دين و فرهنگ
حجاب در اديان مختلف
احزاب و نور از آن به صراحت ياد شده است. جداي از اسلام حجاب يک پديده ايراني است.
برخي از انديشمندان و مورخان ايران را مبلغ اصلي ترويج حجاب در اسلام مي دانند.
ايرانيان کهن چنانچه از نقشهاي تخت جمشيد بر مي آيد از دير باز از لباس بلند و روسري استفاده مي کردند و زنان اشراف روبنده مي زدند. در زمان مادها که نخستين ساکنان اين ديار بوده اند حجاب کامل شامل: پيراهن بلند چين دار، شلوار تا مچ پا و چادر و شنلي بلند روي لباس بوده است که اين حجاب در دوران سلسله هاي مختلف ادامه داشت. در دوران بعثت زرتشت و قبل و بعد از آن نيز زنان حجاب کامل داشتند زنان در اين دوران با حجاب کامل و پوشاندن موي سر با آزادي در محيط بيرون رفت و آمد مي کردند و همپاي مردان با حجاب کامل و پرهيز از اختلاط هاي فساد انگيز کار مي کردند.
در اين دوران آشور زرتشت با توصيه هاي خود کوشيد تا پايه هاي عفت و پاکدامني را دربين جامعه محکم کنند. جايگاه فرهنگي پوشش درميان زنان ايراني به نحوي بود که هنگامي که خشايارشاه به ملکه (وشي)دستور داد که بدون پوشش به بزم بيايد تا حاضران زيبايي او را بنگرند وي امتناع کرد و به خاطر اين سرپيچي عنوان ملکه ايران را از دست داد.
درکتاب تاريخ تمدن(ويل دورانت) مي خوانيم: پس از داريوش مقام زن خصوصاً در طبقه ثروتمندان تنزل پيدا کرد زنان طبقه بالاي اجتماع جرات آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بيرون بيايند. زنان شوهر دار حق نداشتند
هيچ مردي ولو پدر يا برادران شان ببينند. اين امر ادامه داشت و با ظهور اسلام بهينه شد. تا ظهور مشروطه که عده اي آن را به معناي تجدد خواهي و بدحجابي قلمداد کردند و سرانجام رضا شاه که پس از تنها سفر خارجي اش به ترکيه در سال 1313 تحت تاثير اقدامات آتاتورک قرار گرفت و
پس از آن تا پايان ديکتاتوريش حجاب ممنوع گرديد.
و اما در اروپا نيز در اواخر قرن نوزدهم و پس از رنسانس کارخانه داران اروپايي براي استفاده از زنان در محيط کار و تبليغات، زمينه آزادي و برهنگي آنان به سبک غربي را فراهم کردند که اين فرهنگهاي غلط غربي باعث استفاده از جسم زنان به عنوان منبع درآمد و به فساد و تباهي کشيده شدن او شد.
درکتاب زن در آينه تاريخ، نويسنده پس از طرح علل تاريخ حجاب مي نويسد: با توجه به علل ذکر شده و بررسي آ ثار و نقوش به دست آمده، پيدايش حجاب به دوران پيش از مذاهب مربوط مي شود. پس مذاهب، موجه حجاب نمي باشد ولي بايد پذيرفت که در دگرگوني و تکميل آن بسيار مؤثر بوده اند.
داستان حضرت آدم و حوا مبين اين مطلب است، قران کريم در مورد داستان حضرت آدم و حوا چنين مي گويد:
« هنگامي که آدم و حوا از درخت ممنوعه چشيدند پوشش خود را از دست دادند...
و به سرعت خود را با برگ درختان بهشتي (انجير) پوشاندند.»
بر طبق آيه فوق آدم و حوا قبل از خوردن ميوه ممنوعه داراي پوشش و حجاب بوده اند اين احساس شرم حضرت آدم و حوا بدون حضور شخص ديگر و يا حتي وحي از طرف خداوند نشان دهنده ذاتي و فطري بودن حجاب در انسان است.
در دين يهود، پوشش مناسب از جايگاه والايي برخوردار بود به طوري که علاوه بر حجاب، بر حفظ عفت در بين زنان يهود تاکيد مي شد. ازدواج در سن بيست سالگي اجباري بود و زنان تنها حق داشتند براي شوهرانشان خود را بيارايند و حق صحبت با مردان را نداشتند مگر از پشت پرده و عبادتگاه زنان از مردان جدا بود. حواريون و پاپ ها زنان را با حجاب کامل نزد خود مي پذيرفتند.
در قرون وسطي يهوديان زنان خود را با لباس فاخر مي آراستند اما به آنها اجازه نمي دادند موي سر خود را نمايان کنند.
زنان يهودي، دوشيزگاني محجوب وهمسراني ساعي بودند و به خاطر ازدواج زود هنگام فساد و فحشا در جامعه يهود به حداقل مي رسيد.
ويل دورانت مي گويد: اگر زني بر خلاف قانون يهود بدون سرپوش به ميان مردم مي رفت يا با هر مرد غريبه اي درد دل مي کرد و يا صدايش آن قدر بلند بود که چون در خانه تکلم مي کرد همسايگان صدايش را مي شنيدند مرد حق داشت بدون پرداخت مهريه او را طلاق دهد. در تورات چنين مي خوانيم: « متاع مرد، بر زن روا نباشد و مرد، لباس زن نپوشد زيرا که، هرکه اين مکر کندوه يهود (خداي من) است».
دين مسيحيت نه تنها قوانين حجاب در دين يهود را استمداد بخشيد بلکه در مواردي تحکم بيشتري بکار برد. از نظر دين مسيح حجاب درون مقدم و باعث حجاب برون مي شد. مسيحيت تجرد را مقدس مي شمرد راهبه هاي مسيحي حق ازدواج نداثستند و بايد ميل جنسي را که از نظر آنها ميلي پليد است در خود از بين ببرند. بخاطرهمين امر براي از بين بردن تحريک و فساد، اين مکتب زنان را به رعايت پوشش و عدم آراستگي به صورت شديد تري دعوت مي کرد.
« زنان دنباله مقنعه خود را به پشت گوش هاي خود مي انداختند (در نتيجه بناگوش و گردن شان هويدا بود)» حکم حجاب به طور واضح از سال هفتم هجري نازل شد. «به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را از هر نامحرمي فروبندند و پاکدامني ورزند و زيورهاي خود را آشکار نگردانند مگر آنچه طبعاً از آن پيداست و بايد روسري خود را بر گردن خويش ببندند...»
در قرآن کريم آيات فراواني به صراحت به مسأله حجاب پرداخته است « اي زنان پيامبر، شما اگر تقوا داشته باشيد همانند ديگران نيستيد(بنابراين هرگز نرم و نازک) با مردان سخن مگوئيد تا آن که دلش بيمار است به طمع افتد... و هرگز مانند زنان جاهليت (براي نامحرمان)خودآرايي مکنيد...» پيامبر اسلام در روايات بسياري زنان را به رعايت حجاب دعوت مي کند چنانچه روزي اسماء(خواهر زن پيامبر) با لباس بدن نما و نازک به خانه ايشان آمد پيامبر از او روي برگرداندند و فرمودند:« اي اسماء زن که به حد بلوغ رسيد نبايد جايي از بدنش ديده شود مگر صورت و دستها» و فرمودند: «خداوند مرداني را که شبيه زنان مي شوند و زناني را که خود را شبيه مردان مي کنند نفرين مي کند.» همانگونه که مي بينيد در تمامي فرق اسلامي حجاب واجب است و در اين که زنان هنگام نماز و در مقابل نامحرمان بايد خود را بپوشانند(به جز صورت و دستها تا مچ) اتفاق نظر است.
از بررسي حجاب در بين اديان مختلف به اين نتيجه رسيديم که حجاب در اديان ديگر از شدت بيشتري برخوردار بوده است چنانچه در آئين يهود زنان نمي توانستند صداي خود را بلند کنند يا با مردان سخن بگويند و يا در آئين مسيحيت واجب بودن چادر و روبنده و عدم تکلم زن در کليسا مبين اين امر است. بنابراين دين اسلام نه تنها واضع حجاب براي زنان نبوده است بلکه از افراط و تفريط هايي که در طول تاريخ در مورد حجاب زنان وجود داشته جلوگيري کرده و شيوه تعادل را برگزيده است. اسلام دين فطرت، عقلانيت و منطبق بر نيازهاي حقيقي بشر است اگر احکام آن به صورت ناب و به دور از پيرايه و خرافات تببين شود تمايل به آن بيشتر خواهد شد.
منابع:
قرآن کريم سوره (نور و احزاب)
مجموعه آثار شهيد مرتضي مطهري
تاريخ تمدن ويل دورانت
(محدّثه طوقيان)
منبع: عصر موج شماره 8
تاريخچه حجاب:
احزاب و نور از آن به صراحت ياد شده است. جداي از اسلام حجاب يک پديده ايراني است.
برخي از انديشمندان و مورخان ايران را مبلغ اصلي ترويج حجاب در اسلام مي دانند.
ايرانيان کهن چنانچه از نقشهاي تخت جمشيد بر مي آيد از دير باز از لباس بلند و روسري استفاده مي کردند و زنان اشراف روبنده مي زدند. در زمان مادها که نخستين ساکنان اين ديار بوده اند حجاب کامل شامل: پيراهن بلند چين دار، شلوار تا مچ پا و چادر و شنلي بلند روي لباس بوده است که اين حجاب در دوران سلسله هاي مختلف ادامه داشت. در دوران بعثت زرتشت و قبل و بعد از آن نيز زنان حجاب کامل داشتند زنان در اين دوران با حجاب کامل و پوشاندن موي سر با آزادي در محيط بيرون رفت و آمد مي کردند و همپاي مردان با حجاب کامل و پرهيز از اختلاط هاي فساد انگيز کار مي کردند.
در اين دوران آشور زرتشت با توصيه هاي خود کوشيد تا پايه هاي عفت و پاکدامني را دربين جامعه محکم کنند. جايگاه فرهنگي پوشش درميان زنان ايراني به نحوي بود که هنگامي که خشايارشاه به ملکه (وشي)دستور داد که بدون پوشش به بزم بيايد تا حاضران زيبايي او را بنگرند وي امتناع کرد و به خاطر اين سرپيچي عنوان ملکه ايران را از دست داد.
درکتاب تاريخ تمدن(ويل دورانت) مي خوانيم: پس از داريوش مقام زن خصوصاً در طبقه ثروتمندان تنزل پيدا کرد زنان طبقه بالاي اجتماع جرات آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بيرون بيايند. زنان شوهر دار حق نداشتند
هيچ مردي ولو پدر يا برادران شان ببينند. اين امر ادامه داشت و با ظهور اسلام بهينه شد. تا ظهور مشروطه که عده اي آن را به معناي تجدد خواهي و بدحجابي قلمداد کردند و سرانجام رضا شاه که پس از تنها سفر خارجي اش به ترکيه در سال 1313 تحت تاثير اقدامات آتاتورک قرار گرفت و
پس از آن تا پايان ديکتاتوريش حجاب ممنوع گرديد.
و اما در اروپا نيز در اواخر قرن نوزدهم و پس از رنسانس کارخانه داران اروپايي براي استفاده از زنان در محيط کار و تبليغات، زمينه آزادي و برهنگي آنان به سبک غربي را فراهم کردند که اين فرهنگهاي غلط غربي باعث استفاده از جسم زنان به عنوان منبع درآمد و به فساد و تباهي کشيده شدن او شد.
فطري بودن حجاب:
درکتاب زن در آينه تاريخ، نويسنده پس از طرح علل تاريخ حجاب مي نويسد: با توجه به علل ذکر شده و بررسي آ ثار و نقوش به دست آمده، پيدايش حجاب به دوران پيش از مذاهب مربوط مي شود. پس مذاهب، موجه حجاب نمي باشد ولي بايد پذيرفت که در دگرگوني و تکميل آن بسيار مؤثر بوده اند.
داستان حضرت آدم و حوا مبين اين مطلب است، قران کريم در مورد داستان حضرت آدم و حوا چنين مي گويد:
« هنگامي که آدم و حوا از درخت ممنوعه چشيدند پوشش خود را از دست دادند...
و به سرعت خود را با برگ درختان بهشتي (انجير) پوشاندند.»
بر طبق آيه فوق آدم و حوا قبل از خوردن ميوه ممنوعه داراي پوشش و حجاب بوده اند اين احساس شرم حضرت آدم و حوا بدون حضور شخص ديگر و يا حتي وحي از طرف خداوند نشان دهنده ذاتي و فطري بودن حجاب در انسان است.
حجاب در اديان مختلف:
در دين يهود، پوشش مناسب از جايگاه والايي برخوردار بود به طوري که علاوه بر حجاب، بر حفظ عفت در بين زنان يهود تاکيد مي شد. ازدواج در سن بيست سالگي اجباري بود و زنان تنها حق داشتند براي شوهرانشان خود را بيارايند و حق صحبت با مردان را نداشتند مگر از پشت پرده و عبادتگاه زنان از مردان جدا بود. حواريون و پاپ ها زنان را با حجاب کامل نزد خود مي پذيرفتند.
در قرون وسطي يهوديان زنان خود را با لباس فاخر مي آراستند اما به آنها اجازه نمي دادند موي سر خود را نمايان کنند.
زنان يهودي، دوشيزگاني محجوب وهمسراني ساعي بودند و به خاطر ازدواج زود هنگام فساد و فحشا در جامعه يهود به حداقل مي رسيد.
ويل دورانت مي گويد: اگر زني بر خلاف قانون يهود بدون سرپوش به ميان مردم مي رفت يا با هر مرد غريبه اي درد دل مي کرد و يا صدايش آن قدر بلند بود که چون در خانه تکلم مي کرد همسايگان صدايش را مي شنيدند مرد حق داشت بدون پرداخت مهريه او را طلاق دهد. در تورات چنين مي خوانيم: « متاع مرد، بر زن روا نباشد و مرد، لباس زن نپوشد زيرا که، هرکه اين مکر کندوه يهود (خداي من) است».
دين مسيحيت نه تنها قوانين حجاب در دين يهود را استمداد بخشيد بلکه در مواردي تحکم بيشتري بکار برد. از نظر دين مسيح حجاب درون مقدم و باعث حجاب برون مي شد. مسيحيت تجرد را مقدس مي شمرد راهبه هاي مسيحي حق ازدواج نداثستند و بايد ميل جنسي را که از نظر آنها ميلي پليد است در خود از بين ببرند. بخاطرهمين امر براي از بين بردن تحريک و فساد، اين مکتب زنان را به رعايت پوشش و عدم آراستگي به صورت شديد تري دعوت مي کرد.
حجاب زن پيش از اسلام:
« زنان دنباله مقنعه خود را به پشت گوش هاي خود مي انداختند (در نتيجه بناگوش و گردن شان هويدا بود)» حکم حجاب به طور واضح از سال هفتم هجري نازل شد. «به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را از هر نامحرمي فروبندند و پاکدامني ورزند و زيورهاي خود را آشکار نگردانند مگر آنچه طبعاً از آن پيداست و بايد روسري خود را بر گردن خويش ببندند...»
اسلام و مسئله حجاب:
در قرآن کريم آيات فراواني به صراحت به مسأله حجاب پرداخته است « اي زنان پيامبر، شما اگر تقوا داشته باشيد همانند ديگران نيستيد(بنابراين هرگز نرم و نازک) با مردان سخن مگوئيد تا آن که دلش بيمار است به طمع افتد... و هرگز مانند زنان جاهليت (براي نامحرمان)خودآرايي مکنيد...» پيامبر اسلام در روايات بسياري زنان را به رعايت حجاب دعوت مي کند چنانچه روزي اسماء(خواهر زن پيامبر) با لباس بدن نما و نازک به خانه ايشان آمد پيامبر از او روي برگرداندند و فرمودند:« اي اسماء زن که به حد بلوغ رسيد نبايد جايي از بدنش ديده شود مگر صورت و دستها» و فرمودند: «خداوند مرداني را که شبيه زنان مي شوند و زناني را که خود را شبيه مردان مي کنند نفرين مي کند.» همانگونه که مي بينيد در تمامي فرق اسلامي حجاب واجب است و در اين که زنان هنگام نماز و در مقابل نامحرمان بايد خود را بپوشانند(به جز صورت و دستها تا مچ) اتفاق نظر است.
از بررسي حجاب در بين اديان مختلف به اين نتيجه رسيديم که حجاب در اديان ديگر از شدت بيشتري برخوردار بوده است چنانچه در آئين يهود زنان نمي توانستند صداي خود را بلند کنند يا با مردان سخن بگويند و يا در آئين مسيحيت واجب بودن چادر و روبنده و عدم تکلم زن در کليسا مبين اين امر است. بنابراين دين اسلام نه تنها واضع حجاب براي زنان نبوده است بلکه از افراط و تفريط هايي که در طول تاريخ در مورد حجاب زنان وجود داشته جلوگيري کرده و شيوه تعادل را برگزيده است. اسلام دين فطرت، عقلانيت و منطبق بر نيازهاي حقيقي بشر است اگر احکام آن به صورت ناب و به دور از پيرايه و خرافات تببين شود تمايل به آن بيشتر خواهد شد.
منابع:
قرآن کريم سوره (نور و احزاب)
مجموعه آثار شهيد مرتضي مطهري
تاريخ تمدن ويل دورانت
(محدّثه طوقيان)
منبع: عصر موج شماره 8