پژوهشي در الگوي مطالعه سنت هاي اجتماعي در قرآن (2)

محققان براي سنت هاي مذکور در قرآن تقسيمات گوناگوني ذکر کرده اند، تقسيم سنت ها به دنيوي و اخروي، مطلق و مقيد، فردي و اجتماعي، مادي و معنوي و ... اما با توجه به اينکه در اين مقاله نگاه روش شناختي به سنت منظور است، صرفاً تقسيم بندي هايي ذکر مي شود که بعد روش شناختي داشته و يا به نگاه روش شناختي به سنت کمک کند. از لحاظ روشي مي توان سنت هاي اجتماعي را به «سنت هاي منصوص و استنباطي»، «سنت هاي نخستين و ثانوي» و «سنت هاي اجباري و اختياري» تقسيم کرد.
شنبه، 5 شهريور 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پژوهشي در الگوي مطالعه سنت هاي اجتماعي در قرآن (2)

پژوهشي در الگوي مطالعه سنت هاي اجتماعي در قرآن (2)
پژوهشي در الگوي مطالعه سنت هاي اجتماعي در قرآن (2)


 

نويسنده: غلام حيدرکوشا *




 

انواع سنت هاي اجتماعي
 

محققان براي سنت هاي مذکور در قرآن تقسيمات گوناگوني ذکر کرده اند، تقسيم سنت ها به دنيوي و اخروي، مطلق و مقيد، فردي و اجتماعي، مادي و معنوي و ... اما با توجه به اينکه در اين مقاله نگاه روش شناختي به سنت منظور است، صرفاً تقسيم بندي هايي ذکر مي شود که بعد روش شناختي داشته و يا به نگاه روش شناختي به سنت کمک کند. از لحاظ روشي مي توان سنت هاي اجتماعي را به «سنت هاي منصوص و استنباطي»، «سنت هاي نخستين و ثانوي» و «سنت هاي اجباري و اختياري» تقسيم کرد.

سنت هاي منصوص و استنباطي
 

تقسيم بندي سنت به منصوص و استنباطي به لحاظ شيوه ذکر آن در قرآن کريم صورت مي گيرد. سنت هاي مستفاد از آيات شريفه قرآن کريم از لحاظ شيوه ذکر آنها دو گونه است؛ گاهي سنت به گونه اي است که در ضمن يک آيه از آيات قرآن کريم تصريح شده است. صراحت بيان سنت هم گاهي بدين صورت است که خود واژه «سنت» در آيه ذکر شده است و گاهي هم آيه به گونه اي است که رابطه اي علي ميان دو پديده در آيه به روشني بيان شده است. در هر دو صورت، ما قادر خواهيم بود که با مطالعه آيه هاي مذکور، به فهم سنت دست يابيم. اين نوع از سنت، نمونه هاي زيادي در قرآن کريم دارد که از آن جمله مي توان به آيه هاي «إن الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بأنفسهم» (رعد: 11) و «ألم يروا کم اهلکنا من قبلهم من قرن مکناهم في الارض ما لم نمکن لکم و أرسلنا السماء عليهم مدراراً و جعلنا الأنهار تجري من تحتهم فأهلکناهم بذنوبهم و أنشانا من بعدهم قرناً آخرين» ( انعام:6) و «و ضرب الله مثلاً قرية کانت آمنةً مطمئنةً يأتيها رزقها رغداً من کل مکانٍ فکفرت بأنعم الله فأذاقها الله لباس الجوع و الخوف بما کانوا يصنعون» ( نحل:112) و «سنة الله التي قد خلت من قبل و لن تجد لسنه الله تبديلاً» ( فتح:23) و آيه هاي 53 و 25 انفال، 96 و 34 اعراف اشاره کرد.
نوع ديگر از سنت ها از حيث شيوه ذکر و نحوه استفاده، «سنت هاي استنباطي » است. در اين نوع سنت، محقق نه با کلمه «سنت» در آيات روبرو است و نه رابطه اي علي و معلولي و يا تأثير و تأثر را به روشني مي بيند، بلکه کشف سنت ها در اين شکل سنت وابسته به مطالعه، شأن نزول آيات، زمينه هاي تاريخي و کنار هم چيدن آيات و حتي کمک گرفتن از روايات ناظر بر آيات حامل سنت مي باشد. نمونه بارز اين نوع سنت، آيات «سير و عبرت» است. (1) آيات بيانگر «سير و عبرت» خود سنت نيستند، اما اگر با داده هاي تاريخي از سرنوشت اقوام پيشين ضميمه گردند، و يا از آيات هلاکت اقوام گذشته و عذاب امت هاي پيامبران سابق به عنوان تفسير آيات سير و عبرت استفاده شود، آيات سير و عبرت بيانگر سنتي از سنت هاي الهي خواهد بود و ما قادر خواهيم بود از مجموع آيات سير و نظر قوانين عام و جهان شمولي را به دست آوريم.

سنت هاي نخستين و ثانوي
 

تقسيم بندي ديگري که شناخت آن در مطالعه روشمند سنت ها اثرگذار است، تقسيم سنت به نخستين و ثانوي است. سنت هايي که در ضمن آيات شريفه قرآن کريم بيان شده است، از حيث موضوع دوگونه اند: گاهي موضوع آيات ناظر بر سنت، مسئله و رخداد اجتماعي و تاريخي و يا آثار مترتب بر نوع رفتار فردي و اجتماعي و يا آثار معطوف به صفات انساني است و گاهي هم موضوع آيات حامل سنت، خود سنت است. به بيان ديگر، آيات سنت گاهي شناخت درجه يک از سنت به ما مي دهد؛ يعني بيان مي کند ميان رفتار اجتماعي خاص، به عنوان يک پديده و پيامدهاي خاص اجتماعي، به عنوان پديده ديگر ارتباط وجود دارد. و گاهي هم آيات سنت، شناخت درجه دوم از سنت در اختيار ما قرار مي دهد؛ يعني مشخص مي کند که سنت چيست؟ چه خصوصياتي دارد؟ برد سنت از حيث قلمرو تأثير تا چه اندازه هست؟ نوع دوم نيز سنت است و به حيث قانون عام در قرآن ياد شده است. اما تفاوت آن در اين است که نگاه در اين نوع سنت، يک نگاه مبنايي و موضوعي است، نه مصداقي. ما براي سنت ناظر بر مصاديق، اصطلاح «سنت نخستين» و براي سنت ناظر بر موضوع اصطلاح «سنت ثانوي» را برگزيديم.
شواهد قرآني فراواني براي هر دو نوع سنت وجود دارد؛ يک مرتبه در آيات اشاره مي شود که تقوي باعث وفور نعمت و نزول برکات آسماني و زميني مي گردد ( اعراف:96) و يا اينکه حق استوار و باطل نابودشدني است. (2) همچنين اينکه کفران نعمت هاي الهي موجب فقر و اضطراب در جامعه مي گردد. (3) در آيات ذکر شده و آيات مشابه ديگر، غرض اين است که رابطه منطقي ميان دو امر مرتبط با زندگي جمعي انسان ها بيان گردد. ولي گاهي هم آيات درصدد ذکر وجود و يا يکي از خصوصيات سنت هاي الهي است. مثل آيه «يريد الله ليبين لکم و يهديکم سنن الذين من قبلکم » ( نساء: 26) که بيانگر تحقق سنت در گذشته، و آيه 77 سوره مبارکه اسراء، که حاکي از فراگيري و جهان شمولي سنت ها است. (4) همچنين آيه 23 سوره مبارکه فتح، که سخن از تبديل ناپذيري سنت ها به ميان آورده است. (5) جهان شمولي و تبديل ناپذيري سنت، خود سنتي از سنت هاي الهي است اما سنتي است که قانونمندي خود سنت را بيان مي کند، نه قانونمندي پديده هاي خاص اجتماعي و غيراجتماعي را.

سنت هاي اختياري و اجباري
 

سومين دسته بندي مؤثر بر مطالعه سنت هاي اجتماعي، تقسيم سنت به «سنت اختياري» و «سنت اجباري» است. سنت اختياري آن دسته از سنت هاي ذکر شده در قرآن را تحت پوشش قرار مي دهد که انسان ها مي توانند در تحقق و عدم تحقق آن نقش داشته باشند. در سنت اختياري، اراده انسان فعال است و تلاش مي کند با تغيير و تحول در پديده هاي علي، پديده هاي معلولي را دچار تغيير سازد. نمونه سنت اختياري، سنت هايي است که به صورت قضيه شرطيه در قرآن بيان شده است. (6) قضاياي شرطيه ارتباط دو رخداد اجتماعي را بدين شکل بيان مي کند که اگر رخداد اول تحقق يافت، تحقق رخداد دوم حتمي است. از سوي ديگر، انسان ها مي توانند با تحت کنترل قرار دادن رخداد اول، تحقق رخداد دوم را سرعت ببخشند يا به تأخير انداخته و يا حتي کاملاً منتفي سازند. (7)
دسته دوم، سنت هايي است که تحت اراده انسان ها نيست و اراده انسان ها در قبال چنين سنني منفعل است. برخي، قوانين بيولوژيک ذکر شده در قرآن را نظير رشد، تولد و مرگ انسان ها از اين قبيل برشمرده اند. (8) از اين رو، آيه «و لکل أمة أجل فإذا جاء اجلهم لا يستأخرون ساعة و لا يستقدمون» ( اعراف:34) و آيه «هو الذي خلقکم من طينٍ ثم قضي أجلاً مسميً عنده» ( مائده: 2) اگر ناظر به مرگ فيزيولوژيک باشد، حاکي از سنت اجباري خواهد بود.
ذکر اين دسته بندي به اين دليل ضرورت است که مطالعه سنت ها، به منظور به دست آوردن قوانين حاکم بر جامعه و تحت کنترل قرار دادن آن و همچنين ارائه راهکارهاي عملياتي براي مديريت بهتر جامعه انساني، وقتي ميسر است که محور مطالعات ما، سنت هايي باشد که انسان بتواند در تحقق آن اثر بگذارد و نتايج مترتب بر رفتار را با تغيير در الگوي رفتار متحول سازد.

الگوي مطالعه سنت هاي اجتماعي در قرآن
 

در اينکه چگونه بايد پديده هاي اجتماعي را مطالعه کرد، اختلاف نظر وجود دارد: برخي علاقه مند به روش هاي «کمي» هستند. در مقابل، برخي ديگر روش هاي «کيفي» را مناسب مي دانند. به اعتقاد بسياري از پژوهشگران علوم اجتماعي، کمي يا کيفي بودن روش تابع موضوع، مفاهيم و متغيرهايي است که پژوهشگران در صدد مطالعه آن برمي آيند. موضوعات، مفاهيم و متغيرهاي تاريخي، روش خالي خود را دارد و گرايش هاي سياسي شيوه مناسب خود را و ميزان جمعيت يک کشور، شهر و يا يک محله و همچنين ميزان درآمد خانوارهاي يک روستا، روش متناسب با خود را.

متغيرها و مفاهيم کيفي در سنت
 

متغيرها و مفاهيمي را که سنت هاي اجتماعي در قرآن در خود جاي داده اند به خصوص مفاهيم و متغيرهايي که در جايگاه علت قرار گرفته اند، بيشتر کيفي اند. «متغيرکيفي» (9) شامل صفات، گرايش ها، بينش ها و علايقي است که قابل اندازه گيري کمي نيستند. (10) در آيات شريفه ناظر بر سنت هاي اجتماعي، «تقوي»، «فسق»، «ايمان»، «ظلم»، «کفران»، «طغيان»، «فساد»، «استغفار»، «حق» و «باطل»، که عموماً کيفي هستند، علل و عوامل آثار و پيامدهاي خاص در زندگي انسان ها تلقي شده اند. البته برخي از مفاهيم و متغيرهايي که در جايگاه معلول قرار گرفته اند نيز کيفي اند؛ نظير «رستگاري»، «خوف» و «عذاب».

سنت ها و روش تحليل محتوي
 

براي مطالعه متغيرهاي کيفي، روش مطالعه کيفي به کار گرفته مي شود. «روش تحقيق کيفي» (11) «به تکنيک ها و رويه هاي پژوهشي اي اشاره دارد که سعي مي کنند پيچيدگي هاي زندگي اجتماعي ما و چگونگي پرداختن به افکار، کنش ها و معاني ساخته شده در زندگي ما را فهم کند» (12) روش هاي کيفي در مطالعات تاريخي، مردم شناختي، پديدار شناختي، علايق دروني افراد، گفتگوها و تحليل شرح حال ها، نقش تعيين کننده بر عهده دارد. روش کيفي پژوهش هاي عمقي را تحت پوشش قرار مي دهد و «مي تواند جزئيات ظريفي از پديده هايي بدست دهد که ارائه آنها به صورت کمي دشوار باشد». (13)
سنت هاي اجتماعي دو خصيصه روش شناختي دارد: اين دو خصيصه به پژوهشگر سنت ها مدد مي رساند که روش درست و مناسب را در مطالعات خود انتخاب کند. يکي از آن دو خصيصه «کيفي بودن» پديده ها، متغيرها و اوصافي است که در سنت ها مورد تأکيد قرار گرفته است. ديگر اينکه، مطالعه سنت ها وابسته به متون ديني است. مقتضاي اين دو خصوصيت اين است که محقق سنت به روش تحليل محتوي اقدام نمايد؛ زيرا يکي از کاربردهاي تحليل محتوي شناخت، تفسير و تأويل کتب مقدس ديني است. (14) همچنين تحليل محتوي سبب مي شود بعد ناپيدا، ذهني، کيفي و عميق مفاهيم و متون کشف و دسترس پذير شود. (15) مفاهيم ديني از جمله مفاهيم حامل سنت ها، نيازمند مطالعه عمقي و اکتشافي است. از اين رو، روش تحليل محتوي، مناسب ترين روش براي مطالعه سنت ها خواهد بود.

تفسير قرآن و روش تحليل محتوي
 

يکي از نگراني هاي احتمالي در مورد مطالعه سنت هاي اجتماعي در قرآن کريم اين است که مطالعه سنت در چارچوب روش هاي متعارف در علوم اجتماعي، او را از دامن روش هاي مطرح در تفسير قرآن جدا مي سازد. در حالي که اصل بر اين است که محقق در مطالعه و فهم آيات و محتوي قرآني به روش هاي تفسيري وفادار بماند. «تفسير» به عنوان يک دانش در حوزه مطالعات قرآني به معناي «بيان معاني آيات قرآني و کشف مقاصد و مداليل آنها است» (16) طبق اين تعريف، کشف معاني و مدلول هاي آيات، وظيفه اصلي و اساسي مفسر به شمار مي رود. از اين رو، براي پژوهشگر قرآني شناخت و به کارگيري هر آنچه که در فهم بهتر آيات و رسيدن به اعماق پنهان کلام خداوند (ج) کمک کند، لازم و ضروري است.
روش تحليل محتوي نسبت به ساير روش ها، انعطاف پذيرتر و با تفسير به معناي مذکور همسوتر است؛ زيرا مطالعه سنت به روش تحليل محتوي نه تنها سنت را از ريشه هاي قرآني و تفسيري اش دور نمي کند، بلکه با تعمق بيشتر بر محتوي مفاهيم و آيات، فهم و تفسير بهتر و عميق تر آنها را امکان پذير مي سازد.

تحليل ساختاري محتوي
 

يکي از گونه هاي تحليل محتوي، «تحليل هاي ساختاري» (17) است. در تحليل هاي ساختاري، بيش از ديگر گونه هاي تحليل محتوي سعي مي شود وجوه و زواياي پنهان و غيرقابل درک متون و پيام ها آشکار و فهم شود. (18) هدف از تحليل ساختاري، آشکار ساختن اصولي است که گفتار را سازمان مي دهد. اين روش به محقق کمک مي کند که گفتار را در قالب يک الگوي انتزاعي ساخت بخشيده و قابل فهم سازد. (19)
با توجه به خصوصيات ذکر شده در اين روش، محقق سنت هاي اجتماعي در قرآن مي بايست به نکاتي چند توجه نمايد: اولاً، سنت هاي اجتماعي قوانيني است که از دل مجموعه اي از آيات قرآن کريم قابل دستيابي است. رويارويي با انبوهي از آيات مي طلبد که محقق به صورت ساختارمند بدانها توجه کرده و با کنار هم قرار دادن آيات و مقايسه محتوي آنها به اين مهم دست يابد. ثانياً، چنانکه در تقسيم بندي سنت ها ذکر شد، سنت ها يک سره منصوص نيستند، بلکه بخش قابل توجهي از آنها استنباطي هستند. استنباطي بودن سنت ها اقتضاء دارد که محقق با مطالعه الگومند و با کنار هم قرار دادن منطقي آيات، قوانين مطوي در آيات را فهم و در اختيار علاقمندان معارف قرآني قرار دهد. ثالثاً، براي دسترسي بهتر به نتايج مورد نظر آيات، سزاوار است محقق الگو و چارچوبي براي مطالعه آيات حامل سنت در نظر گيرد تا هم از تفسير به رأي در امان بماند و هم نتايج به دست آمده از مطالعه سنت ها در محافل علمي مورد قبول قرار گيرد.

پي‌نوشت‌ها:
 

1. فسيروا في الارض آل عمران آيه 137. فاعتبروا يا اولي الابصار سوره حشر آيه 2. و آيه هاي 13 آل عمران، 11 انعام، 69 نحل، 20 عنکبوت، 42 روم و 18 سبأ.
2. «أنزل من السماء ماءً فسالت أودية بقدرها فاحتمل السيل زبداً رابيا و مما يوقدون عليه في النار ابتغاء حليه أو متاع زبد مثله کذلک يضرب الله الحق و الباطل فأما الزبد فيذهب جفاءً و أما ما ينفع الناس فيمکث في الارض» رعد آيه 17. و «و قل جاء الحق و زهق الباطل إن الباطل کان زهوقا» اسراء آيه 81.
3. و ضرب الله مثلاً قرية کانت آمنهً مطمئنةً يأتيها رزقها رغداً من کل مکان فکفرت بأنعم الله فأذاقها الله لباس الجوع و الخوف بما کانوا يصنعون.
4. «سنة من قد أرسلنا قبلک من رسلنا و لا تجد لسنتنا تحويلاً»
5. «سنه الله التي قد خلت من قبل ولن تجد لسنة الله تبديلاً»
6. نمونه هاي زيادي از آيات حامل سنتها به صورت قضيه شرطيه بيان شده است مثل آيه 16 اسراء، 11 رعد، 16 جن.
7. سيدمحمدباقر صدر، المدرسه القرآنيه، ص 78.
8. محمد هيشور، سنن القرآن في قيام الحضاره و سقوطها، ص 27.
9. Qualitive variable.
10. باقر ساروخاني، روش هاي تحقيق در علوم اجتماعي، ج 1، ص 125.
11. Qualitive method.
12. Edgar F.Borgatta, Encyclopedia of sociology,Macmillan reference USA,V.4 ,P.2287.
13. آنسلم استراس، جوليت کوربين، اصول روش تحقيق کيفي، ترجمه، بيوک محمدي، ص 19.
14. باقر ساروخاني، روش هاي تحقيق در علوم اجتماعي، ج 2، ص 301.
15. همان، ص 297.
16. سيدمحمدحسين طباطبايي، الميزان، ج 1، ص 4.
17. Structural analyses.
18. ريمون کيوي و لوک وان کامپنهود، روش تحقيق در علوم اجتماعي، ترجمه عبدالحسين نيک گهر، توتيا، ص 240.
19. همان.
* كارشناسي ارشد جامعه شناسي.
 

منبع:نشريه معرفت فرهنگي و اجتماعي شماره 2
ادامه دارد...




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط