جهاد اقتصادی با رفاه طلبی سازگار نیست !
نويسنده : مهدى عامرى
از اميرالمومنين(ع) در مورد ايمان سوال شد و ايشان در پاسخ فرمود: «الايمان علي اربع دعائم علي الصبر و اليقين و العدل و الجهاد» ايشان يكي از چهار ركن ايمان را جهاد معرفي كرده كه نشان از اين دارد براي استحكام ايمان بايستي به اين مهم نيز توجه داشت. جهاد به معناي عام آن - از جهاد اصغر گرفته تا جهاد با نفس و جهاد اكبر- سفارشي است كه هم خداوند متعال و هم رسول اكرم و هم ائمه اطهار (عليهم السلام) بدان تأكيد ويژه نموده اند و بر اين اساس است كه مجاهدان مورد تكريم خاص خدا و رسولش هستند؛ «فضل الله المجاهدين علي القاعدين اجرا عظيما» (نساء: 95). دليل اين فضيلت بخشيدن شايد اين باشد كه با ركود و قعود و سكون هيچ پيشرفت و حركتي صورت نمي گيرد و تلاش و تحرك است كه موجب حيات و تعالي مي گردد و جهاد معناي كامل اين تلاش و تحرك است. به خصوص اگر اين نكته را هم اضافه كنيم كه همواره خداوند همراه مجاهدين في سبيل الله بوده و راه هاي هدايت را براي آنها مي گشايد؛ «و الذين جاهدوا فينا لنهد ينهم سبلنا و ن الله لمع المحس نين » (عنكبوت: 69) در آيه اخير، جهاد معنايي عمومي دارد و لذا «معيار جهاد، شمشير و ميدان جنگ نيست. معيار جهاد، همان چيزي است كه امروز در زبان فارسي ما در كلمه «مبارزه» وجود دارد. ... نويسنده مبارز؛ نويسنده غير مبارز. عال م مبارز؛ عال م غير مبارز. دانشجوي مبارز و طلبه مبارز؛ دانشجوي غيرمبارز و طلبه غيرمبارز. جامعه مبارز و جامعه غير مبارز. پس جهاد يعني مبارزه» (رهبر انقلاب در شروع درس خارج فقه، 20/6/73) البته اين را هم بايد اضافه كرد: «جهاد يعني مبارزه براي يك هدف والا و مقدس، ميدان هايي دارد؛ يكي از ميدان هايش حضور در نبردهاي مسلحانه رايج جهاني است. ميدان سياست هم دارد؛ ميدان علم هم دارد؛ ميدان اخلاق هم دارد. ملاك در صدق جهاد اين است كه اين حركتي كه انجام مي گيرد، جهتدار و مواجه با موانعي باشد كه همت بر زدودن اين موانع گماشته مي شود؛ اين مي شود مبارزه. جهاد يعني يك چنين مبارزه اي كه وقتي داراي جهت و هدف الهي بود، آن وقت جنبه تقدس هم پيدا مي كند.» (1/4/83) با اين تعريف از جهاد، مطلب ديگري خود به خود بروز مي كند و آن اينكه «مبارزه يعني تلاش پر نيرو در مقابل يك مانع يا يك دشمن. اگر هيچ مانعي در مقابل انسان نباشد، مبارزه وجود ندارد. در جاده آسفالته، انسان پايش را روي گاز بگذارد و با باك پر از بنزين سفر كند؛ اين را مبارزه نمي گويند. مبارزه آن جايي است كه انسان با مانعي برخورد كند كه اين مانع در جبهه هاي انساني، مي شود دشمن و در جبهه هاي طبيعي، مي شود موانع طبيعي. اگر انسان با اين موانع درگير شود و سعي كند آنها را از ميان بردارد، اين مي شود مبارزه. ... جهاد در قرآن و حديث هم به همين معناست؛ همه جا به معناي جنگ مسلحانه نيست.(20/8/83) پس اگرچه ريشه لغوي جهاد از جهد و به معناي تلاش است اما «هر تلاشي را نمي شود گفت جهاد. در جهاد، حضور و روياروئي با دشمن، مفروض است. انسان يك تلاشي مي كند، دشمني در مقابل او نيست؛ اين جهاد نيست.» (1/8/90) بر اساس آنچه بيان شد «كار جهادي بايد هدفمند، درست متوجه به آرمانها و هوشمندانه و عاقلانه و دشمن شكن باشد.» (25/4/86) و كسي مجاهد و داراي روحيه جهادي است كه در عرصه هاي مختلف اينچنين دست به مبارزه بزند! اما اين تمام مطلب نيست و اين مبارزه حتماً شرايط و ضوابط ديگري نيز خواهد داشت و امام راحل در كلامي ماندگار به خوبي ملزومات را تبيين نموده اند. ايشان در پيام جاودان خود كه به مناسبت كشتار خونين مكه و پذيرش قطعنامه 895 صادر كردند، بيان داشته اند: «... مبارزه، با رفاه طلبي سازگار نيست و آنها كه تصور مي كنند مبارزه در راه استقلال و آزادي مستضعفين و محرومان جهان با سرمايه داري و رفاه طلبي منافات ندارد با الفباي مبارزه بيگانه اند... بحث مبارزه و رفاه و سرمايه، بحث قيام و راحت طلبي، بحث دنياخواهي و آخرت جويي دو مقوله اي است كه هرگز با هم جمع نمي شوند.» اين راهبرد اساسي و رمز راستين هر جهادي در عرصه هاي گوناگون است كه امام راحل از آن به عنوان الفباي مبارزه تعبير مي كنند. دليل اين سخن نيز روشن است چرا كه در بطن جهاد، كار و همت دوچندان و مضاعف نهفته است و افتادن در ورطه راحت طلبي و رفاه زدگي انسان را كسل و فشل و دون همت بار مي آورد. همين خصوصيت بود كه سبب گرديد امام رحمت و رأفت، اميرالمومنين(ع) را به جايي رساند كه لب به نفرين مردم كوفه بگشايد. مردمي كه در هنگامه زمستان، سرما و در تابستان، گرما را بهانه فرار از جهاد قرار مي دادند. حضرت امير(ع) اين افراد را اين گونه مورد خطاب قرار مي دهد: «يا اشباه الرجال ولا رجال، حلوم الاطفال ، و عقول ربات الحجال» اي كساني كه به مردان مي مانيد ولي مرد نيستيد! اي كودك صفتان! بي خرد و اي عروسان حجله نشين! - كه جز عيش و نوش به چيزي نمي انديشيد. (نهج البلاغه: خطبه 27) اين كلام به روشني از رفاه طلبي مردمان كوفه خبر مي دهد كه به گفته خود حضرت امير(ع) خون به دل ايشان كردند. بهانه آوردن، توجيه، ترس، مصلحت انديشي افراطي و دلبستگي به زخارف دنيا همه صفات مذمومي است كه از راحت طلبي نشأت مي گيرد و موجب فاصله گرفتن از دين و غلتيدن به مذلت و زبوني مي گردد. كسي كه طاقت گرسنگي، خستگي، كم خوابي، دوري از فرزند و همسر را ندارد و نمي تواند چشم بر اموال و خانه و مقام خويش ببندد هيچ گاه وارد عرصه جهاد نخواهد شد چرا كه جدا شدن از اين خو و ملكه نفساني، همانند بسياري از عادات و خوي هاي اخلاقي رذيله ديگر به راحتي امكان پذير نخواهد بود و همين است كه حضرت امير(ع) جهاد را مخصوص اولياي خاص خدا مي داند! «ان الجهاد باب من ابواب الجنه فتحه الله لخاصه اوليائه» و اين چنين است كه در صحراي كربلا تنها تعداد معدودي در كنار حضرت سيدالشهداء(ع) مي مانند و ياران واقعي و سرداران اصلي حضرت حجت(عج) 313 نفرند.
حضرت امام(ره) در تبيين جريان قاعد مي فرمايد: «از صدر اسلام تا كنون دو خط بوده است: يك خط، خط اشخاص راحت طلب كه تمام همشان به اين است كه يك طعمه اي پيدا بكنند و بخورند و بخوابند و عبادت خدا هم - آنهايي كه مسلمان بودند- مي كردند، اما مقدم بر هر چيزي در نظر آنها راحت طلبي بود. در صدر اسلام، از اين اشخاص بودند. وقتي كه حضرت سيد الشهداء- سلام الله عليه- مي خواستند مسافرت كنند به اين سفر عظيم، بعضي از اينها نصيحت مي كردند كه براي چه، شما اينجا هستيد، مأمونيد و حاصل، بنشينيد و بخوريد و بخوابيد... حضرت امير -سلام الله عليه- از اينها تعبير مي كند كه اينها همشان علفشان است. يك دسته ديگر هم انبيا بوده اند و اولياي بزرگ. آن هم يك مكتبي بود و يك خطي بود؛ تمام عمرشان را صرف مي كردند در اينكه با ظلمها و با چيزهايي كه در ممالك دنيا واقع مي شود، همشان را اينها صرف مي كردند در مقابله با اينها. (صحيفه امام 14: 521) البته روشن است منظور از رفاه طلبي دوري گزيدن از دنيا و رياضت هاي غير شرعي نيست، بلكه همان گونه كه گرما و سرما اموري مطلوب هستند، اما گرمازدگي و سرمازدگي نوعي بيماري است و نياز به درمان دارد، رفاه هم تا حدي كه به رفاه زدگي نينجامد، براي جامعه لازم است و نبايد جامعه را در فقر و تهي دستي نگه داشت؛ چنانچه حضرت امام(ره) به خوبي اين موضوع را تشريح كرده اند: «خوي كاخ نشيني مضر است، خودش مضر نيست، خويش مضر است، لكن خود او، اين خوي را دنبال دارد. كسي كه تمام توجهش به دامداري است او نمي تواند آدم بشود. كسي كه تمام توجهش به باغداري است اين نمي تواند يك انسان مفيد واقع بشود. آنهايي كه دامداريشان مفيد است براي جامعه، آنها توجه به دامداري ندارند. آنهايي كه دامداريشان براي حفظ جامعه است آنها جزء همان كوخ نشينانند.» (صحيفه امام 71: 376) مقام معظم رهبري نيز در تبيين همين موضوع مي فرمايد: «(در دعاي مرزداران صحيفه سجاديه آمده است) كه فكر مال فتون (مال فتنه انگيز) را از دل آنها ببر. مال فتنه انگيز، جاه طلبي، مقام طلبي، راحت طلبي، عيش طلبي و تجمل طلبي چيزهايي است كه ترديد را از طريق جسم و شهوات، وارد دل و مغز انسان مي كند. مراقب اينها باشيد. بنده نمي خواهم كسي را به زهد علوي دعوت كنم؛ زهد علوي بزرگتر از دهان و ذهن ماست، اما به قناعت و به اين كه نگذاريد زياده طلبي و افزون طلبي به سمت شما هجوم آورد، دعوت مي كنم. اينها مراقبت مي خواهد. راحت طلبي، رفاه طلبي و عيش طلبي، چيزهايي است كه به تدريج در انسان اثر بد مي گذارد و خود انسان هم اول نمي فهمد. يك وقت مي خواهد حركت كند، مي بيند نمي تواند؛ مي خواهد پرواز كند، مي بيند نمي تواند. ذهن ها و دلها و فكرها و ايمان ها را مورد پاسداري دقيق قرار دهيد؛ اين سفارش هميشگي من است. بدانيد در اين صورت، هيچ عامل و نيرويي زير اين آسمان وجود ندارد كه بتواند بر شما غلبه كند.» (24/6/81) در اين ميان البته وظيفه مسئولان و سران نظام اسلامي به مراتب بيشتر است، حضرت امام(ره) كه معتقد بود در برابر انقلاب اسلامي، آمريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند، از سوي ديگر پرتگاه انقلاب را رفاه طلبي مسئولان دانسته و بيان مي دارد: «آن روزي كه مجلسيان خوي كاخ نشيني پيدا كنند خداي نخواسته و از اين خوي ارزنده كوخ نشيني بيرون بروند، آن روز است كه ما براي اين كشور بايد فاتحه بخوانيم... آن روزي كه توجه اهل علم به دنيا شد و توجه به اين شد كه خانه داشته باشم چطور، و زرق و برق دنيا خداي نخواسته در آنها تأثير بكند، آن روز است كه بايد ما فاتحه اسلام را بخوانيم.» (صحيفه امام 17: 377) «اگر مردم احساس كنند بخشي از مسئولان نظام به مسابقه رفاه طلبي و جمع آوري ثروت مشغولند، ايمان و اطمينان آنان به نظام كه پشتوانه اصلي حكومت محسوب مي شود ضربه مي بيند.» (20/8/81)
با اين توضيحات در سالي كه موسوم به جهاد (مبارزه) اقتصادي است يكي از اصلي ترين اهداف و راهبردهاي دستگاه هاي فرهنگي بايد مبارزه با خوي رفاه طلبي باشد در اين صورت است كه راه براي جهاد در عرصه اقتصاد باز خواهد شد و الا مردم و مسئولاني كه در مسابقه تجمل و رفاه هستند نمي توانند اهداف جهاد اقتصادي را محقق كنند!
منبع: www.sobhesadegh.ir
حضرت امام(ره) در تبيين جريان قاعد مي فرمايد: «از صدر اسلام تا كنون دو خط بوده است: يك خط، خط اشخاص راحت طلب كه تمام همشان به اين است كه يك طعمه اي پيدا بكنند و بخورند و بخوابند و عبادت خدا هم - آنهايي كه مسلمان بودند- مي كردند، اما مقدم بر هر چيزي در نظر آنها راحت طلبي بود. در صدر اسلام، از اين اشخاص بودند. وقتي كه حضرت سيد الشهداء- سلام الله عليه- مي خواستند مسافرت كنند به اين سفر عظيم، بعضي از اينها نصيحت مي كردند كه براي چه، شما اينجا هستيد، مأمونيد و حاصل، بنشينيد و بخوريد و بخوابيد... حضرت امير -سلام الله عليه- از اينها تعبير مي كند كه اينها همشان علفشان است. يك دسته ديگر هم انبيا بوده اند و اولياي بزرگ. آن هم يك مكتبي بود و يك خطي بود؛ تمام عمرشان را صرف مي كردند در اينكه با ظلمها و با چيزهايي كه در ممالك دنيا واقع مي شود، همشان را اينها صرف مي كردند در مقابله با اينها. (صحيفه امام 14: 521) البته روشن است منظور از رفاه طلبي دوري گزيدن از دنيا و رياضت هاي غير شرعي نيست، بلكه همان گونه كه گرما و سرما اموري مطلوب هستند، اما گرمازدگي و سرمازدگي نوعي بيماري است و نياز به درمان دارد، رفاه هم تا حدي كه به رفاه زدگي نينجامد، براي جامعه لازم است و نبايد جامعه را در فقر و تهي دستي نگه داشت؛ چنانچه حضرت امام(ره) به خوبي اين موضوع را تشريح كرده اند: «خوي كاخ نشيني مضر است، خودش مضر نيست، خويش مضر است، لكن خود او، اين خوي را دنبال دارد. كسي كه تمام توجهش به دامداري است او نمي تواند آدم بشود. كسي كه تمام توجهش به باغداري است اين نمي تواند يك انسان مفيد واقع بشود. آنهايي كه دامداريشان مفيد است براي جامعه، آنها توجه به دامداري ندارند. آنهايي كه دامداريشان براي حفظ جامعه است آنها جزء همان كوخ نشينانند.» (صحيفه امام 71: 376) مقام معظم رهبري نيز در تبيين همين موضوع مي فرمايد: «(در دعاي مرزداران صحيفه سجاديه آمده است) كه فكر مال فتون (مال فتنه انگيز) را از دل آنها ببر. مال فتنه انگيز، جاه طلبي، مقام طلبي، راحت طلبي، عيش طلبي و تجمل طلبي چيزهايي است كه ترديد را از طريق جسم و شهوات، وارد دل و مغز انسان مي كند. مراقب اينها باشيد. بنده نمي خواهم كسي را به زهد علوي دعوت كنم؛ زهد علوي بزرگتر از دهان و ذهن ماست، اما به قناعت و به اين كه نگذاريد زياده طلبي و افزون طلبي به سمت شما هجوم آورد، دعوت مي كنم. اينها مراقبت مي خواهد. راحت طلبي، رفاه طلبي و عيش طلبي، چيزهايي است كه به تدريج در انسان اثر بد مي گذارد و خود انسان هم اول نمي فهمد. يك وقت مي خواهد حركت كند، مي بيند نمي تواند؛ مي خواهد پرواز كند، مي بيند نمي تواند. ذهن ها و دلها و فكرها و ايمان ها را مورد پاسداري دقيق قرار دهيد؛ اين سفارش هميشگي من است. بدانيد در اين صورت، هيچ عامل و نيرويي زير اين آسمان وجود ندارد كه بتواند بر شما غلبه كند.» (24/6/81) در اين ميان البته وظيفه مسئولان و سران نظام اسلامي به مراتب بيشتر است، حضرت امام(ره) كه معتقد بود در برابر انقلاب اسلامي، آمريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند، از سوي ديگر پرتگاه انقلاب را رفاه طلبي مسئولان دانسته و بيان مي دارد: «آن روزي كه مجلسيان خوي كاخ نشيني پيدا كنند خداي نخواسته و از اين خوي ارزنده كوخ نشيني بيرون بروند، آن روز است كه ما براي اين كشور بايد فاتحه بخوانيم... آن روزي كه توجه اهل علم به دنيا شد و توجه به اين شد كه خانه داشته باشم چطور، و زرق و برق دنيا خداي نخواسته در آنها تأثير بكند، آن روز است كه بايد ما فاتحه اسلام را بخوانيم.» (صحيفه امام 17: 377) «اگر مردم احساس كنند بخشي از مسئولان نظام به مسابقه رفاه طلبي و جمع آوري ثروت مشغولند، ايمان و اطمينان آنان به نظام كه پشتوانه اصلي حكومت محسوب مي شود ضربه مي بيند.» (20/8/81)
با اين توضيحات در سالي كه موسوم به جهاد (مبارزه) اقتصادي است يكي از اصلي ترين اهداف و راهبردهاي دستگاه هاي فرهنگي بايد مبارزه با خوي رفاه طلبي باشد در اين صورت است كه راه براي جهاد در عرصه اقتصاد باز خواهد شد و الا مردم و مسئولاني كه در مسابقه تجمل و رفاه هستند نمي توانند اهداف جهاد اقتصادي را محقق كنند!
منبع: www.sobhesadegh.ir
/ج