مشكلات و اختلافات و كشمكش هاي سياسي به اثبات رساندند. اين اختلافات به حدي رسيد، كه وحدت ملي و يكپارچگي داخلي و حق حيات اين ملت را در آستانه فروپاشي قرار داده بود.
به درستي كه حزن و اندوه ملي، مردم را يكپارچه مي كند. ابعاد توطئه ها و تهديدهاي جدي را آشكار مي سازد. اگر برخي هموطنان تاكنون نسبت به ميزان و ابعاد اين توطئه ها شك دارند و همواره دليل و برهان مي خواهند، به آنان مي گويم كه رفتار جنايتكارانه دشمن صهيونيستي هيچ شك و ترديدي باقي نگذاشته است. دشمن با دلايل مستند و واقعي ثابت كرده كه همچنان دشمن كشورمان است، و تا نهايت تاريخ، دشمن مان باقي خواهد بود. اصرار دشمن براي نابودي لبنان و انتقام گيري از شكستي كه در جنگ سال 2006 متحمل شده فزوني يافته است.
بنابراين براي رويارويي با توطئه ها و جنايات تروريستي دشمن وظيفه داريم هوشيار باشيم... وحدت و يكپارچگي ملي مان را پاس بداريم... چرا كه خون شهيد عماد مغنيه و ساير شهيدان لبنان راه سازندگي آينده درخشان را در برابرمان ترسيم كرد. ترور اين مقاوم مطلق زنگ خطري براي هموطنان غافل لبناني است كه گمان كرده اند جنگ اسرائيل با لبنان پايان يافته است. به آنان هشدار مي دهم كه جنگ همچنان ادامه دارد. مردم وظيفه دارند با حفظ هوشياري و يكپارچگي، خود را براي رويارويي با تهديدهاي اسرائيل آماده نمايند. بايد اين واقعيت را درك كنند كه اسرائيل تا نهايت همچنان دشمن شان باقي خواهد بود. تنها كسي كه از تفرقه و پراكندگي و تضعيف وحدت ملي مردم لبنان سود مي برد دشمن صهيونيستي است. اختلافات سياسي توانمندي و مقاومت مردم را تضعيف مي كند.
براي افراد غافل و از همه چيز بي خبر كافي است كه به تصوير نمايندگان صف كشيده پارلمان اسرائيل به منظور عرض تبريك شهادت عماد مغنيه به ايهود المرت نخست وزير(پيشين) شكست خورده در لبنان نگاه كنند. ترور مرد قهرماني كه از دوران نوجواني خويش را وقف شهادت كرده بود، اسرائيلي ها را شاد و خرسند كرد. نمايندگان پارلمان اسرائيل همچنين به مئير داگان رئيس موساد كه اين جنايت شوم را طراحي كرده بود درود گفتند. كافي است افراد غافل به اظهارات سخنگوي دولت آمريكا نگاه كنند. او گفته است: «پس از ترور مغنيه دنيا بهتر از گذشته شده است... ما براي مرگ مغنيه گريه نمي كنيم».
كافي است هموطنان غافل لبناني به گواهي دشمنان توجه نمايند كه عماد مغنيه را برنامه ريز ممتاز، مغز متفكر و مرد خطرناك توصيف كرده اند. براي دشمنان امكان نداشت به راحتي و سادگي او را شناسائي كنند. طبيعي است كه اسرائيل از زبان جدعون عزرا اعلام كند: «به كسي كه اين ترور را انجام داد تبريك مي گوئيم. بسياري از هموطنان حرفي براي گفتن درباره عماد مغنيه ندارند. چه او انسان به تمام معني، مجاهدي خستگي ناپذير، برنامه ريز حرفه اي، بي نهايت شجاع و مردي كه متهورانه وارد ميدان كارزار مي شد. شايد از اين مرد شجاع كه حدود 25 سال مجاهدت و مبارزه كرده فقط چند عكس از او به يادگار مانده است. اين جوان روستائي زاده و فرزند روستاي طيردبا در يك خانواده فقير و تهي دست به دنيا آمد. مانند هزاران خانواده محروم و بي بضاعت از اين منطقه كوچ كرده و يكي از محله هاي فقيرنشين بخش شرقي بيروت را براي سكونت انتخاب كرد. اما ديري نپاييد كه اين خانواده در پي آغاز جنگ هاي داخلي لبنان در سال 1975 دوباره از بخش مسيحي نشين النبعه به بخش جنوبي بيروت انتقال يافت. نظر به اين كه زادگاه عماد مغنيه نزديك مرز فلسطين واقع شده است، خانواده او شاهد بزرگترين عمليات تبعيد و آوارگي دستجمعي ده ها هزار فلسطيني به لبنان بوده است. افزون بر آوارگي فلسطيني ها، حمله هاي پي در پي هوايي، زميني و دريايي اسرائيل به جنوب لبنان باعث شد عماد مغنيه با آرمان فلسطين همفكري كند، و در نهايت براي دفاع از ميهن خود به جنبش مقاومت فلسطين و سپس مقاومت لبنان بپيوندد. چرا كه اسرائيلي ها هر چند يكبار با بمباران روستاهاي جنوب لبنان، هزاران شهروند جنوبي را شهيد و يا آواره مي ساختند. بر اين اساس عماد به عضويت جنبش فتح درآمد و مدتي در يگان شماره 17 نيروي ويژه ضربتي سازمان آزادي بخش فلسطين فعاليت كرد. با توجه به اين كه عماد مغنيه براساس اعتقادات و باورهاي دروني خود به صفوف جنبش مقاومت فلسطين پيوسته بود، پس از خروج اين مقاومت از لبنان در پي يورش سال 1982 اسرائيل به اين كشور، عماد بي درنگ به صفوف حزب اللّه پيوست.
از لحظه پيوستن ايشان به تشكيلات نوپاي حزب اللّه، پيوندهاي دوستانه و همكاري مبارزاتي ميان مغنيه و سيدحسن نصراللّه گره خورد. هر دو در قلب مقاومت، مسئوليت فرماندهي و برنامه ريزي و اجراي عمليات را بر عهده داشتند. آن دو همگام با ساير مجاهدان مقاومت اسلامي در جنگ هاي سال هاي 1993 و 1996 كه اسرائيل بر لبنان تحميل كرد شركت كردند. در فضاي شاد و لذت بخش آزادي جنوب و عقب نشيني اشغالگران در سال 2000 در كنار يكديگر بودند. آنگاه تقدير الهي چنين بود كه عماد مغنيه و حسن نصراللّه در روزهاي بزرگ و پرعظمت جنگ سال 2006 دوش به دوش هم باشند و صحنه هاي درخشاني در رويارويي با تهاجم وحشيانه اسرائيل بيافريند. بي ترديد جنبش مقاومت اسلامي لبنان در سال هاي آينده پرونده شجاعت ها و دستاوردهاي
مبارزات بي نظير 25 ساله حاج عماد مغنيه را رونمايي خواهد كرد. اين جنبش جهادگر كه در سايه تجاوزگري هاي مستمر اشغالگران و ناتواني نظام سياسي لبنان از رويارويي با اين تجاوزگري ها متولد شده با ساير جنبش هاي رهايي بخش ملي و اسلامي منطقه تفاوت چشمگير دارد. اين جنبش نسبت به رشادت ها و قهرماني هاي شخصي رزمندگان مقاومت مباهات و فخرفروشي نمي كند. همه تلاش خود را روي معرفي دستاوردهاي بزرگ مقاومت به عنوان يك سازمان آرمان خواه كه توانسته بخش وسيعي از سرزمين را از لوث اشغالگران آزاد سازد متمركز كرده است.
اين جنبش با تكيه بر علم و آگاهي و دشمن شناسي و برنامه ريزي براساس اطلاعات دقيق و كسب تخصص و تجربه و مهمتر از همه برخورداري از روحيه شهادت طلبانه توانسته است به اين دستاوردهاي عظيم دست يابد. مجاهدان مقاومت هرگز افراد انتحاري نبوده اند. رزمندگان سلحشوري كه دشمن و تاكتيك ها و نيرنگ هاي او را خوب شناخته بودند. در هنر رويارويي با دشمن تا دندان مسلح از مهارت هاي وصف ناپذير برخوردار بوده اند. توانستند همه شيوه ها، روش ها و تاكتيك هاي دشمن را شناسائي كنند و به همه نهادهاي اطلاعاتي و ضد اطلاعاتي و موانع مخفي دشمن رخنه كنند، و عوامل جاسوس و خبرچين و منابع اطلاعاتي دشمن را كشف و بازداشت نمايند.
نظر به اين كه حاج عماد مغنيه يك انسان ظاهرنما و جنجال برانگيز نبوده... به دستاوردهاي عظيم شخصي خود مباهات و فخرفروشي نمي كرده است... به داشتن نقش سياسي و شهرت طلبي هيچ علاقه اي نشان نمي داده است... مسئوليت هايش را به نحو مطلوب و با دقت كم نظير ادامه مي داده است... به روشني مي دانست كه خود را وقف شهادت كرده است ... شايد از لحظه تولد به درجه شهادت نايل آمده بود... به همين دليل تا آخرين نفس، يك رزمنده مقاوم مطلق بوده است... هيچ كسي چهره او را نمي شناخت. اما بازتاب حركت و نقش او در جهان طنين انداز بود. رويدادهاي گذشته نشان داد كه او همه جا حضور داشت. در هر عملياتي كه بر ضد اسرائيلي ها روي مي داده، او متهم اصلي شناخته مي شد. نام او در سراسر وجود دشمنان وحشت مي آفريده است. دشمناني كه از شناسائي او و حركات او عاجز مانده بودند. به همين دليل او را «روباه» ناميدند. شبح اسطوره اي او خواب راحت را از اسرائيلي ها ربوده است. دستگاه هاي جاسوسي و قدرتمند آنان كه از سوي محافل جاسوسي گوناگون غرب به ويژه از سوي آمريكا پشتيباني مي شدند از شناسايي عماد مغنيه عاجز ماندند. حضور و عملكرد اسطوره اي بنام مغنيه به هيچ وجه قابل تجزيه و تحليل نيست. مگر با واژه «ايمان...» چرا كه او به آرمان خود و به آرمان ميهن و حق حيات ملت خود ايمان كامل داشت.
پس از گذشت 25 سال از جهاد خستگي ناپذير... اين سواركار شجاع از زين اسب به زمين افتاد... چگونه... چرا... كجا... و چه كسي و با چه شيوه و با چه نيرنگي او را به زمين زد؟ پاسخ اين پرسش ها بايد داده شود. به نظر مي رسد پاسخ به اين پرسش ها به علت شرايط پيچيده اي كه او براي زندگي انتخاب كرده بود مدت زماني طول خواهد كشيد. به اين علت كه اين عمليات تروريستي و شيطان صفتانه با دقت بسيار به مورد اجرا گذاشته شده است. اين مجاهد اسطوره اي و نستوه با شهادت خود به نماد واقعي تبديل شد. هاله اي از نور و عظمت نام و ياد عماد را فرا گرفت. شهادت، او را الگو و سرمشق و نشانه راه رهايي از ظلم و بي عدالتي و اشغالگري و تبليغات دروغين قرار داد. اميدوارم شهادت حاج رضوان پيوندهاي سياسي و اجتماعي مردم لبنان را بيش از پيش استحكام بخشد، تا مردم اين سرزمين در سايه شهيدان بزرگ خويش با عزت و سربلندي زندگي نمايند.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 49
ادامه دارد...




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما