در سيزدهم بهمن سال 1298 خورشيدي، در شهر فريمان، از توابع استان خراسان، در خانوادهاي مذهبي، كودكي ديده به جهان گشود كه تقدير الهي اين بود كه زماني هب دنيا بيايد كه اسلام در خطر است. او در خانواده مذهبي شيخ محمدحسين مطهري بزرگ شد. نام اين بزرگوار را مرتضي گذاشتند و او را در 5 سالگي، براي فراگيري قرآن و ديگر آموزشهاي ابتدايي، به مكتبخانه فرستادند. او در دوازده سالگي، به دليل علاقه به اسلام و فراگيري علوم ديني، تصميم گرفت به حوزه برود. برخي ميخواستند او را منصرف كنند، اما او با حمايتهاي پدر و دايياش، تصميم خود را علني كرد.
در سيزدهم بهمن سال 1298 خورشيدي، در شهر فريمان، از توابع استان خراسان، در خانوادهاي مذهبي، كودكي ديده به جهان گشود كه تقدير الهي اين بود كه زماني هب دنيا بيايد كه اسلام در خطر است. او در خانواده مذهبي شيخ محمدحسين مطهري بزرگ شد. نام اين بزرگوار را مرتضي گذاشتند و او را در 5 سالگي، براي فراگيري قرآن و ديگر آموزشهاي ابتدايي، به مكتبخانه فرستادند. او در دوازده سالگي، به دليل علاقه به اسلام و فراگيري علوم ديني، تصميم گرفت به حوزه برود. برخي ميخواستند او را منصرف كنند، اما او با حمايتهاي پدر و دايياش، تصميم خود را علني كرد.
ورود به حوزه علميه قم
استاد مرتضي مطهري، پس از چهار سال تحصيل در حوزه علميه مشهد، در سال 1315 راهي حوزه علميه قم شد و با كسب فيض از محضر استادان بزرگ، بر دانش خود افزود. يكي از عوامل مهم در شكلگيري شخصيت استاد، بهرهمندي ايشان از استادان متبهر است. وي در فقه و اصول، شاگرد آيتالله بروجردي بود و دررس اخلاق را نيز نزد امام خميني آموخت. ايشان يكي از پيشتازان مبارزه با صهيونيسم در ايران بود. سخنرانيهاي آتشين و اثرگذار ايشان، بر ضد صهيونيسم و دعوت مسلمانان، به ياري رساندن به ملت مظلوم فلسطين، هنوز در گوشها طنينانداز است. بعدها استاد از حوزه علميه قم، به دانشكده الهيات رفت. وي براي آنكه با نسل جوان پيوند داشته باشد و رسالت خود را در زمينه اصلاح جامعه انجام دهد، به تدريس پرداخت. استاد هيچ اصراري براي تدريس در دورههاي عالي نداشت. اين در حالي است كه برخي شاگردانش، در دورههاي فوق ليسانس و دكترا تدريس ميكردند. ايشان براي تقويت پايههاي فكري دانشجويان، در سالهاي اول و دوم دوره ليسانس تدريس ميكرد. افراد بسياري در اين دانشكده، به همت آن استاد فرزانه تربيت شدند. دو تن از افراد مشهوري كه رساله دكتراي خود را زير نظر استاد شهيد نوشتند، شهيد دكتر بهشتي و شهيد دكتر باهنر بودند.
شهادت
پس از شهادت سرلشكر قرني، گروه فرقان اعلام كرد، دو روحاني ديگر را نيز ترور ميكند. در آن زمان استاد به برخي شاگردانش گفته بود، بعد از قرني نوبت من است. بدين ترتيب روز سهشنبه، يازدهم ارديبهشت 1358، ساعت ده و بيست دقيقه شب، استاد مرتضي مطهري مانند مولايش حضرت علي(ع) به سبب كينه خوارج زمان خود، از ناحيه سر و از پشت، در تاريكي به شهادت رسيد.
شهادت استاد يك جنبه مثبت در كوتاهمدت و يك جنبه منفي در درازمدت داشت. جنبه مثبت و موقت اين بود كه شور و هيجاني در مردم پديد آمد و مردم را متوجه خطر دشمن كرد و سبب اتحاد و همدلي مردم، براي حفظ دستآوردهاي انقلاب شد. آنها فهميدند روحانيون متعهد و آگاه، نخستين هدف دشمنان هسند و بدين ترتيب، نقش و تأثير روحانيون، به چشم آمد. در اين ميان، امام نيز مردم را هدايت و از آثار مرحوم مطهري ياد كرد و مردم سراغ آثار ايشان رفتند. در نتيجه، آثار استاد بيش از دروان زندگياش خوانده شد.1
پي نوشت ها :
سيد حسين اسحاقي، زندگينامه و انديشههاي استاد مطهري، مرکز پژوهشهاي اسلامي، زلال کوثر.
منبع ماهنامه قاصدک شماره 52
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.