عاشورا، خاستگاه انقلاب اسلامى ايران (1)

در مقام تحليل انقلاب اسلامى ايران، يك رويكرد، آن را ملهَم از نهضت حسينى و مكتب عاشورايى مى‏داند و در همين بستر با بررسى عوامل اصلى محدثه انقلاب، آنها را عوامل مبقيه انقلاب نيز دانسته، بر حفظ و استمرارآنها پاى مى‏فشارد. نويسنده در اين مقاله با مفروض گرفتن تأثير پذيرى انقلاب اسلامى ايراناز نهضت امام حسين(ع) به دنبال نشان دادن نوع تأثيرگذارى عاشورا برانقلاب اسلامى و تداوم آن است و در اين راستا عناصر رهبرى، مكتب وملت را در هر دو حركت با معرفى
شنبه، 20 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عاشورا، خاستگاه انقلاب اسلامى ايران (1)

عاشورا، خاستگاه انقلاب اسلامى ايران (1)
عاشورا، خاستگاه انقلاب اسلامى ايران (1)


 

نویسنده : مرتضى شيرودى




 

عاشورا، خاستگاه انقلاب اسلامى ايران
 

در مقام تحليل انقلاب اسلامى ايران، يك رويكرد، آن را ملهَم از نهضتحسينى و مكتب عاشورايى مى‏داند و در همين بستر با بررسى عوامل اصلىمحدثه انقلاب، آنها را عوامل مبقيه انقلاب نيز دانسته، بر حفظ و استمرارآنها پاى مى‏فشارد.
نويسنده در اين مقاله با مفروض گرفتن تأثير پذيرى انقلاب اسلامى ايراناز نهضت امام حسين(ع) به دنبال نشان دادن نوع تأثيرگذارى عاشورا برانقلاب اسلامى و تداوم آن است و در اين راستا عناصر رهبرى، مكتب وملت را در هر دو حركت با معرفى شخصيت رهبران جبهه‏هاى حق و باطل بهبحث مى‏گذارد.
مقاله حاضر مى‏كوشد، به اين سؤالات پاسخ دهد:
1. آيا عاشورا بر انقلاب اسلامى تأثير گذاشته است؟
2. اگر عاشورا بر انقلاب اسلامى تأثير داشته در چه زمينه‏ها و بهچه صورتى بوده است؟
3. آيا عاشورا، همان‏گونه كه در پيدايش و پيروزى انقلاب اسلامىتأثير گذاشت، قادر است بر تداوم آن نيز تأثير بگذارد؟ نيل بهاين‏مقصود و هدف، چگونه و از طريق پيمودن چه راه‏هايىامكان‏مى‏يابد؟

مقدمه
 

اگر چه تأثيرگذارى عاشورا بر انقلاب اسلامى و تداوم آن، از نظر نگارنده مسلّم و بديهىاست، به همين دليل، آن را به عنوان مفروض برگزيده است، اما به جهت آن كه بر خوانندگاننيز اين قطع و يقين حاصل شود، دو دليل در اثبات آن اقامه مى‏كنيم:
دليل اوّل: امام خمينى(ره) به شكل‏هاى مختلف بر چنين تأثيرى اشاره كرده‏اند.به‏عنوان‏مثال:
«حجت ما براى اين مبارزه‏اى كه بين مسلمين و...اين دستگاه فاسد است، حجت ما در جواز ولزوم اين عمل...عمل سيدالشهدا (ع) است...حجت‏مان براين است كه اگر چنانچه اين مبارزهرا ادامه بدهيم و صدهزار از ما كشته بشود براى رفع ظلم...براى اين‏كه دست آنها را از اينمملكت اسلامى كوتاه كنيم، ارزش دارد. حجت‏مان هم كار حضرت امير(ع)، وسيدالشهداست.»
[1]
گمان نكنيد كه اگر اين مجالس عزا نبود و اگر اين دستجات سينه‏زنى و نوحه‏سرايى نبود، br>15> خرداد پيش مى‏آمد
[2]... تمام اين وحدت كلمه‏اى كه مبدأ پيروزى ما شد، براى خاطر اينمجالس عزا و اين مجالس سوگوارى و اين مجالس تبليغ و ترويج اسلام شد... اگر قيامسيدالشهدا سلام الله عليه نبود، امروز هم ما نمى‏توانستيم پيروز شويم.
[3]
... انقلاب‏اسلامى ايران پرتوى از عاشورا و انقلاب عظيم الهى آن است.
[4]
... كربلا را زنده نگه داريد و نام مبارك حضرت سيدالشهدا را زنده نگه داريد كه با زنده بودن اواسلام زنده نگه داشته مى‏شود.
[5]
دليل دوم: بيشتر منابعى كه زمينه‏هاى زايش عاشورا و انقلاب‏اسلامى را كاويده‏اند، بهمشتركات فراوان اين دو اشاره دارند، از جمله:

الف. در باره عاشورا، برخى نوشته‏اند:
 

فرهنگ و تعاليم عاشورا داراى زمينه‏هايى است كه نمونه‏هايى از آن عبارتند از: 1.فرهنگ شهادت، 2. فرهنگ مبارزه مستمر حق با باطل، 3. فرهنگ طاغوت ستيزى و طاغوتزدايى، 4. اصل پيروى از رضاى خدا و مصالح مسلمين، 5. فرهنگ پيشگيرى از جرم و فسادقبل از وقوع آن، 6. فرهنگ نظارت عمومى و امر به معروف و نهى از منكر.
[6]
ب. ديدگاه امام خمينى(ره) در باره انگيزه‏هاى قيام امام‏حسين(ع) عبارت است: 1. عملبه تكليف الهى، 2. تشكيل حكومت اسلامى، 3. نشر اسلام و بقاى آن، 4. امر به معروف و نهىاز منكر، 5. نجات اسلام از خطر تحريف، 6. اصلاح امت و جامعه اسلامى، 7. ظلم ستيزى وعدالت‏خواهى
[7].
ج. در باره انقلاب‏اسلامى.برخى عوامل پيدايش انقلاب‏اسلامى را به اين شرح توضيح
داده‏اند: 1. مذهب، 2. سلطه بيگانگان، 3. رهبرى حضرت امام خمينى(ره)، 4. شعار جدايىدين از سياست، 5. اسلام زدايى نظام حاكم، 6. بيگانه بودن نظام حاكم با مردم، 7. تحقيرشخصيت انسانى مردم، 8. وحدت و يكپارچگى ملت.
[8]
د. برخى زمينه‏هاى انقلاب را به اين شرح بر مى‏شمارند: 1. ايجاد نارضايتى عميق درمردم از شرايط حاكم، 2. وجود رهبرى و ساختارهاى اجتماعى و سياسى بسيج‏گر، 3.گسترش روحيه‏انقلابى و مشاركت مردمى، 4. گسترش و پذيرش انديشه حكومت اسلامى،5. مبارزه خشونت بار مردم با دولت.
[9]
بنابراين، شناخت و تبيين عوامل مؤثر در شكل‏گيرى انقلاب‏اسلامى، بدون توجه به نقشو تأثير نهضت بزرگ امام‏حسين(ع)، شناختى ناقص و به دور از واقع است.
[10]
البته، اجمالى كه از تأثير عاشورا بر انقلاب‏اسلامى سخن گفتيم، براى درك عميق اينتأثير، نارساست، ثانياً بدون قالب بندى و پراكنده است. از اين رو، مقاله تلاش خواهد كردتأثير عاشورا در پيدايش انقلاب‏اسلامى را در سه قالب: رهبرى، ايدئولوژى (اسلام) و مردمنشان دهد، زيرا بيش‏تر منابع مربوط به انقلاب اسلامى، اين سه عامل را تنها عوامل زادنانقلاب‏اسلامى و تداوم آن بيان مى‏كنند:
1. «پيروزى انقلاب‏اسلامى، بطلان بسيارى از نظريه‏ها را به اثبات رساند و ثابت كردنبايد هر پديده‏اى را در لابراتور تجربى آزمايش كرد. پيداست اين همه، جز از طريقامدادهاى الهى و فرهنگ غنى اسلام و رهبرى خردمندانه امام خمينى و فداكارى‏هاى ملتسلحشور و اتحاد و همدلى همه اقشار ملت امكان‏پذير نبود.»
[11]
2. «عامل اصلى كه موجب بروز و پيروزى انقلاب‏اسلامى گرديده است، عامل اسلامزدايى شاه بوده است...مسلّماً غير از اين عامل، بايد عامل وحدت بخش و حركت آفرينرهبرى دينى و مرجعيت والا مقامى نظير امام خمينى را نبايد به باد فراموشى سپرد...بنابراين،مهم‏ترين عوامل بروز و پيروزى انقلاب را بايد در دو مفهوم كلى ديد:
الف. روح اسلام خواهى و خداخواهى مردم (امت)
ب. رهبرى دينى مورد قبول عامه مردم(امام).»
[12]
3. «امام به عنوان وصل ميان مردم و اسلام، با درس از نهضت عاشورا، محتواى سياسى -انقلابى اسلام را بدان بازگرداند. همان‏گونه كه مكتب اسلام، رهبرى امام و حضور مردم، سهعامل اصلى محدثه انقلاب به حساب مى‏آيند، همين سه عامل به عنوان عوامل مبقيه انقلاب نيز محسوب مى‏گردند.»
[13]
رهبرى
در رأس قيام عاشورا، امام‏حسين(ع) و در فراز انقلاب اسلامى، امام خمينى(ره) قرارداشت. يزيد بن معاويه و محمدرضا پهلوى در سوى ديگر اين دو نهضت بودند.

1. حسين بن على(ع)
 

امام خود را اين گونه معرفى مى‏كند:
«ما دودمان پيامبريم و به عهده‏دارى اين امر (حكومت) و ولايت بر شما، از ديگرانى كه به ناحقمدعى آنند و ميان شما به ستم و تجاوز حكومت مى‏كنند، سزاوار تريم».
[14]
حسين(ع) خطاب به وليد، هنگامى كه از او خواست با يزيد بيعت كند، فرمود:
«ما خاندان نبوت و معدن رسالت و محل رفت و آمد فرشتگان و نزول رحمت‏ايم. خداوند به ماآغاز كرده و به ما ختم نموده است.»
[15]
امام در اعتراض به سخنان معاويه در مدينه كه فضايل يزيد را برمى‏شمارد، فرمود: «كسىرا وانهاده‏اى كه از نظر پدر و مادر و صفات شخصى از يزيد بهتر است!» معاويه گفت: گوياخودت را مى‏گويى؟! حضرت فرمود: آرى.»
[16]
در جاى ديگر فرمود:
به خدا قسم! من به خلافت شايسته‏ترم، پدرم بهتر از پدر يزيد است، جدم برتر از جداوست، مادرم بهتر از مادر اوست و خودم بهتر از اويم.»
[17]

2. يزيد بن معاويه
 

امام‏حسين(ع) در نامه‏اى به معاويه نوشت:
«جوانى را به ولايت امر مردم تعيين كرده‏اى كه شراب مى‏خورد و با سگ، بازى مى‏كند! بهامانت خود خيانت كرده و مردم را تباه ساخته‏اى. چگونه يك شرابخوار را به توليت امور امتمحمد(ص) مى‏گمارى؟! شرابخوار كه امين بر يك درهم نيست، چگونه نسبت به امت امينباشد؟!»
[18]
«يزيد، خودش گواه رأى اوست. او براى همان كارهايى كه مشغول است مثل بازى با سگ‏ها،كبوتربازى، نوازندگى و عياشى، بهتر است. بيش از اين بار ستم بر دوش مكش.»
[19]
يزيد در سه سال پادشاهى، سه جنايت فجيع مرتكب شد:
اوّل، در 61هجرى، امام‏حسين(ع) و خاندان عصمت و طهارت و ياران او را به
شهادت‏رساند.
دوم، در 63 هجرى، به مدينه حمله كرد و به مدت سه روز، ياران وى مردم شهر را كشتند؛اموال آنان را به غارت بردند و زنان‏شان را غاصبانه به مِلك خود درآوردند.
سوم، در 64 هجرى، به بهانه سركوبى عبدالله بن زبير كه در خانه خدا پناه گرفته بود، بهمكه حمله برد و خانه خدا را با منجنيق به سنگ و آتش بست.

3. امام خمينى(ره)
 

[20]
مقام معظم رهبرى در معرفى حضرت امام(ع) فرمود:
«امام‏خمينى(ره) آن‏چنان بزرگ بود كه در ميان بزرگان و رهبران جهان و تاريخ، به جز انبيا واولياى معصومين(ع) به دشوارى مى‏توان كسى را با اين ابعاد و با اين خصوصيات تصوركرد...آن بزرگوار، قدرت ايمان را با عمل صالح، اراده پولادين را با همت بلند، شجاعت اخلاقىرا با حزم و حكمت، صراحت لهجه و بيان را با صدق و متانت، صفاى معنوى و روحانى را باهوشمندى و كياست، تقوا و ورع را با سرعت و قاطعيت، ابهت و صلابت رهبرى را با رقّت وعطوفت و خلاصه بسى خصال نفيس و كمياب را كه مجموعه آن در قرن‏ها و قرن‏ها به ندرتممكن است در انسان بزرگى جمع شود، همه و همه را با هم داشت. الحق شخصيت آن عزيزيگانه، شخصيتى دست نيافتنى و جايگاه والاى انسانى او جايگاهى دور از تصور و اساطيرگونه‏بود.»
[21]
ايشان در جاى ديگر فرمود:
«او عبد صالح و بنده خاضع خدا و نيايشگر نيمه شب‏ها و روح بزرگ زمان ما بود. او الگوى كامليك مسلمان و نمونه بارز يك رهبر اسلامى بود. او به اسلام عزت بخشيد و پرچم قرآن را درجهان به اهتزاز در آورد و ملت ايران را از اسارت بيگانگان نجات داد و به آنان غرور و شخصيتو خودباورى بخشيد و او صلاى استقلال و آزادگى را در سراسر جهان سرداد و اميد را دردل‏هاى ملل تحت ستم جهان زنده كرد.
[22]
... امام خمينى(قدس سره) پدر مهربان، معلم دلسوز، مرشد حكيم، ديده‏بان هميشه بيدار،طبيب درد و درمان شناس، سروش رحمت خدا بر امت، يادگار انبيا و اوليا در زمين بود...امامخمينى(قدس سره) يك حقيقت هميشه زنده است. راه او، راه ما؛ هدف او، هدف ما و رهنموداو، مشعل فروزنده ما است.»
[23]

4. محمد رضا پهلوى
 

يكى از نويسندگان مى‏نويسد: «شاه فردى بود كه آن قدر از اموال اين ملت بيچاره را بهحساب‏هاى شخصى خود در بانك‏هاى خارج واريز كرد كه طبق آمار منتشره در سال‏هاىپس از پيروزى انقلاب‏اسلامى، سود خالص سرمايه گذارى‏هاى شاه در دنيا در هر دقيقه بيش از شصت هزار دلار و سود سالانه او بالغ بر سه ميليارد دلار بوده‏است.»
[24]
از خيانت‏هاى بزرگ شاه به ملت ايران، جشن تاج‏گذارى بود كه از بيستم مهر تا بيستم آبان 1346 برگزار شد. بخشى از هزينه‏هاى اين جشن عبارت بود از: تاج شاه با 3380 قطعه الماس، 50 قطعه زمرد و 368 حبه مرواريد به وزن دوكيلو و هشتاد گرم و از نظر قيمت، غير قابل تخمين.
تاج همسر شاه با 1646 قطعه الماس و تعداد مشابهى از جواهرات ديگر و طلا به قيمتتخمينى چهارده ميليون دلار.
پيراهن همسر شاه مزيّن به چهل هزار الماس. وان حمام بلورين 75هزار دلار و هزينهدرشكه مخصوص 150 هزار دلار.
[25]
امام خمينى(ره) بيش از هر كس، به امام‏حسين(ع) شبيه بود و محمدرضا پهلوى به يزيدبن معاويه. و اين مقايسه كه از سوى روحانيت و مردم صورت مى‏گرفت، از عوامل بروز وپيروزى انقلاب اسلامى به شمار مى‏رود. براى تأييد اين سخن، مى‏توان به بخشى از يك سنداز مجموعه اسناد منتشره شده سفارت آمريكا استناد كرد:
روحانيون مسلمان كشور از جمله جسورترين منتقدين شاه به حساب مى‏آيند. در يكى ازبحث‏هاى مرسوم احساسى، شاه را با يزيد كه مسؤول قتل امام‏حسين‏[ع‏] در قرن هفتم بودمقايسه مى‏نمايند. اين رويداد تاريخى شيعه، هسته اصلى اسلام مرسوم در ايران بود و هرساله در صدها نقطه از كشور با برپايى نمايش‏هاى دراماتيك نحوه قتل امام‏حسين(ع) وخانواده‏اش را در اذهان زنده مى‏كنند.
[26]
چرا چنين مقايسه‏اى به پيروزى انقلاب‏اسلامى مدد رساند؟ به آن دليل كه، حاصل اينمقايسه آن بود كه در يك سو امامِ نور و در سوى ديگر امام شرّ را مى‏ديدند. به بيان ديگر، درامام عادل زمان، صفاتى را مى‏يافتند كه به اسلام واقعى نزديك‏تر بود و از اين‏رو، وى را حسين زمان و شايسته دفاع مى‏ديدند. بخشى از اين صفات را مرور مى‏كنيم:

1. تكليف گرايى
 

وقتى دو نفر از سوى والى مكه براى امام‏حسين(ع) امان نامه آوردند تا از ادامه سفر بازشدارند، فرمود:
«درخواب، پيامبر خدا را ديدم. به چيزى فرمان يافتم كه در پى آن خواهم رفت، به زيانم باشديا به سودم.»
[27]
زمانى‏كه فرزدق از اوضاع نامطمئن كوفه گزارش داد، امام فرمود:
«اگر قضاى الهى بر همان چه كه دوست مى‏داريم، نازل شود، خدا را بر نعمت‏هايش سپاسمى‏گوييم...و اگر تقدير الهى ميان ما و آن چه اميدداريم، مانع شد، پس كسى كه نيتش حق ودرونش تقوا باشد، از حق تجاوز نكرده است.»
[28]
امام‏خمينى(ره) هم در اين باره فرمود:
«حضرت سيدالشهدا تكليف براى خودش دانستند كه بروند و كشته بشوند و محو كنندآثارمعاويه و پسرش را.»
[29]
امام‏خمينى(ره) با درك پيام عاشورا، در سراسر زندگى سياسى اجتماعى خويش بر معيارتكليف عمل كرد و حركت نمود و عقيده داشت:
«همه ما مأمور به اداى تكليف و وظيفه‏ايم، نه مأمور [به‏] نتيجه.»
[30]
به هنگام پذيرش قطع‏نامه 598 فرمود:
«شما را مى‏شناسم، شما هم مرا مى‏شناسيد. در شرايط كنونى آن چه موجب امر [قبولى قطعنامه‏] شد تكليف الهى‏ام بود.»
[31]

2. قاطعيت و شجاعت
 

ايمان راسخ به اداى‏تكليف، شجاعت و قاطعيت مى‏آفريند. به اين دليل، امام‏حسين(ع)پس از برخورد با سپاه حر فرمود:
«شأن و موقعيت من، موقعيت كسى نيست كه از مرگ بهراسد.»
[32]
در جايى ديگر فرمود:
«نه دست ذلت به اينان مى‏دهم و نه‏چون بردگان فرار يا اقرار مى‏كنم.»
[33]
تعبير امام‏خمينى(ره) از شجاعت و قاطعيت امام‏حسين(ع) اين بود كه «ماه محرم، ماه حماسه و شجاعت و فداكارى آغاز شد، ماهى كه خون بر شمشير پيروز شد.
[34]»
امام با درس گرفتن از عاشورافرمود:
«من به تمام دنيا با قاطعيت اعلام مى‏كنم كه اگر جهان خواران بخواهند در مقابل دينمابايستند، ما در مقابل همه دنياى آنان خواهيم ايستاد و تا نابودى تمام آنان از پاىنخواهيم‏نشست.»
[35]
بنابراين جاى شگفتى نيست كه بفرمايد:
«والله من به عمرم نترسيدم.»
[36]

پي‌نوشت‌ها:
 

[1]. صحيفه نور، ج‏3، ص‏8.
[2]. همان، ج‏16، ص‏206.
[3]. همان، ج‏17، ص‏60.
[4]. همان، ج‏18، ص‏22.
[5]. ص‏12.
[6]. هاشم هاشم زاده هريسى، اصول فرهنگ و تعاليم عاشورا، چكيده مقالات كنگره بين‏المللى امامخمينى(س) و فرهنگ عاشورا (تهران: مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، 1374، ص‏189.
[7]. على ربانى گلپايگانى، انگيزه‏ها و دستاوردهاى قيام امام‏حسين(ع) از ديدگاه امام خمينى(ره)، همان،ص‏217.
[8]. حبيب الله طاهرى، انقلاب و ريشه‏ها (تهران: سازمان تبليغات اسلامى، 1369) ص‏165 - 175.
[9]. جمعى از نويسندگان، انقلاب‏اسلامى چرايى و چگونگى رخداد آن، ويراست سوم (قم: معارف،1379) ص‏15.
[10]. جميله كديور، نقش عاشورا در شكل‏گيرى و تداوم انقلاب‏اسلامى ايران، چكيده مقالات...، همان،ص‏140.
[11]. حميد دهقان، پژوهشى نو پيرامون انقلاب‏اسلامى (قم: مدين، 1377، ص‏177.
[12]. مجيد كاشانى، جامعه‏شناسى انقلاب (تهران: دانشگاه پيام نور، 1376) ص‏248.
[13]. كديور، همان، ص‏142.
[14]. بحارالانوار، ج‏44، ص‏377.
[15]. محمد مهدى شمس الدين، ارزيابى انقلاب امام‏حسين(ع)، ترجمه مهدى پيشوايى (تهران، الست فردا،1380) ص‏164.
[16]. جواد محدثى، پيام‏هاى عاشورا (قم: پژوهشكده تحقيقات اسلامى، 1377) ص‏41.
[17]. همان، به نقل از: موسوعة كلمات الامام الحسين، ص‏268.
[18]. همان، ص‏258.
[19]. ص‏40.
[20]. على مؤمن، فرهنگ حسينى و فرهنگ يزيد، چكيده مقالات، همان، ص‏166.
[21]. محمد سپهرى، خورشيد بى غروب (تهران: سازمان تبليغات اسلامى، 1369، ص‏7.
[22]. روزنامه اطلاعات، 1369/3/9، ص‏5.
[23]. همان، 1369/3/13، ص‏6.
[24]. على اصغر حاج سيد جوادى، تازمانى كه شاهان و جود دارند پيامبران نيز هستند (تهران: اميركبير،1358) ص‏57.
[25]. عباسعلى عميد زنجانى، انقلاب اسلامى و ريشه‏هاى آن (تهران: نشر كتاب سياسى، 1369) ص‏475.
[26]. عليرضا زهيرى، عصر پهلوى به روايت اسناد (تهران: معارف، 1379) ص‏292.
[27]. محدثى، همان، ص‏75. به نقل از: تاريخ طبرى، ج‏3، ص‏292.
[28]. همان.
[29]. صحيفه نور، ج‏8، ص‏12.
[30]. كلمات قصار (تهران: مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى(ره)، 1371) ص‏50.
[31]. صحيفه نور، ج‏20، ص‏241.
[32]. محدثى، همان، ص‏63، به نقل از: احقاق الحق، ج‏11، ص‏601.
[33]. بحارالانوار، ج‏45، ص‏6.
[34]. صحيفه نور، ج‏3، ص‏225.
[35]. همان، ج‏20، ص‏118.
[36]. همان، ص‏117.
 

منبع: فصلنامه حکومت اسلامی شماره 27




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها
play_arrow
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها