فوق العاده دخترانه

گفتم: توي يک مقاله خواندم که: اصلا هم حجاب پوشاندن مو نيست، نوشته بود به پوشاندن مو توي قرآن اشاره نشده. نوشته بود حجاب معمول که مي گويند دايره صورت و دست ها تا مچ را علماي دين تعيين کرده اند.چرا تا اين حدش را نمي دانم، ولي مي دانم مصيبت است که هميشه حواست به مويت باشد که از کنار روسري ديده نشود. مو است ديگر، ليز مي خورد و بيرون مي زند. مخصوصا اگر لخت باشد.بدون اين که چيزي بگويد بلند شد و رفت.
پنجشنبه، 3 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فوق العاده دخترانه

فوق العاده دخترانه
فوق العاده دخترانه


 

نويسنده: رقيه نديري




 
گفتم: توي يک مقاله خواندم که: اصلا هم حجاب پوشاندن مو نيست، نوشته بود به پوشاندن مو توي قرآن اشاره نشده. نوشته بود حجاب معمول که مي گويند دايره صورت و دست ها تا مچ را علماي دين تعيين کرده اند.
چرا تا اين حدش را نمي دانم، ولي مي دانم مصيبت است که هميشه حواست به مويت باشد که از کنار روسري ديده نشود. مو است ديگر، ليز مي خورد و بيرون مي زند. مخصوصا اگر لخت باشد.
بدون اين که چيزي بگويد بلند شد و رفت.
با خودم گفتم ديدي کم آورد؟
دو سه دقيقه بعد با يک بسته فلش کارت برگشت و کنارم نشست.
گفت: آرزو داشتم به قرآن مسلط باشم اما تا به حال به آن آرزو نرسيده ام. ديروز توي اين فلش کارت ها به آيه اي برخوردم که امروز مي تواند به کارمان بيايد.
فلش کارت را داد دستم.
آيه 59 سوره احزاب بود. از همسران و دختران پيامبر و زنان مؤمن مي خواست خودشان را با جليبات بپوشاند... يک نگاه به فلش کارت کردم و يک نگاه به صورت دوستم.
گفت مي داني جليبات چيست؟
گفتم نه
گفت: لغت شناس ها روي اين کلمه اختلاف نظر دارند.
بعضي مي گويند چيزي مثل چادر است، بعضي معتقداَند مقنعه يا روسري بزرگي است که سر و گردن و روي سينه را مي پوشاند و تا زانو پايين مي آيد.
بعيد است چنان پارچه اي مو را نپوشاند. آن هم با سربند خاصي که زن هاي عرب دارند.
پرسيدم: منظورت شلمه است؟
جواب داد: يک چيزي مثل آن که از بالاي روسري شان مي بندند.
گفتم خبر را شنيده اي؟
پرسيد: کدامش را؟
آب دهانم را قورت دادم و گفتم: آن زن که نزديک پاساژ صدف گدايي مي کرده...
گفت طرف سرمايه دار از آب درآمده؟
گفتم زهي خيال باطل... بگو خودفروش. ديدي چه روبندي مي زد و چقدر چادرش را سفت...
نگذاشت حرفم تمام شود.
گفت اين حرف ها زدن ندارد.
گفتم خوب ديگر وقتي چادري ها اين کارها را مي کنند به من حق بده که راحت باشم.
خنديد و گفت: اين همه صغري کبري چيدي که اين را بگويي؟
گفتم وقتي حجاب نشانه فقر و ريا در جامعه باشد، مي شود نقل خرقه زمان حافظ. بايد از آن دوري کرد، تا تو را با آن جور آدم ها اشتباه نگيرند.
گفت: اول اين که آن زن نه دين را فهميده، نه حجاب را. تو هم بايد بپذيري که توي جامعه هر جور آدمي زندگي مي کند. بعد هم چند بار به تو بگويم گناه کسي را به پاي ديگري نمي نويسند؟
تو اگر عفيف باشي و حجابت را رعايت کني، خود به خود يک انرژي مثبت به ديگران منتقل مي کني و اين خيلي ارزش دارد. ديگر اين که همه اگر با اين ديد حجاب را کنار بگذارند، ارزش ها و ضد ارزش ها وارونه مي شوند و اين خطرناک است.
منبع: ماهنامه ديدار آشنا شماره 131



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط