قرض الحسنه

یكی از اصل های مهمّ اسلامی، اصل قرض الحسنه (وام دادن بدون سود) می باشد كه در قرآن و زندگی امامان ـ علیهم السلام ـ اهتمام بسیاری به آن داده شده است. برای روشن شدن مطلب، لازم است در این راستا سه مطلب را مورد بررسی قرار دهیم:
سه‌شنبه، 22 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
قرض الحسنه

قرض الحسنه
قرض الحسنه


 





 
یكی از اصل های مهمّ اسلامی، اصل قرض الحسنه (وام دادن بدون سود) می باشد كه در قرآن و زندگی امامان ـ علیهم السلام ـ اهتمام بسیاری به آن داده شده است. برای روشن شدن مطلب، لازم است در این راستا سه مطلب را مورد بررسی قرار دهیم:
1. معنی قرض الحسنه.
2. قرض الحسنه در قرآن.
3. اهتمام امامان به قرض الحسنه.

معنی قرض الحسنه
 

واژه «قرض» در ریشه لغوی به معنی بریدن است. از این رو عرب به قیچی كه برّنده است، مقراض می گویند. استعمال این واژه در وام بدون بهره، از این رو كه انسان وقتی می تواند به چنین كار نیكی توفیق یابد كه دلبستگی به مال و ثروت را از خود ببرّد و قطع كند، وگرنه به چنین توفیقی نخواهد رسید. و معنی دیگر بریدن این است كه قرض دهنده قسمتی از اموالش را جدا كرده و به قرض گیرنده می دهد.
لازم به تذكر است كه قرض دادن به قرض پول، منحصر نیست. بلكه شامل قرض كالاهای مختلف نیز می شود. مثلاً همسایه ای می خواهد عروسی كند و نیاز به فرش و ظرف دارد، شما به مدّت یك هفته یا یك ماه، مقداری ظرف و فرش به او قرض می دهید. این كار نیز قرض الحسنه است.
كوتاه سخن اینكه: به طور كلی توفیق به انفاق های مالی به بریدگی و وارستگی بستگی دارد. چرا كه اگر انسان به ثروت دنیا وابسته باشد و از آن دل نكند، هرگز حاضر نمی شود به انسان نیازمندی وام بدون بهره بدهد.
در داستان حضرت ابراهیم خلیل ـ علیه السلام ـ در رابطه با اطمینان و یقین به معاد، خداوند به او فرمودند: چهار پرنده را بگیر و آنها را ذبح كن و گوشت آنها را مخلوط كرده و ده قسمت كن و هر جزیی از آن را روی كوهی بگذار و سپس در جایی بنشین و آن چهار پرنده را به اذن خدا صدا بزن. آنها زنده می شوند و نزد تو پرواز می كنند. ابراهیم چنین كرد و آنها زنده شدند و نزد ابراهیم آمدند. قلب ابراهیم ـ علیه السلام ـ سرشار از یقین به معاد و زنده شدن مردگان در قیامت شد.[1]
مرحوم شیخ صدوق روایت می كند كه این چهار پرنده عبارت بودند از: طاووس، كركس، خروس و مرغابی كه هر كدام از اینها به یكی از صفات رذیله انسان اشاره می كند؛ طاووس اشاره به دلبستگی زینت دنیا است، كركس اشاره به آرزوی دراز، خروس اشاره به طغیان شهوت جنسی، و مرغابی اشاره به حرص است. اگر انسان این چهار صفت را از خود دور كند می تواند به كمالات عالی انسانی نائل شود.[2]
مولانا در كتاب مثنوی، این مطلب را با اندكی تفاوت، به صورت شعر بیان كرده:
تو خلیل وقتی ای خورشید هُش این چهار اطیار رهزن را بكش
خُلق را گر زندگی خواهی ابد سر ببر زین چار مرغ شوم و بد[3]
توضیح بیشتر اینكه؛ عبادات بر دو گونه است: غیر مالی و مالی. عبادات غیر مالی مانند: نماز، روزه و... عبادات مالی مانند: خمس، زكات، قرض الحسنه و... در عبادات مالی باید دست در جیب كرد و از علاقه به مال و پول برید، زیرا گذشتن از مال و ثروت مشكل و دشوار است.
قرض الحسنه علاوه بر اینكه یك مسأله اجتماعی است. یك مسأله اخلاقی نیز است. زیرا اوّلاً روح محبّت و تعاون كه یك صفت ممتاز اخلاقی است موجب رواج قرض الحسنه در جامعه می شود، و ثانیاً این كار نیك، روح برادری و عطوفت را زنده می سازد و موجب سلامت جامعه از ربا و پیامدهای شوم و ویرانگر آن می شود. از این رو در روایات اسلامی به یكی از حقوق مؤمنان نسبت به همدیگر یاد شده است، از جمله امام باقر ـ علیه السلام ـ در ضمن شمارش حقوق مؤمن نسبت به مؤمن، فرمودند:
« و یفرّج عنه كربته و یقضی دینه»
از حقوق مؤمن بر مؤمن این است كه اندوه او را برطرف سازد، و قرضش را ادا كند.[4]

قرض الحسنه در قرآن
 

در قرآن، سیزده بار با واژه های گوناگون، سخن از قرض به میان آمده و با آن تأكید شده است. در هر جا كه كلمه «قرض» آمده به دنبال آن كلمه «حَسناً» نیز آمده است.[5] از این رو در اسلام به وام بی بهره «قرض الحسنه» می گویند. این تركیب بیانگر آن است كه قرض دادن باید به صورت نیكو انجام شود. نیكویی آن را می توان از چند جهت تصوّر كرد: 1. آبرومندانه باشد. 2. بی منّت باشد. 3. بدون چشم داشت به سود و بهره باشد. 4. برای خشنودی خدا باشد. 5. از روی میل و علاقه باشد.
در اینجا نظر شما را به ذكر سه آیه از میان آیات قرض الحسنه جلب می كنم:
1. در آیه 12 سوره مائده می خوانیم كه خداوند به بنی اسرائیل فرمودند:
... وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَیِّئاتِكُمْ وَ لَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ:
اگر نماز به پا دارید و زكات بدهید و به رسولانم ایمان بیاورید و آنها را یاری كنید و قرض الحسنه به خدا بدهید، گناهان شما را محو می كنم و شما را در باغ هایی از بهشت كه نهرها از زیر درختانش جاری است وارد می كنم.
در این آیه در رابطه با قرض الحسنه چند نكته وجود دارد. نخست اینكه: این دستور به قدری مهم است كه پس از نماز و زكات و ایمان و یاری رسولان خدا، ذكر شده، دوم اینكه: این دستور در ادیان پیشین نیز از دستورهای مهم خدا بوده است. سوّم اینكه: پاداش آن بخشش گناهان و بهشت پرنعمت است. چهارم آنكه: قرض الحسنه، قرض دادن به خداست. یعنی مورد پذیرش حقّ است و خدا دستش را به جای دست مستمند قرار می دهد.
2. در آیه 20 سوره مزّمّل می خوانیم:
... وَ أَقِیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّكاهَ وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً...:
و نماز را برپا دارید و زكات را ادا كنید و به خدا قرض الحسنه دهید.
در این آیه سه نكته قابل توجّه است؛ نخست اینكه: قرض الحسنه، بعد از نماز و زكات به عنوان سوّمین دستور ذكر شده كه بیانگر اهمیّت آن است. دوم آنكه: قرض الحسنه قرض دادن به خداست. اشاره به اینكه گویی قرض دهنده با خدا معامله می كند و خداوند قرض او را می پذیرد. سوم اینكه: این اصل مقدّس مانند نماز و زكات، باید در سطح وسیع و همگانی انجام شود. لذا در آیه فوق با واژه جمع، به عموم مردم از زن و مرد، خطاب شده است.
3. در آیه 17 تغابن می خوانیم:
إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً یُضاعِفْهُ لَكُمْ وَ یَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ شَكُورٌ حَلِیمٌ:
اگر به خدا قرض الحسنه دهید، آن را برای شما چند برابر سازد و شما را می بخشد و خداوند تشكّركننده و بردبار است.[6]
در این آیه نیز به چند نكته در ارزش قرض دادن اشاره شده؛ نخست اینكه: قرض دادن به مؤمنان، قرض دادن به خداست و مورد پذیرش حق است.. دوم اینكه: قرض دادن موجب افزایش نعمت به چندین برابر مقدار قرض می گردد. سوم اینكه: موجب آمرزش گناهان از سوی خدا می شود. چهارم اینكه: خداوند از قرض دهنده تشكر می كند، یعنی آن را به نیكی می پذیرد و با پاداش های دنیوی و اخروی جبران می نماید.
اهتمام امامان ـ علیهم السلام ـ به قرض الحسنه
خاندان رسالت ـ علیهم السلام ـ در گفتار و رفتارشان به قرض الحسنه اهمیّت فراوان می دادند و خود در این راه پیشقدم می شدند و پیروانشان را با تأكیدهای بسیار به این امر مقدّس دستور می دادند.
در كتاب وسائل الشّیعه كه از منابع فقه شیعه است و محور استنباط و اجتهاد مجتهدان تشیّع می باشد، در جلد سیزده، 134 روایت در «ابواب الدَّیْن» درباره قرض و پاداش و احكام آن ذكر شده است.
چند نمونه از گفتار امامان ـ علیهم السلام ـ در پاداش قرض دادن
در اینجا به عنوان نمونه، نظر شما را از میان دهها روایت به ذكر چند روایت در مورد پاداش قرض دادن جلب می كنیم:
1. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند:
من اقرض اخاه المسلم كان له بكلِّ درهمٍ اقرضه وزن جبل احدٍ من جبال رضوی و طور سیناءٍ حسناتٍ، و ان رفق به فی طلبه، تعدّی به علی الصّراط كالبرق الخاطف اللامع بغیر حسابٍ و لا عذابٍ:
كسی كه به برادر مسلمانش قرض بدهد، به اندازه هر درهمی كه به او می دهد به بزرگی كوه اُحد از كوههای رضوی و طور سینا، برای او پاداشهایی هست و اگر در مورد گرفتن طلب خود با آن مؤمن، مدارا و رفاقت كند، همانند برق خیره كننده و درخشان، بدون حساب از روی پل صراط بگذرد.[7]
2. امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند:
ما من مسلم اقرض مسلماً قرضاً حسناً یرید به وجه الله الا حسب الله له اجرها كحساب الصدقه حتی یرجع الیه:
هر مسلمانی كه برای رضای خدا به مسلمانی قرض الحسنه بدهد، حتماً خداوند پاداش آن را مانند پاداش صدقه دادن حساب می كند، تا هنگامی كه آن قرض به او باز گردد.[8]
3. پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند:
من اقرض مؤمناً قرضاً ینتظر به میسوره، كان ماله فی زكاهٍ، و كان هو فی صلاهٍ من الملائكه حتّی یؤدیه:
كسی كه به مؤمنی تا مدّتی كه او توان ادای آن را داشته باشد، قرض بدهد، مال او به عنوان زكات است (و ثواب زكات را دارد) و قرض دهنده تا هنگام ادای قرض، مورد درود فرشتگان است.[9]
4. امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند:
مكتوبٌ علی الجنّه: الصدقه بعشر، و القرض بثمانیه عشر، و انما صار القرض افضل من الصّدقه لانّ المستقرض لا یستقرض الا من حاجهٍ، و قد یطلب الصدقه من لا یحتاج الیها:
بر در بهشت نوشته شده: پاداش صدقه ده برابر، ولی پاداش قرض، هیجده برابر است. آنگاه فرمودند: پاداش قرض از این رو بر پاداش صدقه بیشتر است كه قرض گیرنده جز از روی نیاز قرض نمی گیرد، ولی صدقه گیرنده گاهی با اینكه نیاز ندارد، صدقه می گیرد.[10]

مجازات ترك كننده قرض الحسنه، با تمكّن
 

از سوی دیگر در روایات متعدّدی به آنانكه توان و تمكّن برای دادن قرض الحسنه به نیازمندان دارند و در عین حال عمداً‌ آن را ترك می كنند به مجازات های سخت، هشدار داده شده است، از جمله رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ در ضمن گفتاری فرمودند:
و من شكا الیه اخوه المسلم فلم یقرضه حرّم الله عزّوجلّ علیه الْجنّه:
كسی كه برادر مؤمنش بر اثر ناداری به او شكایت نماید و او قرض الحسنه به آن برادر دینی ندهد، خداوند بهشت را بر او حرام می گرداند.[11]
نیز فرمودند: من احتاج الیه اخوه المسلم فی قرض و هو یقدر علیه فلم یفعل، حرّم الله علیه ریح الجنّه:
كسی كه برادر مسلمانش بر اثر تهیدستی به او نیاز دارد كه قرض بدهد، و او با اینكه توانایی برای قرض دادن دارد، قرض ندهد، خداوند بوی بهشت را بر او حرام می كند.[12]

پي‌نوشت‌ها:
 

[1] . مجمع البیان، ج 2، ص 373، ذیل آیه 260 بقره.
[2] . خصال صدوق، باب الاربعه، ص 216.
[3] . دیوان مثنوی، آغاز دفتر پنجم.
[4] . اصول كافی، ج 2، ص 169.
[5] . مانند آیه 245 بقره، مائده، 11 و 18 حدید، 17 تغابن و 20 مزّمّل.
[6] . در آیه 245 بقره. نظیر این آیه با اندكی تفاوت آمده است.
[7] . وسائل الشّیعه، ج 13، ص 88.
[8] . وسائل الشیعه، ج 13، ص 87، ثواب الاعمال، ص 308.
[9] . همان مدرك، ثواب الاعمال، ص 308.
[10] . بحار، ج 103، ص 139.
[11] . وسائل الشیعه، ج 13، ص 88.
[12] . بحار، ج 103، ص 138.
با توجه به اینكه مطابق روایات، بوی خوش بهشت تا دو هزار سال راه، به مشام می رسد، یعنی چنین كسی از بهشت بسیار دور است.
برگرفته از: 25 اصل از اصول اخلاقي امامان(ع)، محمدتقي عبدوس ـ محمد محمدي اشتهاردي، ص 17
 

منبع:www. andisheqom.com




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط