شيوه قرآن در انتقال پيام به مخاطب (2)
فصل دوم شيوه هاي ارتباطي قرآن در انتقال پيام
الف- استفاده از تاريخ و نقل سرگذشت ها
ب- مناظره، احتجاج و جدال احسن
قرآن كريم مناظرات و استدلال ها را به سه صورت بيان كرده است، يك صورت آن مناظراتي است كه بين انبياء(ع) با طاغوت هاي زمانشان صورت گرفته و قرآن كريم به بيان آن محاوره و مناظره مي پردازد و نتايج و پيامدهاي آن را نيز بيان مي كند، مانند مناظره بين حضرت ابراهيم(ع) و نمرود(1) و مناظره بين حضرت موسي(ع) با فرعون زمان خودش(2) و صورت دوم بيان مناظراتي كه در آينده شكل خواهد گرفت و به صورت اخبار غيبي قرآن كريم آنها را بيان مي دارد مانند مناظره بين بهشتيان و دوزخيان(3) يا مناظره بين منافقان و مؤمنان(4) و يا مناظره بين مستضعفان و مستكبران(5) و.... كه هنوز صورت نگرفته ولي وقوع آن حتمي است. صورت سوم مناظراتي است كه مربوط به عصر نزول است و قرآن كريم بدين صورت با مشركان زمان پيامبر اعظم(ص) احتجاج كرده(6) و به جدال احسن با آنان پرداخته است، علاوه بر اين كه روش قرآن در استدلال، جدال احسن است پيامبر و مومنان را نيز به جدال احسن دستور مي دهد(7) و از جدال بي فايده باز مي دارد.
ج- تكرار
اين گونه آيات در قرآن كريم چشمگير است بعضي از آيات عيناً تكرار شده، كه كوچك ترين نمونه آن در سوره كافرون است و نيز در سوره هاي ديگر مانند الرحمن، سوره نمل بعضي از آيه ها با اندكي تفاوت تكرار شده است، در برخي از سوره ها كه به نقل تاريخ و سرگذشت انبياء(ع) امت هاي پيشين مي پردازد نيز قسمت هايي از داستان را تكرار نموده است و هر بار زاويه اي خاص را نگريسته و نمودي تازه از داستان را ارائه داده است و شايد هدف و نكته اي تازه را دنبال كرده است؛ به هر حال تكرار يكي از شگردهاي قرآن كريم براي القاي پيام به مخاطب است.
د- استفاده از آرايه هاي ادبي
زيبايي كلام و القاي هر چه بهتر پيام برگزيده و حقايق را به زيبايي، پوشيده و آشكارا بيان كرده است. قرآن كريم از تشبيه، فراوان استفاده كرده و از مجاز، استعاره و تمثيل به خوبي بهره برده است، از ايجاز به بهترين وجه سود جسته و در مواردي نيز حقايق را به تفصيل بيان نموده است؛ اما به خلاف معاندان و روشن فكران غرب زده و مستشرفان، كه قرآن را خالي از حقايق مي دانند، بايد گفت كه قرآن كريم مملو از حقايق است و حقايق با استفاده از امكانات ادبي موجود در زبان عربي به خوبي بيان كرده، به وجهي كه اين شكل از سخن گفتن ميان مردم و عصر نزول رايج بوده و آنان نه تنها آن را مي فهميده اند بلكه از زيبايي آن به شگفت مي آمده اند.
يكي از تشبيهاتي كه قرآن كريم به كار برده است، تشبيه حق به آب و تشبيه باطل به كف روي آب است(8)؛ علامه طباطبايي در اين باره مي گويد: اين مثال به ما مي گويد كه واقعيت هاي عالم مشهود، نمودهاي مناسبي براي تسليم عالم غيب و حقايق معنوي است؛ از اين رو مثل باورهاي درست مومن، همانند آب فروريخته از آسمان است كه در رودهاي گوناگون جاري مي شود و مردم از آن بهره مي برند و دل هاي آنان زنده مي شود و خير و بركت در آن قرار مي گيرد و مثل اعتقاد باطل در نفس كافر همانند كف هاي روي سيل است كه دوام و قوام ندارد(9).
قرآن رسالت والاي خود را انسان سازي معرفي مي كند، اما تحقيق آن هدف به تناسب مخاطبان و نيازهاي فكري، معرفتي، روحي، عاطفي، معنوي و مادي، دنيوي و آخرتي آن ها نيازمند ابزارها و وسائل گوناگوني است از سوي ديگر قرآن كريم رسالت دارد بينش هايي واقعي از جهان هستي، گذشته، حال و آينده انسان ارائه دهد و ارتباط او با خالق هستي بخش را بيان كند؛ از اين روست كه تمام امكانات زباني را استخدام مي كند و به بيان واقعيت هاي هستي و نقش و كار هر يك مي پردازد و از طرف ديگر در متن آن واقعيات، زبان تربيتي مخصوص به خود دارد كه رسالت انسان سازي را انجام مي دهد.
فصل سوم: ويژگي هاي پيام هاي قرآني
الف- انتفاع همگاني و عموميت پيام هاي قرآني
امام خميني(ره) مي نويسد:
كسي كه بخواهد تربيت و تعليم و انذار و تبشير كند، بايد مقاصد خود را با عبارات مختلفه و بيانات
متشتته، گاهي در ضمن قصد و حكايت و گاهي در ضمن تاريخ و نقل و گاهي به صراحت لهجه، گاهي به كنايت و امثال و رموز تزريق كند، تا نفوس مختلفه و قلوب متشتته، هر يك بتوانند از آن استفاده كنند... و چون اين كتاب شريف [قرآن] براي سعادت جميع و قاطبه سلسله بشر است و... نوع انساني در حالات قلوب و عادات و اخلاق و ازمنه و امكنه مختلف هستند، همه را نتوان به يك طور دعوت كرد، اي بسا نفوسي كه براي اخذ تعليم به صراحت لهجه و القاي اصل مطلب به طور ساده حاضر نباشند و از آن متأثر نگردند، با اين ها بايد به طور ساختمان دماغ آن ها دعوت كرد و مقصد را به آن ها فهمانيد و بسا نفوسي كه با قصص و حكايات و تواريخ سر و كار ندارند و علاقه مند به لب و لباب مقاصدند، اين ها را نتوان با دسته اول در يك ترازو گذاشت...(11)
ب- حقيقت گرايي و واقعيت مداري
اطلاعات قرآن از حوادث تاريخي نيز گرچه كم و نسبتاً محدود است، اما درست و مطابق با واقع است؛ از اين جهت در قرآن کريم حادثه دروغين و به اصطلاح قرآن ، افترايي وجود ندارد(12)، چرا كه اين اطلاعات از مجراي وحي نازل شده است؛در صورتي كه تاريخ هاي بشري كه بر پايه اطلاعات و تحقيقات مورخان سامان دهي شده، آكنده از وقايع جعلي و ظني بوده و جز كليات آن ها و يا اخبار متواتر آن ها، قابل اعتماد نيست؛ اضافه بر اين مطلب، زبان قرآن در طرح وقايع تاريخي زبان نمادين و سمبليك نيست؛ بنابراين وقتي قرآن کريم از خلقت آدم و سجده فرشتگان بر او و تحذير آدم از نزديك شده به شجره ممنوعه سخن مي گويد، اين ها همه وقايعي است كه در زمان خود واقع شده است(13)... . همچنين وقايع ديگري كه قرآن كريم به ذكر آن پرداخته و از نسخ حوادث خارق العاده به شمار مي آيد و با علل مادي قابل توجيه نيست، همه حقايقي است كه سمبليك فرض كردن آن ها جز نفي معجزات موجود در بطن اين حوادث، نتيجه اي در بر ندارد.
ج- هدف مندي پيام هاي قرآني
أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ(14)»؛ اي انسان تو با تلاشي فراوان به سوي پروردگارت مي روي پس ملاقاتش مي كني.
د- نقل وقايع تاريخي به صورت گزينشي
دليل اين موضوع به مصلحت سنجي ويژه قرآن كريم در راستاي هدايت انسان باز مي گردد، زيرا كه قرآن تا حدي كه براي هدايت انسان لازم بوده به طرح وقايع تاريخي پرداخته و از سرگذشت پيامبران و امت هاي آنان ياد كرده است؛ به گفته يكي از محققان: برخورد قرآن با حوادث و زمان هاي گذشته، برخوردي انتخابي و گزينشي است، يعني اين طور نيست كه قرآن نسبت به يك پيامبر يا يك قوم كليه وقايع و اتفاقات را به تفصيل و با تمام جزئيات بيان كند، بلكه آنچه را مي تواند حامل پيام دين و در بر دارنده يك موعظه، هدايت، دعوت و ارشاد باشد، بيان مي كند و در نقل يك واقعه مهم هم آنچه كه بيشتر به اين هدف كمك كرده و از برجستگي خاصي برخوردار است، مطرح مي شود(16).
نتيجه گيري
گر چه قرآن کريم براي بيان مطالب خود روش هاي گوناگون اتخاذ نموده اما مي توان گفت قرآن كريم براي انتقال پيام هاي خود دو شيوه كلي دارد، يكي مستقيم، كه شامل خطابات مستقيم به افراد و گروه هاي مردم مي شود و آنان را با الفاظ خاص منادا قرار مي دهد: « يا ايها النبي، يا ايها الذين آمنوا، يا ايها الذين كفروا، يا اهل الكتاب، يا نساء النبي و...»؛ ديگري شيوه غير مستقيم است كه با بيان هاي مختلف مانند نقل داستان هاي تاريخي، ذكر مناظرات، بيان استدلال ها تكرار مطالب و... به كار رفته و قرآن کريم از اين طريق پيام خود را به مخاطب انتقال مي دهد.
چنان كه از آيات قرآن بر مي آيد، قرآن هدي للناس و هدايت براي تمام مردم جهان در همه زمان ها و مكان هاست، بنابراين ويژگي هاي آن نيز بايد متناسب با مخاطبانش در همه زمان ها و مكان ها بوده و نياز همه را پاسخ گو باشد. خطاب قرآن و فرياد آن متوجه تمام بشريت است و انتفاع آن نيز همگاني است، آخرين كتاب آسماني كه تا قيام قيامت باقي است و متناسب با اين دوام خود تبيان كل شيء و هدايتگر نهايي است؛ سخن آن توحيد و هدف آن رستگاري انسان و اعتلاي كلمه توحيد در سراسر جهان است؛ به توحيد رهنمون مي شود و آن چه در راه از بيان عبرت ها و اخبار غيبي از آينده و گذشته لازم است بيان داشته است.
پي نوشت ها :
1- سوره بقره(2)، آيه 258.
2- سوره شعراء(26)، آيات 33-18.
3- سوره مدثر(74)، آيات 47-40.
4- سوره حديد(57)، آيات 15-12.
5- سوره سباء(34)، 33-30.
6- سوره يس(36)، 82-74.
7- سوره نحل(16)، آيه 125.
8- سوره رعد(13)، آيه 17.
9- محمد باقرسعيدي روشن، تحليل زبان قرآن، ص 305.
10- همان، ص 372.
11- همان، ص 377، (به نقل از آداب الصلاه ص 187).
12- سوره يوسف(12)، آيه 111.
13- مجيد معارف، روش قرآن در طرح وقايع و سرگذشت هاي تاريخي، صحيفه مبين شماره 39، ص 7-18.
14- سوره انشقاق(84)، آيه 6.
15- سوره نساء (4)، آيه 16.
16- مجيد معارف، همان، ص 13.
قرآن كريم، ترجمه ابوالفضل بهرام پور، قم، بنياد نشر قرآن، 1385.
نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، قم، دليل ما، 1380.
جعفريان، رسول، سيره رسول خدا(ص)، قم، دليل ما، 1382.
حسيني ادياني، سيد ابوالحسن، پژوهشي در تاريخ پيامبر اسلام(ص)، بي جا، انوار الهدي، 1375.
سعيدي روشن، محمد باقر، تحليل زبان قرآن و روش شناسي فهم آن، قم، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، 1385.
مصباح يزدي، محمد تقي، معارف قرآن جلد 3، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)، 1386.
معارف، مجيد، روشن قرآن در طرح وقايع و سرگذشت هاي تاريخي، صحيفه مبين، ش 39، زمستان و بهار 86-85.
نقي پور فر، ولي اللّه، پژوهشي پيرامون تدبر در قرآن، قم، اسوه، 1378.
منبع: نشريه فصلنامه ي قرآني کوثر، شماره 34... .