همسفر با آواز جيرجيرك‌ها

نام‌هاي بزرگ، گاهي سايه‌اي مي‌شوند كه ديگر نمي‌توان از پس آن چيز ديگري ديد، جاذبه‌ها و آثار اين مرز و بوم كهن نيز فارغ از اين ماجرا نيستند. با وجود اين بسياري از گردشگران حرفه‌اي هميشه به‌دنبال مكان‌ها و آثار بكري هستند كه در پس اين نام‌ها قرن‌هاست پنهان مانده‌اند.
يکشنبه، 3 ارديبهشت 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
همسفر با آواز جيرجيرك‌ها

همسفر با آواز جيرجيرك‌ها
همسفر با آواز جيرجيرك‌ها


 

نويسنده:سامان عابري




 
نام‌هاي بزرگ، گاهي سايه‌اي مي‌شوند كه ديگر نمي‌توان از پس آن چيز ديگري ديد، جاذبه‌ها و آثار اين مرز و بوم كهن نيز فارغ از اين ماجرا نيستند.
با وجود اين بسياري از گردشگران حرفه‌اي هميشه به‌دنبال مكان‌ها و آثار بكري هستند كه در پس اين نام‌ها قرن‌هاست پنهان مانده‌اند.
آيا تاكنون شما نام «گرمارود» را شنيده‌ايد؟ گرمارود جايي كه نامش برگرفته از زلالي آب است؛ آب معدني اينجا كه «گرآب» يا «گراو» نام دارد، منشأ نام روستاست.
«قزوين» را كه مي‌دانيد كجاست. روستاي گرمارود از توابع قزوين است، اما در سفر به اينجا تلاش كنيد اسير و دربند زيبايي‌هاي بي‌مانند قزوين و قلعه الموت نشويد. دل بسپاريد و قدم‌هايتان را محكم برداريد.
قرار است اتفاق‌هاي زيبا و به يادماندني‌اي در فاصله 30 كيلومتري شهر معلم كلايه و 130‌كيلومتري شهر قزوين براي شما در دفتر خاطراتتان نگاشته شود.

همسفر با آواز جيرجيرك‌ها

«در غروب آفتاب وارد گرمارود شديم، صخره بسيار عظيمي ناحيه پشت دهكده را مسدود ساخته است و رودخانه الموت وقتي به اين روستا مي‌رسد از طريق شكاف باريكي راهش را پيدا مي‌كند. رودخانه در برابر آخرين اشعه خورشيد چون مشعلي مي‌درخشد. خانه‌هاي مسطح ساخته شده در سراشيبي دامنه كوه، مثل اراضي كنارشان در نور‌آفتاب با رنگ قرمز جلوه‌گري مي‌كنند.»
اين بخشي از خاطرات «فريا استارك»، بانوي انگليسي بود كه سال 1931 از گرمارود ديدن كرده بود. او كتابي دارد به نام «سفرنامه الموت».
اين را گفتيم تنها به اين دليل كه گاهي ما خيلي خيلي دير مي‌رسيم، هر چند نبايد ناديده گرفت كه در گذشته‌ها مسافران زيادي از اينجا گذر كرده‌اند، چون روستاي گرمارود يكي از گذرگاه‌ها و راه‌هاي مالروي قزوين به مازندران بوده است.
امانك دربند، سياه وله و پيله سره كوه‌هايي هستند كه روستا را در دامان گرفته‌اند. حالا فكرش را بكنيد كه نرمك نسيم بهاري از دامن سياه و سفيد اين اسفند ماه چقدر هوش از سر مي‌ربايد و زنده مي‌شوي ديگر بار با سبزه و نغمه پرندگان.
باور كنيد زندگي همين است. زيادي سختش نگيريد. حالا فكرش را نكنيد كه قصه تمام است. مگر مي‌توان بي‌آن‌كه به عمق دره‌هاي خرده رود و شوراب دره رفت، باز آمد. شوراب دره را حتما حتما برويد.
غير از اين نام به آن شلودره هم مي‌گويند. شور بودن آب اين دره موجب شده است سفيدي‌هاي نمك در حاشيه شكل گيرد كه براي تازه وارداني همچون ما با برف اشتباهش مي‌گيريم از بس كه شهرمان برف ندارد!
بهار كه از راه برسد غرش آبشار گرمارود سكوت روستا را درهم مي‌شكند. اين آبشار از ما بين دو صخره جاري مي‌شود، اين آبشار، محله گرمارود را به دو بخش تقسيم مي‌كند؛ اين دست محله و آن دست محله.
آبشار چيزي حدود 150 متر ارتفاع دارد. گر چه قايق سواري و آب تني در آبشارهاي مرتفع از جمله جاذبه‌هاي گردشگري و بسيار مهيج كشورهاي مختلف دنيا محسوب مي‌شود كه بسياري گردشگران نيز دست به تجربه اين هيجان مدهوش‌كننده مي‌زنند، اما شما خيال آب‌ تني در اين آبشار را از سر به در كنيد. به امتحانش نمي‌ارزد! تنها به ديدن و لذت بردن از شرشر آب قناعت كنيد.
تاريخچه
از نظر تاريخي اين روستا خيلي قدمت دارد، به‌گونه‌اي كه حتي در گذشته‌هاي دور به عنوان يك قطب سياسي معروف بوده است. چرا كه پايگاه فرمانروايان اسماعيليان بوده است. اما از ديگر آثار، بافت خود روستا گواه بر ناگفته‌هاي بسيار دارد.
قلعه نويذرشاه كه در فاصله بسيار نزديك و در يك بلندا واقع شده از جمله مكان‌هايي است كه مورد علاقه گردشگران است.
قلعه نويذر يا آشيانه عقاب ديگر، در يك ارتفاع بلند قرار دارد. آن‌گونه كه گفته مي‌شود اين دژ از جمله مهم‌ترين دژهاي الموت است.
آن‌گاه كه بر بلنداي دژ، نظر به پايين مي‌كنيد، دره الموت با تمام وسعتش در چشمان شما خوش مي‌نشيند. در قديم‌ها كه قلعه مورد استفاده بوده است از اينجا به عنوان ديد‌باني استفاده مي‌شد. در كتاب‌هاي تاريخي از اين مكان زياد ياد شده است.
جالب اين‌‌كه از اين قلعه به نام ميمون دژ هم ياد شده است. ظاهرا نوذر شاه يا نويذر شاه آخرين حاكم قلعه بوده كه به دست لشكريان مغول از دنيا رفته است.
زياد وسوسه نشويد كه حتما به قلعه برويد چون چندان سهل و ممكن نيست. تجهيزات صخره نوردي مي‌خواهد و وسايل ايمن ديگر.
از ديگر آثار اعجاب‌انگيز روستا كه در كنار قلعه واقع شده است وجود گورستاني است به نام خاك كافران! كسي دليل اين نامگذاري را نمي‌داند. اما اكنون اين گورستان خرابه‌اي بيش نيست. غير از اين قلعه، قلعه‌اي ديگر به نام قلعه پس در شمال گرمارود وجود دارد.
اگر به فصلش برويد مي‌توانيد از محصولات روستا يعني آلبالو، گيلاس، زردآلو، هلو، شليل، گلابي، آلو، گردو و بادام لذت زيادي ببريد.
حالا شما پيش از سفر، در ذهن خود تابلوي نقاشي را مجسم كنيد كه در ميان انبوه باغ‌هاي سبز و زمردين،‌ خانه‌هايي سر‌ بر‌آورده‌اند كه آفريدگار هم بر دورتا دور آن ديواري از صخره‌هاي بلند سنگي كشيده است.
اما اگر اندكي در بافت خانه‌هاي قديمي روستا تامل كنيد، به خردمندي و خوش ذوقي اهالي شهادت خواهيد داد؛ به اين دليل كه خانه‌هاي قديمي‌در زير كوه صخره‌اي و روي شيب تپه زيرين آن بنا شده‌اند تا اهالي خانه را از سرماي گزنده زمستان مصون نگاه دارند.
براي آنها كه قصد دارند شب را آرام و با آواز جيرجيرك‌ها به خواب روند، هتلي به نام همين قلعه ميزبانشان خواهد بود. يادتان نرود مسير روستا را، جاده قزوين ـ الموت، شهر معلم كلايه ـ روستاي گرمارود.
البته بنا به وعده مسوولان كه مردم به آن دل بسيار خوش كرده‌اند قرار است جاده جديد قزوين به تنكابن در آينده‌اي نزديك احداث شود كه اگر اجرايي شود، هم رفتن آسان مي‌شود و هم روستا رونق مي‌گيرد. بايد خوشبين باشيم.
منبع:جام جم آنلاين
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط