شهر گنبد و سلطان
راهنماي سفر به سلطانيه، شهري که بزرگ ترين گنبد آجري جهان را در خود جا داده است
تا قبل از اينکه چمن هاي مرغوب سلطانيه نظر فاتحان مغول را جلب کند، کمتر کسي اسم اين دشت را شنيده بود. مرغزارها و علفزارهايي که «شروياز» نام داشتند، براي مغول هايي که به هوس کشورگشايي جلاي وطن کرده بودند، رنگ و بوي سرزميشنان را داشت. تازه واردان مغول مرتع سرسبز مورد علاقه شان را قونقوراولانگ (چمنزار يا شکارگاه عقاب) ناميدند و چادرهاي رنگارنگشان را در آن سرزمين سبز برپا کردند. دارودسته چشم بادامي، هرازگاهي اسباب اردوکشي را بار اسب هاي جنگي مي کردند و به سمت بلندي هاي شروياز روان مي شدند تا تابستان را در چمنزار عقاب به ييلاق بگذرانند.
اما «الجايتو» هشتمين ايلخان مغول براي اين مرغزار خواب ديگري ديده بود. او صنعتگران و مهندسان را از سراسر امپراتوري به قنقوراولانگ خواند تا برايش پايتخت آبرومندي بسازند.
حالا پس از گذشت هفت قرن از آن روزگار، در ميان ارتفاعات جنوب شرقي زنجان تک و توک عمارت هايي مي بينيد که زماني تنها بخش مختصري از برنامه مفصل ساختماني پايتخت الجايتو بودند. مقصد، گنبد سلطانيه است اما مگر مي شود ديگر ديدني هاي مجموعه سلطانيه را از قلم انداخت. نيت گنبد که کنيد تمام اينها همراهش آمده است؛ مجموعه اي که با تمام ابهتش سال 1384 به عنوان هفتمين اثر ايراني در فهرست ميراث فرهنگي جهاني يونسکو به ثبت رسيد.
اگر هوا مناسب اقامت در چادر است، در طول روز مي توانيد چادرهاي برزنتي را داخل محوطه گنبد برپا کنيد اما بعد از ساعت تعطيلي مجموعه بايد به فکر جايي بيرون از حصار باشيد، که البته چندان اين کار را توصيه نمي کنيم. اگر چادر نداشتيد، با پرداخت شبي 20 هزار تومان مي توانيد در خانه معلم شهر سلطانيه بمانيد. البته اگر کارمند دولت باشيد، به 15 هزار تومان و اگر معلم باشيد اين رقم به 5 هزار تومان کاهش مي يابد. خانه معلم تنها مکان اقامتي سلطانيه است که آن هم فقط تابستان ها درش به روي گردشگران باز است. اما اگر مي خواهيد در هتل هاي مجهز بمانيد، بهتر است به زنجان و 35 کيلومتر به عقب تر برگرديد، اين شهر هتل هاي خوب و پرستاره دارد. البته مي توانيد به شهر خرمدره هم برويد، اما در اينجا بيشتر بايد منتظر مهمانسرا باشيد.
پسر چلبي يا به قول ترک ها «چلبي اوغلي» از جمله کساني بود که اطاعت امر کرد. حالا به فاصله 10 دقيقه پياده روي از ارگ سلطنتي، آرامگاه ساده و خرابه هاي خانقاهي وجود دارد که مردم آن را به نام چلبي اوغلي مي شناسند. در مجموعه وزير ايلخاني با گذشتن از ورودي و حياطي فراخ به مقبره آجري زرد رنگي مي رسيد.
عمارت نصفه نيمه سنگي مرموزي را که در ضلع شمالي مقبره آرام گرفته از قلم نيندازيد که يکي از معدود بناهاي ايران اسلامي است که به سبک سنگ تراشان آسياي صغير ساخته شده.
معبد سنگي يک محوطه ي بزرگ مستطيل شکل است با محراب هايي حجاري شده و دو اژدهاي سنگي که مدام بر سينه ديوار، درهم مي پيچند. البته نبايد از خود محوطه و غاري که در نزديکي اژدها قرار دارد، غافل شويد. درباره قدمت محوطه مختصر اختلافي در حدود 800 سال وجود دارد.
عده اي از کارشناسان معبد را متعلق به دوره ساسانيان مي دانند و تعدادي به ايلخانان عهد سلطان محمد نسبتش مي دهند. محوطه در واقع جاي خالي تکه سنگ هاي سبز رنگي است که حالا بناهاي سلطانيه را سرپا نگه داشته اند. تعدادي از اين قطعه سنگ هاي برش خورده را در ميانه راه سلطانيه به معبد روي زمين مي توانيد ببينيد.
-به دليل خطرات احتمالي زمان گردش در محوطه به هيچ وجه وارد مناطق ممنوع که با زنجير و حصار جدا شده اند نشويد.
-براي اينکه بتوانيد در سلطانيه موزه را هم ببينيد، روزي به جز جمعه را براي سفر انتخاب کنيد.
-استفاده از کتابخانه مجموعه فقط در ساعت هاي اداري امکان پذير است پس زمان تان را مديريت کنيد.
-بعد از ورود به مجموعه، اول از هر چيز راهنماي دوزبانه گنبد سلطانيه را بخواهيد.
-اگر مي خواهيد از اين سفر يادگاري داشته باشيد، به غرفه صنايع دستي مجموعه در کنار ورودي گنبد سلطانيه برويد.
-نه زباله اي در محوطه بريزيد و نه روي بناها يادگاري بنويسيد.
-سرويس هاي بهداشتي در کنار ورودي مجموعه قرار دارند.
-اگر فرصت داشتيد، مي توانيد به فاصله 35 کيلومتري جنوب غربي سلطانيه به روستاي سجاس برويد و به تماشاي مسجد جامع کوچک و ديدني و قبرستان کهنش بنشينيد يا در فاصله 55 دقيقه اي سلطانيه از آرامگاه قيدار نبي و روستاي قيدار بازديد کنيد.
منبع: ماهنامه ايران شناسي و ايران گردي همشهري- سرزمين من- شماره ي 2
تا قبل از اينکه چمن هاي مرغوب سلطانيه نظر فاتحان مغول را جلب کند، کمتر کسي اسم اين دشت را شنيده بود. مرغزارها و علفزارهايي که «شروياز» نام داشتند، براي مغول هايي که به هوس کشورگشايي جلاي وطن کرده بودند، رنگ و بوي سرزميشنان را داشت. تازه واردان مغول مرتع سرسبز مورد علاقه شان را قونقوراولانگ (چمنزار يا شکارگاه عقاب) ناميدند و چادرهاي رنگارنگشان را در آن سرزمين سبز برپا کردند. دارودسته چشم بادامي، هرازگاهي اسباب اردوکشي را بار اسب هاي جنگي مي کردند و به سمت بلندي هاي شروياز روان مي شدند تا تابستان را در چمنزار عقاب به ييلاق بگذرانند.
اما «الجايتو» هشتمين ايلخان مغول براي اين مرغزار خواب ديگري ديده بود. او صنعتگران و مهندسان را از سراسر امپراتوري به قنقوراولانگ خواند تا برايش پايتخت آبرومندي بسازند.
حالا پس از گذشت هفت قرن از آن روزگار، در ميان ارتفاعات جنوب شرقي زنجان تک و توک عمارت هايي مي بينيد که زماني تنها بخش مختصري از برنامه مفصل ساختماني پايتخت الجايتو بودند. مقصد، گنبد سلطانيه است اما مگر مي شود ديگر ديدني هاي مجموعه سلطانيه را از قلم انداخت. نيت گنبد که کنيد تمام اينها همراهش آمده است؛ مجموعه اي که با تمام ابهتش سال 1384 به عنوان هفتمين اثر ايراني در فهرست ميراث فرهنگي جهاني يونسکو به ثبت رسيد.
خانه اي براي معلمان سلطان
اگر هوا مناسب اقامت در چادر است، در طول روز مي توانيد چادرهاي برزنتي را داخل محوطه گنبد برپا کنيد اما بعد از ساعت تعطيلي مجموعه بايد به فکر جايي بيرون از حصار باشيد، که البته چندان اين کار را توصيه نمي کنيم. اگر چادر نداشتيد، با پرداخت شبي 20 هزار تومان مي توانيد در خانه معلم شهر سلطانيه بمانيد. البته اگر کارمند دولت باشيد، به 15 هزار تومان و اگر معلم باشيد اين رقم به 5 هزار تومان کاهش مي يابد. خانه معلم تنها مکان اقامتي سلطانيه است که آن هم فقط تابستان ها درش به روي گردشگران باز است. اما اگر مي خواهيد در هتل هاي مجهز بمانيد، بهتر است به زنجان و 35 کيلومتر به عقب تر برگرديد، اين شهر هتل هاي خوب و پرستاره دارد. البته مي توانيد به شهر خرمدره هم برويد، اما در اينجا بيشتر بايد منتظر مهمانسرا باشيد.
از گنبد تا معبد اژدها
موزه سلطانيه
گنبد سلطانيه
ارگ سلطنتي
آرامگاه ملاحسن
دستگاه چلبي اوغلي
پسر چلبي يا به قول ترک ها «چلبي اوغلي» از جمله کساني بود که اطاعت امر کرد. حالا به فاصله 10 دقيقه پياده روي از ارگ سلطنتي، آرامگاه ساده و خرابه هاي خانقاهي وجود دارد که مردم آن را به نام چلبي اوغلي مي شناسند. در مجموعه وزير ايلخاني با گذشتن از ورودي و حياطي فراخ به مقبره آجري زرد رنگي مي رسيد.
عمارت نصفه نيمه سنگي مرموزي را که در ضلع شمالي مقبره آرام گرفته از قلم نيندازيد که يکي از معدود بناهاي ايران اسلامي است که به سبک سنگ تراشان آسياي صغير ساخته شده.
معبد داش کسن
معبد سنگي يک محوطه ي بزرگ مستطيل شکل است با محراب هايي حجاري شده و دو اژدهاي سنگي که مدام بر سينه ديوار، درهم مي پيچند. البته نبايد از خود محوطه و غاري که در نزديکي اژدها قرار دارد، غافل شويد. درباره قدمت محوطه مختصر اختلافي در حدود 800 سال وجود دارد.
عده اي از کارشناسان معبد را متعلق به دوره ساسانيان مي دانند و تعدادي به ايلخانان عهد سلطان محمد نسبتش مي دهند. محوطه در واقع جاي خالي تکه سنگ هاي سبز رنگي است که حالا بناهاي سلطانيه را سرپا نگه داشته اند. تعدادي از اين قطعه سنگ هاي برش خورده را در ميانه راه سلطانيه به معبد روي زمين مي توانيد ببينيد.
مراقب تاريخ باشيد
-به دليل خطرات احتمالي زمان گردش در محوطه به هيچ وجه وارد مناطق ممنوع که با زنجير و حصار جدا شده اند نشويد.
-براي اينکه بتوانيد در سلطانيه موزه را هم ببينيد، روزي به جز جمعه را براي سفر انتخاب کنيد.
-استفاده از کتابخانه مجموعه فقط در ساعت هاي اداري امکان پذير است پس زمان تان را مديريت کنيد.
-بعد از ورود به مجموعه، اول از هر چيز راهنماي دوزبانه گنبد سلطانيه را بخواهيد.
-اگر مي خواهيد از اين سفر يادگاري داشته باشيد، به غرفه صنايع دستي مجموعه در کنار ورودي گنبد سلطانيه برويد.
-نه زباله اي در محوطه بريزيد و نه روي بناها يادگاري بنويسيد.
-سرويس هاي بهداشتي در کنار ورودي مجموعه قرار دارند.
-اگر فرصت داشتيد، مي توانيد به فاصله 35 کيلومتري جنوب غربي سلطانيه به روستاي سجاس برويد و به تماشاي مسجد جامع کوچک و ديدني و قبرستان کهنش بنشينيد يا در فاصله 55 دقيقه اي سلطانيه از آرامگاه قيدار نبي و روستاي قيدار بازديد کنيد.
منبع: ماهنامه ايران شناسي و ايران گردي همشهري- سرزمين من- شماره ي 2
/ج