آشنايي با هشت هوش انساني

تا زماني که هوش به معني « آي کيو»يي بود که از تست هاي سنتي به دست مي آمد، باهوش ترين افراد مهندس ها و د کتر ها محسوب مي شدند، امانظريه هاي جديد هوش، چيز ديگري مي گويند. در حال حاضر روانشناسان به تعريف اصلي هوش يعني « توان سازگاري و پيشرفت در شرايط مختلف» و به اين نتيجه رسيده اند که يک مکانيک ماهر با تحصيلات سيکل، يک نوازنده ي دوتار بي سواد، يک فوتباليست ليک برتر يا يک کشاورز که از زمينش محصول بيشتري برداشت مي کند نيز مي تواند فردي باهوش باشد.
هوش ها انواع و اقسام مختلفي دارند؛ بنابراين هر کسي بايد در وجود خودش به دنبال هوش خاص خود بگردد و تحصيلات و شغلش را بر پايه ي آن قرار د هد.

1- هوش تصويري
 

هوش تصويري يا فضايي يعني توانايي تجسم هر چيزي حتي تجسم افکار: يعني وقتي به شما مي گويند د موکراسي، بتوانيد براي مفهوم دموکراسي، يک تصوير ذ هني از آد م هاي يک جامعه ي دموکرات در ذ هن تان بسازيد. کساني که هوش بالاي تصويري دارند به جزئيات يک تصوير خيلي خوب د قت مي کنند و مي توانند تصويرهايي را که در ذ هن شان مي سازند روي کاغذ بياورند.
پرورش: تصور کنيد که کره ي چشم تان از بد ن تان جدا شده و در اتاقي به محيط پيرامونش نگاه مي کند. بگذاريد اي کره همه جا برود و بالا و پايين و پشت و روي همه چيز را ببيند. حالا شما بايد تصور کنيد چيزها از ديد کره ي چشم تان چگونه است. اگر اين کار خيلي براي تان راحت است، مطمئن باشيد از نظر تصويري فردي باهوش هستيد.
کاربرد: معماري، نقاشي، عکاسي، تصويرسازي، صفحه بندي، مرمت بناهاي تاريخي و جعل اسناد با فتوشاپ!

2- هوش منطقي- رياضي
 

کساني که اولين بار اصطلاح ، دودوتا، چهار تا کرد ن، را به وجود آورده اند. ناخودآگاه مي دانسته اند بين منطقي بود ن و رياضي دانستن رابطه يي وجود دارد. کساني که هوش منطقي- رياضي بالايي دارند، هم در عمليات رياضي (مثل حساب کتاب کرد ن) از ديگران بهتر عمل مي کنند و هم بهتر مي توانند استدلال کرده و روابط علي و معلولي را درک کنند. اين هوش از نوع هوش هايي است که در تست هاي معمولي هوش سنجيده مي شود و در مدرسه و دانشگاه زياد به کار مي آيد.
پرورش: يک زبان کامپيوتري، مثلاً پاسکال را ياد بگيريد. براي مسأله هاي ساده ي رياضي از ماشين حساب استفاده نکنيد و به اين فکر کنيد که چه قوانين علمي در سيستم هاي خانه ي شما تأثير دارند.
کاربرد: مهندسي، حسابداري، برنامه نويسي کامپيوتر، متخصص فلسفه مخصوصاً فلسفه ي علم و مجري طرح هاي پژوهشي.

3- هوش موسيقايي
 

کساني که به زير و بم آهنگ ها، ريتم و تن صداها و نغمه ها حساس هستند مطمئناً هوش موسيقايي دارند.
آد م هايي که از هوش موسيقايي بالايي برخوردارند حتماً لازم نيست نوازنده يا خواننده باشند؛ کسي که مي تواند از تن صداي شما تشخيص د هد که داريد دروغ مي گوييد يا به خوبي مي توانيد صداي مشابه دو خواننده را از هم تشخيص د هد، به نوعي از هوش موسيقايي خود استفاده مي کند.
پرورش: آواز خواند ن، سوت زد ن و گوش کرد ن سبک هاي مختلف موسيقي در اين باره مؤثر هستند. هم چنين مي توانيد براي هر زمان از زند گي روزمره تان يک موسيقي متن تصور کنيد يا به آواز طبيعت (صداي پرنده ها يا رودخانه) د قت کنيد.
کاربرد: آهنگسازي، خوانند گي، نوازند گي، نقد آثار موسيقايي و تدريس موسيقي در کود کستان.

4- هوش زبان شناختي
 

هوش زبان شناختي، در واقع بخشي از همان چيزي است که ميان عامه ي مرد م به عنوان هوش پذيرفته شده است. داشتن اطلاعات عمومي زياد، توانايي سخنوري، توانايي خوب نوشتن و خوب خواند ن و به طور کلي کسي که بتواند از زبان به بهترين نحو استفاده کند.
پرورش: همه چيزهايي که در کارگاه هاي نويسند گي آموزش داده مي شود، مي تواند اين هوش را در شما پرورش د هد. توجه به ريشه هاي شفاهي فرهنگ (مثلاً معناي ضرب المثل ها، قصه هاي پدربزرگ و مادر بزرگ ها) و خواند ن کتاب بدون اين که هدف خاصي مثل اضافه شد ن معلومات يا پزداد ن به خاطر اضافه شد ن به کلکسيون کتاب هاي خوانده شده، مد نظرتان باشد، مي تواند اين هوش را پرورش د هد.
کاربرد: روزنامه نگاري، نويسند گي، تدريس ادبيات، مسوؤل روابط عمومي.

5- هوش جسمي-حرکتي
 

اين نوع هوش مرتبط به استعداد کنترل حرکات بد ن و دست کاري ماهرانه ي اشياء است، حتي بعضي از افراد به هوش نشستن و هوش پياده روي نيز اعتقاد دارند.
اولين تصويري که از اين نوع هوش به ذ هن مي آيد، تصوير ژيمناستيک کارهاي ماهر است، اما جراح ها و کساني که خوب از پس حرکات موزون برمي آيند هم در اين زمينه تبحر خاصي دارند.
پرورش: براي اين که يک بد ن سازي ذ هني د هيد قبل از هر چيز بايد ورزش کنيد، يکي از صنايع دستي را ياد بگيزيد ، تا مي توانيد پانتوميم بازي کنيد.
کاربرد: ورزشکار حرفه يي (از فوتبال گرفته تا پرتاب ديسک)، جراحي، مکانيکي

6- هوش ميان فردي
 

بخشي از آن چيزي که اين روزها به نام (هوش هيجاني) معروف شده، همين هوش ميان فردي است. هوش ميان فردي، توانايي خوب ارتباط برقرار کرد ن و خوب درک کرد ن ديگران است. اگر ديگران شما را به عنوان يک فرد صبور مي شناسند، حتماً از اين نوع هوش برخورداريد.
پرورش: به يک سازمان غير دولتي بپيونديد و ببينيد براي عمل کرد ن به شعارهاي مرد مي چقدر توانايي داريد. هر روز پانزده دقيقه به حرف يک نفر خوب گوش دهيد. اگر وبلاگ داريد به کامنت هاي تان جواب بد هيد. زند گي آد م هاي معروف را بخوانيد و ببينيد چه طور مشهور شده اند.
کاربرد: مشاور مدرسه، مشاور خانواده، مدير روابط عمومي يک شرکت، معلمي، پزشکي، مدد کاري و فروشند گي.

7- هوش درون فردي
 

هوش درون فردي يعني هوش درک کرد ن خود و استفاده از خوشناسي براي انتخاب هدف هاي زند گي. کساني که هوش درون فردي دارند بسيار مستقل و فرديت يافته اند. آن ها ريز و درشت عيب و خوبي هاي خود را مي دانند و يک تصوير کامل از شخصيت خود در ذ هن دارند.
پرورش: زند گي نامه و رؤياهاي تان را بنويسد و ردي از خودتان را در آن ها کشف کنيد. دست هاي معتبر خودشناسي يا شخصيت را علامت بزنيد تا تصوير بهتري از خودتان در ذ هن داشته باشيد.
کاربرد: روحاني، روانشناسي باليني و مخصوصاً روانکاو، متخصص الهيات و شغل هايي که آد م آقاي خودش است.

8- هوش طبيعت گرا
 

کساني که عاشق طبيعت هستند و مي توانند طبيعت را بفهمند در آن کار کنند و از آن لذت ببرند، «هوش طبيعت» دارند.
پرورش: يک باغچه ي شخصي در گوشه يي از خانه درست کنيد و گياه پرورش د هيد. آخر هفته ها به کوهنوردي برويد و تغييرات فصل هاي مختلف را ببينيد و از طبيعت عکاسي کنيد.
کاربرد: کشاورزي، متخصص گياه شناسي، متخصص جانورشناسي، نقاشي و عکاسي از طبيعت و عضويت در تيم ملي يا فدراسيون کوهنوردي.
منبع:7 روز زند گي شماره 108