عوامل مؤثر در ايجاد روابط سالم
تهيه و تنظيم:عبد الرسول كريمي
اصولاً خانوااصولاً خانواده يي سالم است كه محيط سالمي براي سعادت زن و شوهر و فرزندان باشد و اين مقصد قابل وصول نيست، مگر آن گاه كه طرفين به تعهداتي پايبند باشند؛ در هر جا كه اشتباه و لغزشي پديد آمد، توقف كنند و با تلاش براي تطبيق خود با ضوابط و قواعد، دوباره به پيش بروند.افرادي هستند كه در اثر عدم آگاهي از ضوابط و حقوق يا بي توجهي به اصول حيات مشترك، دايم دچار درگيري و اختلاف بوده فرصت عمر را، كه بايد صرف خود سازي شود، در راه مشاجره و اختلافات مي گذرانند.
اسلام براي هر يك از اعضاي خانواده، حقوق خاصي معين كرده است كه در صورت آشنايي با اين حقوق، تكليفي را در برابر اين حقوق بايد بر دوش بگيرند.ضروري است كه زن و شوهر حقوق و وظايفي را كه در قبال يكديگر دارند مورد مطالعه و بررسي قرار دهند تا بتوانند در قبال يكديگر موضعي نيکو اتخاذ كنند.آگاهي به حقوق و وظايف خود، مقدمه ي عمل است و جلو بسياري از اختلافات و درگيري هاي فيمابين را مي گيرد.
آن قسمتي كه مربوط به خواسته ها و نيازهاي فرد از خود است و جنبه ي عملي و منطقي دارد، موجب انگيزه و در نتيجه، تحرك و فعاليت او مي شود.بخشي كه مربوط به ديگران است، مشخص نيست كه آيا برآورده مي شود يا خير؟ اين خواسته ها و نيازها نيز مي تواند منطقي و واقعي باشد يا حد و مرزي نداشته باشد.
در روابط بين زن و شوهر، به دليل اشتراك در همه ي زمينه ها، خواسته ها و نيازهاي متقابلي وجود دارند كه بخشي از آنها طبيعي و منطقي است و معمولاً در بيشتر زندگي ها يكسان است.با اين وصف، اين بستگي به نوع شخصيت افراد دارد كه بتوانند خواسته هاي طبيعي خود را ابراز و حد و مرز آن را نيز حفظ كنند.آگاهي به اينكه چه نوع و چه ميزان انتظارات، خواسته ها و نيازهاي زن و شوهر از يكديگر شكل طبيعي و منطقي دارند، از نكات مهمي است كه بايد به آنها توجه داشت.
بدون ترديد، از مهم ترين عوامل پيوند پايدار و ازدواج موفق و زندگي آرام، همسويي بينش ها و باورهاي ديني و پايبندي عملي زوجين به ارزش ها و فرايض شرعي است.بر همين اساس، مردان و زنان خدا باور و پاك انديش در آرزوي داشتن همسري مؤمن و نيك سيرت و عامل به ارزش هاي قرآني هستند.چنين گرايشي در امر روابط خانوادگي، برخاسته از نهاد پاك و فطرت كمال جوي ايشان است.
به يقين، آنان كه از نظر اعتقادات و بينش هاي عميق ديني و رفتارهاي متعالي مذهبي، همسويي كامل دارند، در نگرش ها و برداشت هاي اجتماعي و فرهنگي نيز از انديشه و زبان مشترك برخوردار خواهند بود.براي مثال، زماني كه مباحثي همچون تحصيل، كار و فعاليت اجتماعي زنان در عرصه هاي مختلف مطرح مي شود، ايشان بر اساس مباني و ارزش هاي اسلامي و معيارهاي قرآني و به دور از تعصبات فردي و جنسيتي و مشاجرات و جدال هاي بيهوده، به صراحت و آساني، مواضع فكري مشترك و مشابهي اعلام مي دارند و با صداقت و صلابت، از جايگاه و منزلت زنان به عنوان آرامشگران كانون خانواده سخن مي گويند و بر اين باورند كه به هنگام ضرورت و بر حسب استطاعت، زنان آماده ي خدمت به جامعه در عرصه هاي تعليم و تربيت و بهداشت و درمانگري خواهند بود.اينان هرگز تحصيل و تحقيق را در انحصار مردان نمي بينند و در ارتباطات اجتماعي، انتخاب شيوه ي زندگي و فرزند پروري نيز آراي مشابهي دارند.
منبع:هفت روز زندگي شماره94.
1- شناخت حقوق متقابل
اسلام براي هر يك از اعضاي خانواده، حقوق خاصي معين كرده است كه در صورت آشنايي با اين حقوق، تكليفي را در برابر اين حقوق بايد بر دوش بگيرند.ضروري است كه زن و شوهر حقوق و وظايفي را كه در قبال يكديگر دارند مورد مطالعه و بررسي قرار دهند تا بتوانند در قبال يكديگر موضعي نيکو اتخاذ كنند.آگاهي به حقوق و وظايف خود، مقدمه ي عمل است و جلو بسياري از اختلافات و درگيري هاي فيمابين را مي گيرد.
2-شناخت خواسته ها و نيازهاي همسر
آن قسمتي كه مربوط به خواسته ها و نيازهاي فرد از خود است و جنبه ي عملي و منطقي دارد، موجب انگيزه و در نتيجه، تحرك و فعاليت او مي شود.بخشي كه مربوط به ديگران است، مشخص نيست كه آيا برآورده مي شود يا خير؟ اين خواسته ها و نيازها نيز مي تواند منطقي و واقعي باشد يا حد و مرزي نداشته باشد.
در روابط بين زن و شوهر، به دليل اشتراك در همه ي زمينه ها، خواسته ها و نيازهاي متقابلي وجود دارند كه بخشي از آنها طبيعي و منطقي است و معمولاً در بيشتر زندگي ها يكسان است.با اين وصف، اين بستگي به نوع شخصيت افراد دارد كه بتوانند خواسته هاي طبيعي خود را ابراز و حد و مرز آن را نيز حفظ كنند.آگاهي به اينكه چه نوع و چه ميزان انتظارات، خواسته ها و نيازهاي زن و شوهر از يكديگر شكل طبيعي و منطقي دارند، از نكات مهمي است كه بايد به آنها توجه داشت.
3-همسويي بينش ها و باورهاي مذهبي
بدون ترديد، از مهم ترين عوامل پيوند پايدار و ازدواج موفق و زندگي آرام، همسويي بينش ها و باورهاي ديني و پايبندي عملي زوجين به ارزش ها و فرايض شرعي است.بر همين اساس، مردان و زنان خدا باور و پاك انديش در آرزوي داشتن همسري مؤمن و نيك سيرت و عامل به ارزش هاي قرآني هستند.چنين گرايشي در امر روابط خانوادگي، برخاسته از نهاد پاك و فطرت كمال جوي ايشان است.
4-هماهنگي ديدگاه هاي فرهنگي و اجتماعي
به يقين، آنان كه از نظر اعتقادات و بينش هاي عميق ديني و رفتارهاي متعالي مذهبي، همسويي كامل دارند، در نگرش ها و برداشت هاي اجتماعي و فرهنگي نيز از انديشه و زبان مشترك برخوردار خواهند بود.براي مثال، زماني كه مباحثي همچون تحصيل، كار و فعاليت اجتماعي زنان در عرصه هاي مختلف مطرح مي شود، ايشان بر اساس مباني و ارزش هاي اسلامي و معيارهاي قرآني و به دور از تعصبات فردي و جنسيتي و مشاجرات و جدال هاي بيهوده، به صراحت و آساني، مواضع فكري مشترك و مشابهي اعلام مي دارند و با صداقت و صلابت، از جايگاه و منزلت زنان به عنوان آرامشگران كانون خانواده سخن مي گويند و بر اين باورند كه به هنگام ضرورت و بر حسب استطاعت، زنان آماده ي خدمت به جامعه در عرصه هاي تعليم و تربيت و بهداشت و درمانگري خواهند بود.اينان هرگز تحصيل و تحقيق را در انحصار مردان نمي بينند و در ارتباطات اجتماعي، انتخاب شيوه ي زندگي و فرزند پروري نيز آراي مشابهي دارند.
منبع:هفت روز زندگي شماره94.