تبیین جایگاه قرض الحسنه در اندیشه اسلامی

اصل اندیشه درباره ی مسئله اقتصاد فراتر از تجربیات علمی و مترقی افراد است و رجوع به این تفکر و اندیشه بسیاری از قالب های متوهم اقتصادی امروز را که در سطح جامعه شناخته شده بر هم می زند. این اندیشه در ابواب مختلف فقه بعنوان، عاریه، اجاره، خمس، زکات، قرض و .. یاد می شود. و نماد اهمیت اقتصاد در سطح والای اسلام
يکشنبه، 13 آذر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تبیین جایگاه قرض الحسنه در اندیشه اسلامی

تبیین جایگاه قرض الحسنه  در اندیشه اسلامی
تبیین جایگاه قرض الحسنه در اندیشه اسلامی


 

نويسنده:احمد ابراهیمی هرستانی
منبع : اختصاصي راسخون



 

احمد ابراهیمی هرستانی

چکیده:
اصل اندیشه درباره ی مسئله اقتصاد فراتر از تجربیات علمی و مترقی افراد است و رجوع به این تفکر و اندیشه بسیاری از قالب های متوهم اقتصادی امروز را که در سطح جامعه شناخته شده بر هم می زند. این اندیشه در ابواب مختلف فقه بعنوان، عاریه، اجاره، خمس، زکات، قرض و .. یاد می شود. و نماد اهمیت اقتصاد در سطح والای اسلام است و از این محور بحث قرض الحسنه بعنوان شکل گیری نظام اقتصادی جایگاه ویژه ای دارد. کلیات قرض در لغت به معنای قطع کرده و بریدن است. یعنی قرض نوعی جدا کردن است. زمانی که گفته می شود فردی به فرد دیگری قرض داده است یعنی مالی را که او می طلبد از خود جدا کرده و به او عطا نموده است در اصطلاح فقهی، قرض آن است که کی مال خود را به دیگری تحلیل کند و در این مقاله جایگاه قرض الحسنه را از منظر روایات اهل بیت علیهم السلام از آداب و ویژگی ها و اثراتش بیان نموده ایم.
کلید واژگان: اقتصاد، زندگی، قرض، روایت، مال، بدهکار
مقدمه
قرض الحسنه یکی از جلوه های زیبای یاری و دستگیری نیازمندان به شمار می رود و بدون تردید از دیدگاه تمام آئین ها نیز مورد اهمیت می باشد. و اسلام توجه ویژه ای به مسئله "قرض الحسنه" نموده ، به طوری که ریشه در قرآن و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام دارد."قرض الحسنه" عنوانی است که در میان مومنین شهرت دارد و از مصادیق قرضی است که به صفت "حسن و حسنات" در قرآن از آن نام برده شده است. با توجه به آیات بیان شده در قرآن کریم به چند حقیقت پی می بریم:
الف- اینکه قرض دهنده جلب رضایت خداوند را در نظر داشته باشد.
ب- قرض دهنده به این حقیقت بیندیشد که چشم پوشی از بهره های دنیوی بهره ی او را از زندگی اخروی بیشتر خواهد کرد.
ج-پرداختن به قرض الحسنه ذخیره نمودن پاداش های الهی از جمله گذشته و عفو از خطاهای آدمی است.آری حیات مادی مردم بدون همیاری و تعاون همدیگر امکان ندارد و قرض الحسنه بستری مناسب است برای این همیاری و رفع بسیاری از مشکلات درآمدی مردم. بنابراین آگاهی و شناخت به آداب و ویژگی های منحصر به فرد آن بسیاری از خطاهای وارده شده در سطح "قرض الحسنه" را کاهش می دهد و مردم را به سمت تأمین اقتصادی اسلامی پویا می کشاند.

نقش اقتصاد در زندگی بشر
 

همان گونه که می دانیم مسئله "اقتصاد" از اصول اساسی و مسائل مهم زندگی انسان هاست که در تمام ادوار و در همه اجتماعات نقش مهمی دارد و چرخ زندگی بشر به دور آن می چرخد. اسلام به مسائل اقتصادی اهمیت فراوانی داده است و و جود ابواب متعدد مربوط به مبادلات مالی در فقه و قوانین اسلامی ، حکایت از این دارد که اقتصاد در اسلام ارزش فراوان دارد. اهمیت مسائل اقتصادی تنها از این نظر نیست که تأمین آزادی و استقلال و حیات مادی مردم بدون آن امکان ندارد، بلکه از این نظر نیز هست که پیوند نزدیکی با مسائل زیربنایی جامعه حتی با مسائل "اخلاقی" دارد. جریان یک اقتصاد سالم در پیکر ا جتماع همچون جریان خون سالم در کالبد یک انسان است. ممکن است در حال عادی توجه به نقش گردش خون در حیات یک انسان نداشته باشیم، اما به هنگامی که مجرای شاهرگهای کسی به خاطر اختلاف در سیستم ضدانعقاد با لخته ای خون بسته می شود بلافاصله عکس العمل شدید آن ظاهر می گردد. عضوی که مجرای خونش بسته شده فورا فلج می شود و اگر این عضو از اعضای فعالی همانند قلب یا دستگاه تنفس باشد مرگ ناگهانی را حتما با خود به همراه خواهد داشت. از طرف دیگر فقر اقتصادی عوارضی در پیکر اجتماع درست همانند "کم خونی" و "فقرالدم" همراه دارد. در بیماری فقرالدم چشم درست نمی بیند، گوش قدرت شنوایی درست را از دست می دهد، زبان به لکنت می افتد، دست و پاها می لرزد و مغز هم قدرت اندیشیدن را ندارد. یک اجتماع که با فقر اقتصادی یا یک سیستم مالی ناسالم دست به گریبان است، توانایی و مهارت را از دست می دهد و گرفتار نارسایی های مرگباری در همه زمینه ها می شود. یک سیاستمدار یک دانشمند ماهر، و یک شاعر نکته پرداز و یک تکنسین ورزیده هرگز قادر به انجام رسالت خود در جامعه نیست مگر این که حداقل یک زندگی اقتصادی مناسب داشته باشد.

نقش مسائل اقتصادی شکل اخلاقی جامعه
 

چنان که اشاره شد حتی مسائل اخلاقی نیز به مقدار قابل ملاحظه ای تحت تآثیر عوامل اقتصادی قرار دارند. ممکن است این سخن برای بعضی از علمای اخلاق گران آید که این گونه مسائل معنوی چه ارتباطی می تواند با مسائل اقتصادی داشته باشد، ولی با توجه به این نکته تجربی و حسی را که نگهداری ارزش های اخلاقی همچون شهامت، صراحت، مناعت طبع، راستگویی، امانت و استقللال شخصیت، برای یک انسان گرسنه کار بسیار دشواری است، جای هیچ گونه شکی باقی نمی ماند. آن کس که گرسنه است الزاما گرفتار دروغ و تزویر و تقلب نمی شود و ایمان خود را از دست نمی دهد، اما زمینه ابتلای به این انحرافات اخلاقی در انسانهای گرسنه بسیار آماده تر است و این یک امر حسی و تجربی است. همچنین جای شک نیست که نیازهای مادی و فقر اقتصادی، انسان را به کارهای زشتی همچون چاپلوسی، تملق، ثناخوانی افرادی که شایسته سرزنش اند و عیب جویی از آنها که لایق ستایش نیستند، تشویق می کند.

فقر اقتصادی، انگیزه گناه
 

اسلام فقر اقتصادی را انگیزه گناه و بی نیازی مادی را مایه کمک به تقوا و معنویت شمرده است. پیامبر اکرم صلی اله علیه و آله می فرماید: "نعم العوده علی التقوی الله الغنی(1) بی نیازی کمک خوبی برای تقوا و پرهیزکاری است.و در سخنی از امام صادق علیه السلام می خوانیم: بی نیازی که تو را از ستم بازدارد بهتر است از فقری که تو را به گناه وادارد(2) امیرالمومنین علیه السلام به فرزندش امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود: انسانی را که به دنبال تأمین غذای خود می دود سرزنش مکن، چون کسی که غذایش فراهم نباشد خطاهایش زیاد خواهد شد. (3)

سه چیز از نیازهای عمومی است
 

اما صادق علیه السلام فرمودند: ثَلاثَةُ اَشْياءَ يَحْتاجُ النّاسُ طُرّا اِلَيْها: اَلاَْمْنُ وَالْعَدْلُ وَالْخِصْبُ (4)سه چیز است که همه مردم به آن نیازمندند: امنیت، عدالت، رفاه و فراوانی.و در روایت دیگر آمده است که به مفضل فرمودند: بدان که اساس معیشت انسان در زندگی او نان است و آب (5)امام هشتم علیه السلام فرمود: انسان وقتی خوراک سال خود را تأمین کند، پشتش از بار زندگی سبک می گردد و آسوده خاطر می شود. سپس فرمود: حضرت باقر و حضرت صادق علیه السلام تا زمانی که قوت سال خود را تآمین نمی کردند خانه یا ملک نمی خریدند. (6)بنابراین اسلام معتقد است رسالتش تنها در مسائل اخلاقی و تکمیل جهان معنوی انسانها منحصر نمی شود، بلکه به جنبه های اقتصادی و لذایذ طبیعی آنها عنایت و توجه دارد.

اقتصادر در اسلام اصل است نه زیربنا
 

شکی نیست که انسان مرکب از جسم و جان است و از دیدگاه اسلام، اقتصاد تنها نیمی از سعادت انسان را تأمین می کند. نه تمام زندگی او را و فرق اساسی میان نظام اقتصادی اسلام با تعاملهای کمونیستی و سرمایه داری این است که هرگز اسلام به اصالت اقتصاد معتقد نیست، بلکه آن را یکی از ارکان مهم زندگی انسان می داند که با عوامل دیگر، سعادت انسان را تأمین می کند. البته برخلاف کمونیست ها که اقتصاد را زیربنا می دانند. بهترین دلیل بر این که اقتصاد در اسلام به صورت یک اصل –نه زیربنا- مطرح است این است که اکثر کتابهای فقهی درباره ی مسائل و قوانین اقتصادی دور می زند. بابهای فقه مانند مکاسب، شفعه، اقاله، صلح، مضاربه، مزارعه، مساقات، اجاره، جعاله، عرایه، دین، رهن، حجر، ضمان، حواله، هبه، وقف، صدقه، ارشا، زکات و خمس و ... همه پیرامون موضوعات و مباحث اقتصادی و مالی است و این حکایت از این دارد که اسلام برای اقتصاد اهمیت خاصی قائل است و در قرآن مجید هم بدان تأکید شده است. (7)پس بنابراین همانطور که اسلام رسالتش بر جنبه های اقتصادی استوار است توجه اش نیز به موضوعات مربوط به آن همچون انفاق، صدقه، قرض الحسنه به گونه است که آیات و روایات متعددی در این زمینه بیان گردیده که در این مقاله مورد تحلیل قرارخواهد گرفت.

قرض در لغت
 

قرض در اصل به معنی قطع کردن و بریدن است. (8) از این رو عرب نیز مقراض را نوعی قیچی برنده و تیز می نامد. استعمال این فقط در وام بدون بهره، از این روست که انسان زمانی دست به چنین کاری می زند که هیچ دلبستگی به مال و ثروتش نداشته باشد و کاملا از آنها بریده و جدا شده باشد. به همین علت هر کس توفیقچنین کار پسندیده ای را نخواهد داشت. پس بنابراین در معنای لغوی قرض هرگاه گفته شود فردی به فرد دیگر قرض داده است یعنی مالی را که او می طلبد از خود جدا نموده و به او عطا کند.

قرض در اصطلاح فقهی
 

قرض در اینجا بدان معناست که کسی مال خود را به دیگری تملیک کند، البته بدین صورت که قرض گیرنده نسبت به ادای خود آن مال یا مثل آن و یا قیمت آن ضامن شود و تعهد نماید. (امام خمینی ره)در تحریرالوسیله درتعریف قرض می نویسد: هو تملیک مال لآخر بالضمان بان یکون علی عهدته ادائه بنفسه او بمثله او قیمته (9)یعنی تملیک مالی به دیگری با ضامن کردن قرض گیرنده به اینکه این مال قرض داده شده بر عهده ی قرض گیرنده است و واجب است ادای آن در موعد خودش، اگر خودش مجبور باشد باید عین آن را بپردازد و اگر تلف شود باید مثل آن را تدارک کند. اگراز قبیل مثلیات باشد و یا قیمت آن را بپردازد اگر از قیمیات باشد به هر حال این مسئله در قرض مسلم است که قرض دهنده از همان زمان قرض دادن به دیگری آن را مالک نیست.
فرق "قرض" و "قرض الحسنه"
شاید بسیاری بین قرض و قرض الحسنه تفاوتی را قائل نباشند و هر دو را به یک معنا لحاظ کنند اما در بینش اسلامی دارای تفاوتی مخصوص است که بدان اشاره می نمائیم.در قرض آنچه مطرح شده این است که از عقود معاملاتی و دارای احکامی است و با شرط بدون ربا بودن مورد امضای شارع قرار گرفته و عقلا نیز بدان پیبند هستند. اما "قرض الحسنه" نوعی رفتار است که زیر مجموعه قرض قرار گرفته است بدین معنی که از جهت فقهی و حقوقی تحت عقد قرض بیان می شود اما از نظر محقق شدن، شروط خاصی را داراست که آن را از موارد قرض جدا می سازد از قبیل ناپسند بودن قرض گرفتن در نیازهای غیر ضروری.
قرض، دریافت پاداش "انی معکم" خداوند
قال الله تبارک و تعالی: "...انی معکم لئن اقمتم الصلاه و آتیتم الزکاه و آمنتم برسل و عزرتموهم و اقرضهتم الله قرضا حسنا..." (10)خداوند به بنی اسرائیل فرمود: من در هر حال با شما هستم اگر نماز را اقامه کرده، زکات بدهید و به فرستادگانم ایمان بیاورید و خدا را قرض نیکو دهید. خداوند در این آیه سفارش به اقامه نماز و زکات نموده و سپس به سه عامل مهم اشاره می فرماید که باعث همراهی همیشگی خداوند با بندگان است آن سه عامل "ایمان به پیامبر"، "یاری پیامبر"و "قرض نیکو" است. یعنی هر کسی از بندگان خدا این سه را رعایت کنند چه در دنیا و در زمانهای سختی آسایش و آن چه در قیامت و خطرناک هولناک وعظیم او را یاری می نماید و همراه اوست، و همراهی خداوند هم آرامش بخش ترین وسیله ای است که انسان ها خود را به سختی می اندازند تا شاید بدان دست پیدا کنند. پس قرض دادن به بندگان خدا، عامل برای دریافت "انی معکم" خداوند خواهد شد که در درونش آرامشی همیشگی نهفته شده است.

حکمت دعوت بندگان به قرض الحسنه
 

" من ذاالذی یقرض الله قرضا حسنا فیضاعفه له اضعافا کثیره و الله یقبض و یبسط و الیه ترجعون" (11)کیست که خدا را وام قرض الحسنه دهد تا خدا چندین برابر بر آن بیفزاید و خداست که محدود می کند و وسعت می بخشد و هه به سوی او باز می گردید.قرض دادن به خدا مثال است برای انجام دادن عملی که ثواب و پاداش آن مطلوب است و این تعبیر برای دعوت مومنان به انجام عمل از روی لطف و مهربانی و تأکید بر پاداش دادن به آن است. آری حکمت این که پروردگار عالم بندگانش را توصیه بر قرض نیکو می کند این است که بندگانش در این امتحان الهی، افق وجودی شان را به سمت خداوند متعال بکشانند و بدانند که قبض و بسط رزاقشان در تحت ید و قدرت اوست بنابراین از اینکه گاهی در راه قرض دادن به بندگان بخلی بورزند متوقف خواهند شد زیرا همه قدرتها را در توجه لایزال الهی می بینند و از نگاه به غیر خداوند دست می شویند و در این هنگام قرض دادن برایشان به را حتی صورت می پذیرد و این نمودی از حکمت های این آیه است.

قرض مقرون به اخلاص
 

"ان تقرضواالله قرضا حسنا یضاعفه لکم و یغفرلکم و الله شکور حلیم" (12)اگر در راه خداوند قرض الحسنه دهید برای شما آن را دو چندان کند و شما را بیامرزد و خداوند قدردان بردبار است.در تفسیر صافی ذیل جمله "قرضا حسنا" آمده است که گوید "مقرونا باخلاص و طیب نفس"(13) یعنی رسیدن به پاداش مضاعف الهی با قرض نیکوی همراه اخلاص و بدون هر گونه خودستایی و ریا صورت می پذیرد. در روایتی است که امام صادق علیه السلام فرمودند: "من مشی فی حاجه اخیه المسلم و لم یناصحه فیها کان لمن خان الله و رسوله و کان الله عزوجل خصمه" (14)هر کس برای انجام خواسته ی برادر مسلمان خود گام بردارد اما این اقدام او از روی اخلاص نباشد (برای شهرت یا مقاصد دیگر باشد) همانند کسی است که به خداوند و رسولش خیانت ورزد و خدای عزوجل دشمن او خواهد شد.آری عمل قرض دادن خیلی هم آسان نیست و عزمی راسخ می طلبد، زیرا انسان نتیجه زحمات و کوششها چندین ماه بلکه بعضی مواقع حاصل عمر خود را به دیگری واگذار میکند که از آن استفاده کند و سود دنیوی برای او ندارد، این عمل تنها یک عمل انسانی است که چه بسا با هواهای نفسانی توأم گردد احیانا سبب عجب و کبر و یا طغیانی در قرض دهنده ایجاد کند و خداوند د راین میان فراموش گردد و این ها همه نکاتی است که باید در این آیه بدان توجه نمود.البته این طغیان و تکبرا جای ندارد زیرا خداوند در این آیه خودش را طرف قرض بحساب آورده است. خدائی که خالق و مالک مطلق همه موجودات ،او از همه چیز بی نیاز و همه به او نیازمندند. و تکبر و طغیان در برابر او موردی ندارد.بنابراین در این راه کوشش و سعی باید در راه فراگیری اخلاص در امورات عبادی قرار گیرد. این گونه قرض دادن که از روی جلب رضایت الهی باشد و بدون اشتغالات نفسانیه، به قول علامه زمخشری در تفسیر کشاف، این گونه وام دادن به قدری ثواب دارد که کسی نمی تواند پاداش آن را حدس بزند "لا یعلم کنننها الا الله" (15)

قرض الحسنه یک نوع امر به معروف
 

معروف در قرآن دارای مصادیق مختلفی است که یکی از آنها عبارت است از وام دادن به شکل قرض الحسنه است. در تفسیر برهان ذیل آیه 114 سوره نسا "لا خیر فی کثیر من نجواهم الا من امر بصرقه او معروف او اصلاح بین الناس" آمده است که امام صادق علیه السلام فرمودند: "یعنی بالمعروف القرض" منظور از معروف، وام دادن است.(16)

ویژگی های قرض الحسنه
 

وام دادن بر دو نوع است:

1.وام دادن بعنوان قرض الحسنه (بدون عوض)
 

2.وام دادن همراه با عوض
 

.تفاوت اساسی میان این دو گونه وام این است که:
1.قرض الحسنه به منظور جلب رضایت الهی صورت می پذیرد ولی وام معاوضه ای که از نامش پیداست به منظور دریافت سود دنیوی (عوض) انجام می گیرد.
2.قرض الحسنه هویتی معنوی دارد لکن وام معاوضه ای دارای هویت مادی است
3.در قرض الحسنه، بیشتر جنبه گره گشایی ملحوظ است لکن دروام های معمولی، (وام معاوضه ای) جنبه بهره کشی و به جریان انداختن "پول" و دستیابی به کارکرد آن بیشتر مورد توجه می باشد.
4.در باب قرض الحسنه حفظ کرامت و شخصیت وام گیرنده مورد توجه اکید می باشد. لکن در وام معاوضه ای این چنین نیست.
5.قرض الحسنه، غالبا توسط انسان های آسمانی، آرمانی، و خداباور مورد استقبال قرار می گیرد لیکن در وام معاوضه ای غالبه مسئله از این قرار نیست (17)

مصادیق مهم قرض الحسنه
 

قرض الحسنه ای که در قرآن مطرح می باشد، دارای مصادیق مختلفی است که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
1.قرض الحسنه (یکی از مصادیق انفاق فی سبیل الله) 2.حقوق مالی امام معصوم علیهم السلام 3.انفاق ها در راه خدا اعم از واجب و مستحب 4.شهادت در راه خدا 5.صدقات مستحبی 6.انفاق های واجب ؛ بعضی از صاحب نظران اسلامی آیات مربوط به قرض الحسنه را به مسئله عبادات اختصاص داده، ارجحیت قرض الحسنه را از طرق دیگری اثبات می کنند..طریحی در مجمع البحرین، در باب قرض می نویسد: بعضی از صاحب نظران "قرض الحسنه" را در قرآن کنایه از"اعمال صالح" می دانند. زیرا اعمال صالح، عوض لازم را در آخرت درپی دارد. وی همچنین مسئله ارجحیت قرض الحسنه را از راه تمسک به عموماتی چون "تعاونو علی البر و التقوی" و همچنین "احسنوا ان الله یحب المحسنین" اثبات می کند. باید توجه داشت که منافاتی میان کلام طریحی با مسئله وام یعنی قرض الحسنه در کار نیست، زیرا قرض الحسنه یکی از جلوه های عبادت است واز اعمال صالح له حساب می آید و پاداش الهی خود را در آخرت به همراه دارد. بنابراین آیات قرض در قرآن همه گونه اعمال صالح و عبادات از جمله قرض الحسنه را شامل می شوند. و عموماتی که جهت اثبات ارجحیت قرض الحسنه، بدانها تمسک جسته اند به عنوان تأکید بر مقصودند.

عوامل فساد قرض الحسنه
 

23.قرض الحسنه، با توجه به ویژگی های خود یک عمل خداپسندانه است که مصداق اصلی جهاد مالی یا ایثار مالی را تشکیل می دهد و البته عوامل فساد آن نیز فراوانند از جمله:
1..ریا ، 2.مال حرام یا شبهه ناک 3.عدم طیب خاطر 4..منت گذاردن نسبت به وام گیرنده
که هر یک از این از این چهار عمل می توانند بهار این آلاله بهشتی را به دست خزان بسپارند و صاحب آن را از دستیابی به پاداش عظیم قرض الحسنه محروم سازند.

انگیزه های قرض الحسنه
 

1.پاداش اخروی
2.کسب اخلاق پسندیده (دوری از بخل)
3.تعاون و همکاری
4.پس انداز
5. کسب جایزه
انگیزه اول صرفا اخروی وانگیزه دوم و سوم معنوی و چهارم وپنجم صرفا مادی است.

آداب قرض الحسنه
 

هنگام انعقاد قرارداد:
1.قرض گیرنده نباید نیت عدم پرداخت را داشته باشد.
2.سند مکتوبی تهیه شود که در صورت نزاع، ملا قضاوت قرار گیرد.
3.امکان اخذ وثیقه از قرض گیرنده وجود دارد.

هنگام بازپرداخت:
 

1.نسبت به ادای فوری دین تأکید فراوان شده است.
2.تشویق به تمدید مهلت پرداخت وام در صورت عدم توانایی وام گیرنده و با رجوع به دولت اسلامی
3.در کیفیت اخذ وام شأن وام گیرنده رعایت شود.
4.وام گیرنده در صورت توانایی و تمایل، بازپرداخت را به صورت نیکوتری انجام دهد.
با وجود چنین فرهنگی در زمینه قرض الحسنه یکی از عمده ترین مشکلات قرض، یعنی عدم اطمینان قرض دهندگان در مورد بازپرداخت دیون خود، از بین می رود. (18)

رابطه قرض الحسنه و صدقه
 

د رهر دو نوع تعاون و یاری و ایثار و از خود گذشتگی مشاهده میگردد. هر دو ابزارهایی جهت رفع نیاز، نیازمندان می باشند. اما در قرض الحسنه آبروی افراد نیازمند که برای حفظ آبروی خویش، حاضر به قبول صدقه نیستند را حفظ می کند، بنابراین هم رفع نیاز میکند و هم حفظ آبرو. ولی در صدقه کسی که پول را دریافت می کند امکان اینکه واقعا مستحق آن نباشد وجود دارد. یعنی تمام صدقات به مستحقین حقوقی نمی رسد ولی کسی که قرض میگیرد واقعا مستحق است و احتیاج دارد. در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است که "علی باب جنه مکتوب القرض بثمانیه عشر والصدقه بعشره وذلک ان القرض لایکون الا لمحتاج و الصدقه بما وقعت فی ید غیر محتاج" (19) امام صادق فرمود:" بر در بهشت نوشته شده است قرض، هحده و صدقه ده پاداش دارد. و این بدان سبب است که قرض، تنها برای نیازمند است ولی صدقه بسا در دست کسی قرار می گیرد که نیازمند نیست.همچنین در روایتی دیگر از امام صادق علیه السلام است که فرمود:"الف درهم اقرضها مرتین احب الی من ان تصدق بها مره..." (20)هزار درهم را دوبار قرض بدهم، نزد من محبوب تر است تا آن را یک بار صدقه بدهم.

قرض الحسنه از دیدگاه معصومین علیهم السلام
 

کاری نکنیم که بوی بهشت بر ما حرام شود.
 

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: من احتاج الیه اخوه المسلم فی قرض و هو یقدر علیه فلم یفعل حرم الله علیه ریح الجنه (21)
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: کسی که برادر مسلمانش برای وام گیری به وی نیازمند شود و او بتواند که وامش دهد و خودداری کند خدا بوی بهشت را بر او حرام می سازد.

مومن قرض دهنده مشمول درود ملائکه
 

عن ابی عبداله علیه السلام : قال قال رسول الله صلی الله علیه و آله:من اقرض مومنا قرضا ینتظر به میسوره کان ماله فی زکاه و کان هو فی صلاه من الملائکه حتی یودیه الیه امام صادق از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل فرمودند که: هر کس به مومنی قرض دهد ودرانتظار گشایش کار او باشد آن مال ثواب زکات خواهد داشت و فرشتگان همواره بر او درود می فرستند تا آن که قرض گیرنده مال او را ادا کند.

قرض دادن جز مصارف خیر است
 

عن الصادق علیه السلام: اما الوجوه الاربعه الی یلزمه فیها النفقه من وجه احیطناع المعروف الدین و العاریه و القرض و اقرا الضیف واجبات فی السنه (22)اما مصارف چهارگانه خیر این است: 1- پرداخت بدهی 2-عاریه دادن 3- قرض دادن 4- مهمانی که این ها در سنت ثابت است

قرض بابت زکات حساب می شود
 

عن الصادق علیه السلام: القرض الواحد بثمانیه عشر و ان مات احتسب بها من الزکوه (23) امام صادق علیه السام فرمود: به عوض یک وام هجده ثواب می دهند و اگر وام گیرنده بمیرد آن وام بابت زکات محسوب می شود.

قرض در نزد خداوند از انفاق محبوب تر است
 

لان اقرض قرضا احب الی من ان اصل بمثل (24) امام صادق علیه السلام فرمود: اگر قرض و وام بدهم در نزدمن محبوب تر از این است که مانند آن را صله وبخشش کنم.

اجر خدا برای کسی که قرض به مظلومی بدهد
 

من اقرض ملهوفا فاحسن طلبته و استأنو العمل و اعطا الله بکل درهم الف قنطار من الجنه(25)رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هرکس به مظلومی وام دهد و در وصول وام با او خوشرفتاری کند، گذشته اش آمرزیده شده باید عمل و کار خود را از سر بگیرد و خدا به عوض هر درهمی هزار قنطار از بهشت به او می بخشد (هر قنطار یک پوست گاو بزرگ پر از طلا باشد)

فرصت قرض دادن را از دست مده
 

قال امیرالمومنین علیه السلام: اغتنم من استقر منک فی حال غناک لیجعل قضائه فی یوم عسرتک (26)امیرالمومنین علیه السلام فرمود: کسی که در مال ثروتمندی تو از تو وام خواهد مغتنم بشمار و بده تا خداوند قضای تو را در روزگار تنگدستی و عسرت و پریشانیت قرار دهد.

تا می توانی به دیگران قرض بده
 

عن النعمان عن ابی جعفر علیه السلام: قال من تفقد تفقد و من لا یعد الصبر لفواجع الدهر یعجر و ان قرضت الناس قرضک و ان ترکتهم لم ترکتهم لک یترکوک قال: فکیف اصنع قال: اقرضهم من عرضک لیوم فاقتک و فقرک (27) امام باقر علیه السلام فرمود: هرکس تفقد و دلجویی از دگری کند، به وی دلجویی و تفقد شود و هر کس برای ناگواری های روزگار صبر بخرج ندهد ناتوان و عاجز می گردد، و اگر به مردم قرض و وام دهی به تو قرض و وام دهند واگر توان آنرا وانهی آنان تو را ترک نگویند، راوی عرض کرد: پس چه کار کنم؟ فرمود: از مال خویش به ایشان وام ده تا در روز تنگدستی و احتیاج به تو سود رساند.

کاری نکنید که بهشت بر شما حرام شود
 

عن رسول الله صلی الله علیه و آله فی حدیت: من مشکا الیه اخوه المسلم فلم یقرضه حرم الله عزوجل علی الجنه یوم یجزی المحسنین (28)رسول اکرم صلی الله علیه و آله در ضمن حدیثی فرمود:د اگر مسلمانی شکایت گرفتاری از خود را به نزد برادر مسلمان برد و او وامی به وی ندهد خدای عزوجل در روزی که به نیکوکاران پاداش می دهد بهشت را بر او حرام می فرماید.

ادای دین کسی که مالی ندارد باید از بیت المال داده شود
 

علی بن ابراهیم فی تفسیر فی قوله تعالی النبی اولی بالمومنین من انفسهم فی کلام الی ان قال فلما جعل الله النبی ابا المومنین الزمه مونتهم و تربیه ایتامهم فعند ذلک میعد رسول الله صلی الله علیه و آله المنبر فقال: من ترک مالا فلورثته و من ترک دینا او ضیاعا فعلی و الی فالزم الله نبیه ما یلزم الوالدت للولد و الزم المومنین من الطاعه له ما یلزمه الولد فلذلک الزم امیرالمومنین ما الزم رسول الله من ذلک و بعده الائمه واحدا و احدا (29)علی بن ابراهیم در تفسیر آیه کریمه "پیغمبر اولی و احق به مومنان در نفوس آنان می باشد" در ضمن بیانی آورده است که: چون خدای تعالی رسول خودش را پدر مومنین قرار داده و او را ملزم به تعهد مخارج ایشان و تربیت یتیمان آنان ساخت به همین جهت رسول خدا صلی الله علیه و آله منبر بر امد و فرمود: هرکس پس از مرگ خود مالی باقی گذارد حق وارثان اوست و هرکس وامی یا زن و فرزند نیازمندی باقی گذارد ادای آن وام و تحمل هزینه بازماندگان محتاج بر من است، پس خدا پیغمبرش را ملزم ساخته بدانگونه که پدر در برابر فرزند ملزم است و مومنین را ملزم بر اطاعت از پیغمبر فرمود همانگونه که فرزند در برابر پدر ملزم است و آنچه بر پیغمبر اکرم لازم ساخت بر عهده امیرالمومنین و هر یک از امامان پس از او مقرر داشت.

ادای دین کسی که مالی ندارد بر عهده ی بیت المال است.
 

عن عائشه قالت: لمعت رسول الله: یقول ما من غرکم ذهب بغریم الی و ال من ولاه المسلمین و استبان للوالی عسرته الابری هذا المعسر من دینه و صار دینه علی و الی المسلیمن فیما لدیه من اموال المسلمین (30)عایشه گوید: وام بر عهده حاکم اسلامی است در صورتی که قادر نباشد بر پرداخت عایشه گوید از پیغمبر صلی الله علیه و آله شنیدم می فرمود: هیچ طلبکاری نیست که مدیون و بدهکار خود را به نزدیکی ااز والیان و حاکمان اسلام ببرد و بر حاکم ثابت شود که او قدرت ادا وام را ندارد بر حاکم است که ذمه آن تنگدست را از آن وام خارج سازد و وام او بر عهده حاکم است که باید از اموال مسلمانان که در دست دارد بپردازد.

دیون دیگران را پرداختن، کار اولیا خداست
 

عن عبداله بن بکیر بالسناده عن ابی جعفر علیه السلام: ان الحسین علیه السلام قتل و علیه دین و ان علی ابن الحسین علیه السلام باغ ضیعه له بثلاثماه الف درهم لیقنی دین الحسین علیه السلام و عدات کانت علیه. (31)به روایت عبداله بن بکیر به اسنادش از امام باقر علیه السلام هنگامی که حضرت امام حسین علیه السلام کشته شد مدیون بود، و امام سجاد علیه السلام باغی را از ان حضرت به سیصد هزار درهم فروخت تا اینکه قرض ا مام حسین علیه السلام و وعده هایی که آن حضرت به اشخاص داده بند پرداخت نماید.

مهلت دادن به بدهکار تنگدست
 

قال رسول الله صلی الله علیه و آله من انظر معسرا اظلله الله بظله لوم لاظل الا ظله (32)پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: هرکه به تنگدستی مهلت دهد، خداوند در روزی که هیچ سایه ای جز سایه او نیست، وی را در پناه سایه خود در آورد.

مهلت دادن به بدهکار، استجابت دعاست
 

قال رسول الله صلی الله علیه و آله: من اراد ان تستجاب دعوته و ان تکشف کربته فلیفرج عن معسر (33)پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: هر که می خواهد دعایش مستجاب و اندوهش برطرف شود، به تنگدست مهلت دهد.

قرض موجب فراوانی نعمت در شهرها و خانواده می شود.
 

عن ابن عمار قال قال ابوعبداله علیه السلام لا تمانعوا قرض الخمیر و الخبر و اقتباس النار فانه یجلب الرزق علی اهل البیت مع ما فیه من مکارم الاخلاق (34)ابن عمار گوید که امام صادق علیه السلام فرمود: از قرض دادن خمیر و نان و آتش ممانعت ننمائید. زیرا همه صرف نظر از اینکه در نفس عمل کرامت و بزرگی اخلاق است همه اینها موجب فراوانی روزی خانواده می شود

کمک های مالی ائمه علیهم السلام
 

پیشوایان دینی غیر از مبالغی به قشرهای محروم و مستضعف جامعه کمک های فراوانی می کردند که در تاریخ به طور تفصیل ثبت و ضبط شده است و ما نمونه های مختصر از آنها را از نظر خوانندگان گرامی میگذرانیم. اسامه بن زید سخت بیمار بود. امام حسین علیه السلام برای عیادت او تشریف برد و اسامه اظهار اندوه و تأثر کرد. امام از سبب اندوه او پرسید پاسخ داد شصت هزار درهم مقروض هستم و سبب اندوه من همین است. حضرت پرداخت آن را تقبل نمود. اسامه گفت: می ترسم مدیون از دنیا بروم. امام در حال حیات او قرضش را ادا کرد. (35)حسن بن کثیر گوید: به امام باقر علیه السلام از فقر و احتیاج و بی وفایی برادران و دوستان شکایت بردم فرمود: به برادری است در زمان توانگری حق تو را نگه دارد و در هنگام فقر و احتیاج رشته دوستی خود را از نو ببرد. سپس به غلامش دستور داد کیسه ای که هفتصد درهم در آن آورده و فرمود این را خرج کن و هرگاه تمام شد مرا اگاه ساز. (36)
بهترین کارها نزد پیامبر صلی الله علیه و آله پرداخت قرض برادرت
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند بهترین کارها آن است که برادر مومن خویش را خوشحال سازی یا قرض او را بپردازی.(37)

ترغیب به یادداشت کردن بدهکاری ها
 

رسول خدا صلی الله علیه و آله یادداشت نکردن وام مدت دار به دیگران را مانع استجابت دعای طلبکار دانسته فرمودند: چند گروهند که دعاهایشان مستجاب نمی شود، از جمله این گروه ها کسانی هستند که وام مدت دار از کسی می گیرند. اما آن را یادداشت نکرده بر آن شاهدی نمی گیرند. (38)

نهی از درخواست بی مورد
 

حضرت رسول صلی الله علیه و آله مسلمانان را از درخواست بدون احتیاج نهی کرده فرمودند: من ضع علی نفسه باب مسئله فتح الله علیه سبعین بابا من الفقر لیسدها ادناها شی.هر که بدون نیاز مالی از دیگران طلب قرض کند خداوند هفتاد در از فقر بر روی وی می گشاید که هیچ چیز در دنیا نمی تواند آن را بپوشاند. (39)

سنت و روش پیامبر صلی الله علیه و آله در ادای قرض
 

ا ز امام صادق علیه السلام روایت شده است که: ان رسول الله کان یکون علیه الثنی فیعطی الرباع (40)
روش رسولخدا صلی الله علیه و آله در ادای قرض این بود اگر بچه شتری دو ساله قرض می گرفت به جای آن شتری هفت ساله می داد. یا اگر دو درهم مقروض بود چهار درهم می پرداخت.

قرض گرفتن، غم آور است
 

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: از وام خواستن (و بدهی داشتن) حذر کنید که آن غم شب و ذلت روز است (41)

قرض گرفتن معادل کفر
 

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: از کفر و بدهی به خدا پناه می برم. گفته شده ای پیام آور خدا، آیا بدهی با کفر معادل است؟ فرمود : آری (42)

بالاترین اندوه، قرض گرفتن
 

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: هیچ دردی همچون درد چشم و هیچ اندوهی چون اندوه بدهی داشتن نیست.(43)
تا دین ادا نشود پیامبر صلی الله علیه و آله برمیت نماز نخواند
نقل شده که معاویه بن وهب از امام صادق علیه السلام پرسید به ما رسیده که مردی از انصار را مرگ در رسید که دینی بر عهده داشت از این رو پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند بر جنازه او نماز نگذارد و به حاضران فرمود: بر این دوستان نماز نگذارید تا دین او پرداخت شود. امام علیه السلام در توضیح این روایت فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله بدان جهت این کار را انجام داد تا مردم مسئله دین را سبک نشمارند. (44)

دزدان سه گونه اند
 

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: دزدان سه گونه اند کسی که زکات نپردازد، کسی که مهریه زنان را حلال شمارد، و کسی که قرض کند و نیت پرداخت آن را نداشته باشد. (45)

قرض گرفتن ننگ دین
 

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: از قرض گرفتن پرهیز کنید که ننگ دین است (2) این روایات اخیر که بیان شد، تعارض با روایت ابتدایی که مطرح شد و جود دارد یک دسته از روایات تأکید و تشویق بر قرض گرفتن داشت و یک دسته هم عدم جواز قرض گرفتن را اثبات می نمود ولی راه حل تعارض این دو دسته از روایات روشن است. زیرا درعلم اصول خوانده ایم که اگر بین دو دسته از روایات تعارضی واقع شد. ابتدا باید بین آنها جمع دلالی کرد. اگر جمع در معنا امکان نداشت، باید به سراغ امتیازات و مرتجحات رفت واگر هیچ وقت یک ترجیحی نداشت یا هر دو دسته از نظر مرتجحات یکسان بودند. در مر حله سوم نوبت تغییر می رسد. یعنی هر کدام را که انتخاب کنیم، مانعی ندارد. احادیث بالا کاملا قابل جمع است. زیرا گروه اول روایات ناظر به جایی است که قرض گیرنده، شرطی نمی کند و وام دهنده هم به میل خود چیزی را به عنوان قرض به او می دهد و این حلال است. ولی گروه دوم به نظر می رسد که ناظر به شرط درحین قرض است که در جرگه ی ربا رفته و حرام است و این که اگر مجمع دلالی را نیز نپذیریم مرجحاتی همچون شهرت فتوایی شامل گروه اول روایات می شود و شاهد بر مطلب ما خواهد بود.
نتیجه گیری
تأثیر بسزای قرض الحسنه در آیات قرآن کریم وروایات پیامبر صلی الله علیه وآله واهل بیت علیهم السلام بصورت کامل بیان گردیده شده است وآنچه ما را نسبت به تبین جایگاه قرض الحسنه مورد دقت قرار می دهد این است که اولاقرض الحسنه پس اندازی است که یک درامد دایمی نه تنها برای فرد قرض دهنده بلکه برای تمامی افراد یک جامعه است واز این جهت قزرض الحسنه تأثیر بر جریان اندازی ثروت دارد ثانیاروحیه تعهد پذیری را در مابین افراد یک جامعه گسترش می دهد ثالثا انگیزه های معنوی وآخروی جایگزین انگیزههای مادی گرایانه افراد می شود رابعا نوعی فعالیت تولیدی ،معنوی است خامسا قرض الحسنه باعث کاهش بسیاری از مشکلانت خانوادگی می گردد.

پي نوشت ها :
 

1.وسایل الشیعه، الحرالعاملی، محمد بن الحسن، ج12 ص 16 باب 6، نشر التراث العربی
2.همان ص 17
3.بحار الانوار ج69ص47
4.تحف العقول ص 236
5. بحار الانوار ج 3 ص 83
6. فروع کافی ج 3
7.برگرفته از کتاب منابع مالی اهل بیت علیهم السلام – علیدوست خراسانی، نوراله ص 19 و 20- نشر فرهنگ اسلامی- چاپ 1379
8. مفردات راغب اصفهانی
9. تحریر الوسیله خمینی، روح اله الموسوی، ج 1 ص 651، مکتبه العلمیه الاسلامیه
10. مائده آیه 12
11. بقره آیه 245
12.تغابن آیه 17
13 تفسیر الصافی، فیض کاشانی
14. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، صدوق، ص 246 نشر الدار الرضی، ملا محسن ج 5، ص 186، نشرالصدر
15. قرض الحسنه، بهاربی خزان، عادل پور، علی ص 21، نشر حدیث امروز
16.البرهان، بحرانی، سیدهاشم، ج1 ص415، تفسر عیاشی محمدبن مسعود، ج 1ص27، نشر علمیه
17. قرض الحسنه، بهار بی خزان، عادل پور، علی ص 20، نشر حدیث امروز
18.درآمدی بر جایگاه قرض الحسنه در اسلام و اثرات اقتصادی آن، هادوی نیا، علی اصغر
19. الحکم الزاهره، صابری یزدی، علی رضا، ص 67 انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی
20.الحکم الزاهره، صابری یزدی، علی رضا، ص 67 انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی
21. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شیخ صدوق ص 138
22بحار الانوار ج 100، ص 140، تحف العقول ص 541، ترجمه جنتی، احمد، نشر امیرکبیر
23 .بحار الانوار ج 100، ص 139
24.همان
25.بحار ج 73 ص 368
26.غرر الحکم ج 2 ص 200
27.بحار ج 71 ص 162
28.وسایل الشیعه ج 6 ص 88، بحار ج 73 ص 369
29.مستدرک الوسایل ج 2 ص 490
30.مستدرک الوسائل ج 2 ص 491
31.قرض الحسنه، بهار بی خزان عادل پور، ص 41 به نقل از جامع احادیق ج 18 ص 279
32.منتخب المیزان الحکمه ص 464
33.همان
34.وافی ج 6 ص 468
35.اسدالغابه، نشر دارالفکر، غررالدین بن الاثیر ابوالحسن علی بن محمد الجرزی ج 1 ص 641
36.الارشاد، شیخ مفید ج 2 ص 166 نشر موسسه آل البیت لاحیا التراث
37.نهج الفصاحه حدیث 386
38.قرب الاسناد، حمیری قمی، عبدالله بن جعفر ص 38 نشر کتابخانه نینوی چاپ تهران
39.وسایل الشیعه ج 7 ص 136
40.اصول کافی ج 5 ص 222
41.سفینه البحار ج 3 ص 99
42.همان
43.همان
44.بحارالانوار ج 103 ص 140
45.سفینه البحار ج 3 ص 156

منابع ومأخذ:
1.قرآن کریم
2.البرهان فی تفسیر القرآن الکریم ،سید هاشم بن سلیمان بحرانی ،موسسه بعثت ،قم چاپ اول ،1415ه
3.بحار الأنوار ،مجلسی محمد باقر ،نشر ،موسسه الوفاء،بیروت
4.التبیان فی تفسیر القران ،طوسی محمد بن حسن ،نشر امین ،نجف
5.تحف العقول ،حرانی ،حسن بن علی ،نشر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ،چاپ دوم
6.تفسیر صافی ،فیض کاشانی ،محمد بن حسن شاه مرتضی ،نشر مکتبه الصدر ،چاپ اول، تهران،1415ه
7.تفسیر نور الثقلین ،عروسی حویزی ،عبد علی بن جمعه ،تحقیق رسولی محلاتی ،سید هاشم ،نشر موسسه اسماعیلیان ،چاپ قم
8.تفسیر عیاشی ،عیاشی ،محمدبن مسعود ،چاپخانه علمیه ،تهران 1380ه
9. تفسیر قمی ،قمی علی بن ابراهیم ،نشر دارالکتب ،قم
10. الأعمال وعقاب الأعمال ،صدوق ،محمد بن علی بن بابویه ،نشر رضی 1364ش
11. تفسیر جوامع الجامع ،طبری ،فضل بن حسن ،نشر دانشگاه تهران 1377ش
12.جامع الأخبار ،سبزواری ،محمد بن محمد ،نشر آل البیت ،قم
13.جامع الأحادیث ،قمی ،جعفر بن احمد ،نشر ،البحوث السلامیه ،مشهد
14. غرر الحکم ،آمدی تمیمی ،عبد الواحد ،نشر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم،چاپ اول 1366ش
15. فقه الرضا ،تحقیق موسسه آل البیت
16.الکافی ،کلینی ،محمدبن یعقوب ،نشر دار الکتب السلامیه ،تهران چاپ سوم ،1388 ش
17. مجمع البیان فی تفسیر القران ،طوسی ،فضل بنحسن ،نشر موسسه اعلمی ،بیروت
18.مستدرک الوسائل ،نوری طبرسی ،حسین ،موسسه آل البیت ،قم 1407ه
19.من لا یحضر الفقیهالشیخ الصدوق ،نشر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ،چاپ دوم
20.وسائل الشیعه ،حر عاملی محمد بن حسن ،تحقیق موسسه آل البیت ،قم ،چاپ اول 1411ه
21. الارشاد،شیخ مفید ،کنگره شیخ مفید
22. اسد الغابه ،ابن اثیر،عز الدین ،نشر دارالفکر ،بیروت
23.منابع مالی اهل بیت علیهم السلام ،علیدوست ،خراسانی ،نور الله،نشر فرهنگ اسلامی ،چاپ اول ،1379ش
24. مقاله ،درآمدی بر جایگاه قرض الحسنه در اسلام ،هادوی نیا علی اصغر ،دانشکده اقتصاد دانشگاه مفید ،قم 13/9/76
25.پس انداز در اقتصاد جدید ،رادمنش ،غلامحسین ،چاپ اول ،تهران
26. تحریر الوسیله ،خمینی ،سید روح الله ،نشر مکتبه العلمیه الاسلامیه ،بی جا
27.ربا وقرض ،ابراهیمی ،محمد حسین ،نشر دفتر تبلیغات اسلامی ،قم
28.انسان وجامعه توسعه یافته از دیدگاه اسلام ،نبوی ،سید عباس ،فصلنامه دانشگاه اسلامی ش2
29.نرم افزار جامع الروایات ،مرکز تحقیقات وعلوم اسلامی ،قم
30. نرم افزار نور السیره ،مرکز تحقیقاتی علوم اسلامی
31.سایت کتابخانه طهور
32.کتابخانه دیجیتالی مدرسه صدر بازارحوزه علمیه اصفهان
33. فضیلت قرض از دیدگاه قرآن ،حقانی زنجانی ،حسین ،مکتب اسلام ش1س82



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما