ديدگاههاي مقام معظم رهبري پيرامون زن

فاطمه زهرا (س) در قله بشريت
 

فاطمه زهرا سرآمد بشريت است و کسي هم مرتبه ايشان است. او يک بانوي مسلماني است که با رسيدن به مرتبه بالاي انساني نشان دادند که هيچ گونه فرقي بين زن و مرد نيست. خداوند متعال در قرآن کريم براي بيان انسانهاي خوب و بد مثال را در هر دو مورد از زن انتخاب مي کند. « و ضرب الله مثلاً للذين آمنوا إمرأت فرعون». همسر فرعون نمونه انسان هاي خوب در مقابل هم در مورد انسان بد، و نگون سار، و کج رفتار و انساني که در جهت غلط حرکت مي کند، به زن نوح و لوط اشاره مي کند. اينجا جاي سؤال است که مرد هم بود حال يک نمونه از مرد و يک نمونه از زن مثال مي زد در حالي که در قرآن مي گويد: « ضرب الله الذين امنوا» يا « ضرب الله للذين کفروا»، در هر دو مورد از زن مثال مي زند. آيا اين به معناي آن نيست که ما بايد از ديدگاه اسلام به برداشت غلط و متأسفانه مستمر، در تاريخ بشريت نسبت به جايگاه زن پاسخي بدهيم؟ اسلام مي خواهد اين برداشت و فهم غلط، از مسأله زن را که در طول تاريخ هم وجود داشته است، تصحيح کند. من تعجب مي کنم چرا اين گونه بوده است؟ چرا بشريت همواره درباره ي مساله زن و مرد کج فکر بوده است و مي خواهد در مقابل آن بايستد. شما از تعليمات انبياء که بگذريد، در همه برداشت ها، تحليل ها و تفکرات بشري، جايگاه زن و مرد، جايگاه غلطي است و نسبت زن و مرد، نسبت غلطي است، حتي در تمدن هاي بلند پايه ي دنياي باستان، مثل تمدن روم يا ايران. برداشت از زن يک برداشت غلط است.

غربي ها در شناخت زن دچار افراط و تفريط بودند.
 

غربي ها در شناخت طبيعت زن و چگونگي برخورد با جنس زن، دچار افراط و تفريط بوده اند اساساً نگرش غربي نسبت به زن يک نگرش مبني بر عدم برابري و عدم تعادل است.
شما به شعارهايي که در غرب داده مي شود نگاه نکنيد، اين شعارها پوچ است و حاکي از واقعيت نيست. فرهنگ غربي را از اين شعارها نمي توان فهميد. فرهنگ غربي را، بايد در ادبيات غربي جستجو کرد. کساني که با ادبيات غرب، با شعر اروپايي و رمان و داستان و نمايشنامه هاي اروپايي آشنا هستند، مي دانند که در فرهنگ اروپايي، از دوران قرون وسطي تا همين اواخر قرن فعلي، زن موجود درجه دوم بوده است هرچه برخلاف اين ادعا کنند خلاف مي گويند. شما به نمايشنامه هاي معروف شکسپير انگليسي نگاه کنيد، ببينيد با چه نفسي، با چه زباني و با چه ديدي در اين نمايشنامه ها و ساير ادبيات غربي به زن نگاه مي شود. مرد در ادبيات غربي سرور و ارباب زن و اختياردار او مي باشد، که بعضي از نمونه هاي اين فرهنگ و آثار آن امروز هم باقي است. امروزه رسم غربي ها اين گونه مي باشد که وقتي زني با مردي ازدواج مي کند و به خانه شوهر مي رود حتي نام خانوادگي زن به نام خانوادگي مرد تبديل مي شود در حالي که در کشورهاي ديگر اين گونه نبوده است، هنوز هم نيست ... زن هوّيت خانوادگي خود را با خودش حفظ مي کند ولو بعد از ازدواج.
وقتي زن با همه موجودي و املاک خود ازدواج مي کرد و به خانه شوهر مي رفت، نه فقط جسم او، بلکه تمام اموال و املاک و دارايي هاي او هم که از پدر و خانواده اش به او رسيده بود، متعلق به شوهر مي شد. اين چيزي است که غربي ها نمي توانند آن را انکار کنند. در فرهنگ غربي زن وقتي به خانه شوهر مي رفت شوهر در واقع اختيار جان او را داشت لذا در داستان هاي غربي و در اشعار اروپايي بسيار مي بينيد که شوهر به خاطر يک اختلاف اخلاقي همسر خود را مي کشد و کسي او را ملامت نمي کند در خانه پدر حق هيچ گونه گزينشي را ندارد و اختيار ازدواج يکسره به دست پدر است. در همان نمايشنامه هايي که اشاره کردم، آنچه شما مي بينيد همين است، دختري که مجبور به ازدواج شده است، زني که از طرف شوهر خود به قتل رسيده است، خانواده هايي هستند که زن در نهايت فشار است. و اين ادبيات غربي است. البته اين اواخر حرکت هايي به نام آزادي زنان شروع شده است.

حجاب مانع مسئوليت هاي اجتماعي، سياسي و فرهنگي نيست
 

فرض کنيد که اگر زن، يکي از مقامات عاليه حکومتي را احراز کرد، يک مقام خيلي مهم که مراجعين فراوان مرد دارد، هيچ اشکالي ندارد، هيچ مانعي از حضور زن نيست. زن مي تواند در اين مقام از هزاران مراجع مرد پذيرايي حکيمانه کند و خواسته هاي مشروع و به حق آنان را که از آن مقام توقع دارند را برآورده کند.
در ميدان مبارزه و در ميدان جنگ هم همينطور، در ميداني که حضرت زهرا وارد شدند در ميداني که حضرت زينب وارد شدند در ميداني که خواهر حضرت صادق (ع) وارد شدند، که حضرت فرمودند برويد اين مسأله را از او سؤال کنيد. خواهر و همسر بعضي از ائمه، يا همسران پيغمبر در ميدان هاي گوناگون علمي، فرهنگي، سياسي، مبارزاتي، انقلابي و نظامي وارد شدند. در هر کدام از اين ميدان ها هيچ ممنوعيتي براي حضور زنان نبوده است اما حجاب وجود دارد، آن را رعايت کنيد و وارد ميدان اين مبارزات شويد. با ارزش ترين وظيفه زن، تربيت انسان سالم است خانم هايي که درس مي خوانند، بخوانند. آنهايي که در جامعه به هر نحوي اهل کار و فعاليت سازنده هستند خوب کار کنند. البته مهمترين سازندگي ها، سازندگي انسان است نه فقط سازندگي جسم انسان، بلکه سازندگي عواطف و اخلاق انسان، انسان بي عقده و صحيح و سالم در دامن خود پروراندن، که البته بزرگترين و با ارزش ترين کار زن است و با کار علمي و عملي منافاتي ندارد. محبوب ترين کار هم براي زنان همين است. زن هيچ کاري را با تربيت فرزند خود معادل و برابر نمي داند که خداي متعال آن را در نهاد زن به وديعه گذاشته است و ديگران نمي توانند اين وظيفه را از او دور کنند. همه بايد تلاش کنند تا زنان با ايفاي نقش خود در تکامل و پيشرفت جامعه مؤثر باشند. که البته وسايل و راهبرد اين کار در نظام جمهوري اسلامي و در اختيار آنان گذاشته شده است.
منبع: کتاب زن ريحانه آفرينش، مجموعه سخنراني هاي مقام معظم رهبري.
منبع: نشريه موج عصر، پيش شماره 10.