ساخت نور تک فرکانس به شکلي ساده
بسياري از کساني که فيزيک مي خوانند، حتي دانشجويان فيزيک، صرفا صورت قضاياي فيزيک و فرمول هاي مربوط به آن را مي خوانند و کمتر به اين نکته فکر مي کنند،که دانشمندان چگونه به اين قضايا انديشيده اند و يا براي اثبات فرضيه هاي خود دست به آزمايش زده اند.در حاليکه بسياري از دانشمندان، آزمايش هايي را با همان ابزارهاي موجود طراحي کرده اند و به چيزي فراتر از امکانات ديگران دسترسي نداشته اند.ما معمولا در آزمايشگاه ها با وسايلي که براي آزمايش هاي از قبل تعيين شده تهيه شده اند؛ آزمايش ها يي را انجام مي دهيم، تا آنچه که در کتاب ها خوانده ايم و مي خوانيم را کمي بهتر درک کنيم و کمتر ديده شده است که شخصي براي انجام آزمايشي، خود دست به طراحي وسيله اي بزند.بسياري از دانشجويان فيزيک فکر مي کنند، براي توليد يک نور تک فرکانس، حتما لازم است، که دستگاه مخصوصي وجود داشته باشد و حتما بايد آن را تهيه کرد.بنابراين، از اين نقطه جلوتر نمي روند و حتي زحمت فکر کردن نيز به خود نمي دهند.
به عنوان مثال، بسياري از ما نمي دانيم، هنگامي که شخصي يک تلق رنگي را جلوي نور مي گيرد.درواقع، بطور تقريبي در حال بدست آوردن يک نور تک فرکانس است!مثلا دليل مشاهده نور آبي، هنگامي که يک تلق آبي را جلوي يک منبع نور مي گيرند، چيست؟
در واقع، شما فيلتري داريد که تمامي فرکانس هاي موجود در آن منبع نوري را جذب کرده و فقط فرکانس مربوط به نور آبي را از خود عبور مي دهد.اين يعني رسيدن به يک نور تک فرکانس، البته، از ديد کساني که دقيق تر به مسئله نگاه مي کنند،اين نور کاملا تک فرکانس نيست و فرکانس هاي ديگري هم در آن موجود است.ولي براي طيف وسيعي از آزمايش ها همين مقدار هم کفايت مي کند.
حال، با داشتن چنين نوري مي توان به آزمايش هايي فکر کرد که با يک نور تک فرکانس قابل انجام است.مثلا آزمايش هاي مربوط به تداخل نور، نمونه اي از آزمايش هايي است که حتما بايد با نور تک فرکانس انجام شود؛ و به ياد آوريد که اين آزمايش ها بيش از صد سال پيش صورت گرفته است!آزمايش هاي نور شناسي مربوط به ادغام رنگ هاي مختلف نور نيز، آزمايش هاي ديگري در اين زمينه هستند.
تا از مسير هايي که گذشتگان از آن عبور نکرده اند، آگاه نشويم، هرگز نمي توانيم، چنين مسيرهايي را بيابيم و يا ادامه دهيم.خواندن نتايج آزمايش ها و آموختن فرمول ها و روابط رياضي، به تنهايي، ممکن است موجب قبولي در درسي بشود، ولي يقينا موجب باز کردن درب جديدي نخواهد شد.بد نيست، هنگامي که نتايج تجربيات گذشتگان را مي خوانيم؛ با خود فکر کنيم آيا ما هم مي توانيم آن آزمايش را تکرار کنيم؟ و يا آيا راه ديگري هم براي آزمودن آن وجود دارد؟
مهم نيست، که يک موضوع مربوط به چند سال پيش بوده است.لمس يک تجربه، مربوط به هر چند سال قبل هم بوده باشد، به همان تازگي آن موقع است و شما نيز به همان درکي مي رسيد که آن دانشمند، با ديدن نتيجه آن آزمايش به آن رسيده و اين همان معني واقعي علم است.
منبع :نشريه لذت فيزيک شماره 17
به عنوان مثال، بسياري از ما نمي دانيم، هنگامي که شخصي يک تلق رنگي را جلوي نور مي گيرد.درواقع، بطور تقريبي در حال بدست آوردن يک نور تک فرکانس است!مثلا دليل مشاهده نور آبي، هنگامي که يک تلق آبي را جلوي يک منبع نور مي گيرند، چيست؟
در واقع، شما فيلتري داريد که تمامي فرکانس هاي موجود در آن منبع نوري را جذب کرده و فقط فرکانس مربوط به نور آبي را از خود عبور مي دهد.اين يعني رسيدن به يک نور تک فرکانس، البته، از ديد کساني که دقيق تر به مسئله نگاه مي کنند،اين نور کاملا تک فرکانس نيست و فرکانس هاي ديگري هم در آن موجود است.ولي براي طيف وسيعي از آزمايش ها همين مقدار هم کفايت مي کند.
حال، با داشتن چنين نوري مي توان به آزمايش هايي فکر کرد که با يک نور تک فرکانس قابل انجام است.مثلا آزمايش هاي مربوط به تداخل نور، نمونه اي از آزمايش هايي است که حتما بايد با نور تک فرکانس انجام شود؛ و به ياد آوريد که اين آزمايش ها بيش از صد سال پيش صورت گرفته است!آزمايش هاي نور شناسي مربوط به ادغام رنگ هاي مختلف نور نيز، آزمايش هاي ديگري در اين زمينه هستند.
تا از مسير هايي که گذشتگان از آن عبور نکرده اند، آگاه نشويم، هرگز نمي توانيم، چنين مسيرهايي را بيابيم و يا ادامه دهيم.خواندن نتايج آزمايش ها و آموختن فرمول ها و روابط رياضي، به تنهايي، ممکن است موجب قبولي در درسي بشود، ولي يقينا موجب باز کردن درب جديدي نخواهد شد.بد نيست، هنگامي که نتايج تجربيات گذشتگان را مي خوانيم؛ با خود فکر کنيم آيا ما هم مي توانيم آن آزمايش را تکرار کنيم؟ و يا آيا راه ديگري هم براي آزمودن آن وجود دارد؟
مهم نيست، که يک موضوع مربوط به چند سال پيش بوده است.لمس يک تجربه، مربوط به هر چند سال قبل هم بوده باشد، به همان تازگي آن موقع است و شما نيز به همان درکي مي رسيد که آن دانشمند، با ديدن نتيجه آن آزمايش به آن رسيده و اين همان معني واقعي علم است.
منبع :نشريه لذت فيزيک شماره 17
