رازهاي بزرگ

از گل زدن از نقطه خاصي در وسط زمين گرفته تا رمز خون يا تير بي نهايت يا قلق خاصي براي رد کردن يک مرحله: حتماً تابه حال به رازهاي جالبي در بازي هاي مختلف پي برده ايد و حتي شايد چيزهايي کشف کرده ايد که هيچ کس از آنها با خبر نيست. اما در اين مطلب، ده تا از بزرگ ترين رازهاي بازي هاي کامپيوتري را براي شما رو مي کنيم که دانستن آنها جالب و غافلگير کننده است.
پنجشنبه، 28 ارديبهشت 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رازهاي بزرگ

رازهاي بزرگ
رازهاي بزرگ


 

نويسنده: ارسلان شهلا




 

ده راز بزرگ بازي هاي کامپيوتري
 

از گل زدن از نقطه خاصي در وسط زمين گرفته تا رمز خون يا تير بي نهايت يا قلق خاصي براي رد کردن يک مرحله: حتماً تابه حال به رازهاي جالبي در بازي هاي مختلف پي برده ايد و حتي شايد چيزهايي کشف کرده ايد که هيچ کس از آنها با خبر نيست. اما در اين مطلب، ده تا از بزرگ ترين رازهاي بازي هاي کامپيوتري را براي شما رو مي کنيم که دانستن آنها جالب و غافلگير کننده است.

10.بازي با کلينتون
 

درخيلي از بازي ها مي توانيد شخصيت هاي جديد آزاد کنيد و با آنها به بازي بپردازيد اما در نسخه از بازي بسکتبالي nba jam شخصيت هاي منحصر به فردي را در دنياي بازي هاي کامپيوتري آزاد مي کنيد: بيل کلينتون، معاون اولش و هيلاري کلينتون.
بسکتبال بازي کردن با سياستمداران آمريکايي تغيير خاصي در اصل و اساس و گيم پلي بازي به وجود نمي آورد اما حداقل خيلي بامزه مي شود که ببينيد هيلاري کلينتون چهار متر به هوا بپرد و توپ را با اسلم دانک توي سبد بيندازد!
 

9.چهار در يک
 

بازي هاي رزيدنت اويل هميشه معروف به داشتن سلاح ها و شخصيت هاي مخفي بوده اما شايد جالب ترين راز اين سري به رزيدنت اويل 2 بر مي گردد.
اگر يادتان باشد رزيدنت اويل 2 اساساً روي دو ديسک براي پلي استيشن منتشر شد. در يک ديسک در نقش ليون (قهرمان re4) بازي مي کرديد و در ديسک ديگر در نقش کلير با زامبي ها دست و پنجه نرم مي کرديد. هر کدام از شخصيت ها راه متفاوتي را طي مي کردند؛ در حالي که در قسمت هايي از بازي به يکديگر بر مي خوردند. اما وقتي بازي را تمام مي کرديد مي توانستيد مسيري که ليون رفته را دوباره با کلير آغاز کنيد و بالعکس. به اين ترتيب در رزيدنت اويل 2 مي توانستيد چهار سناريوي مختلف را طي کنيد که چنين چيزي در بازي هاي امروزي هم کم نظير است.

8.رسوايي بزرگ
 

به جرأت مي توان گفت gta بيش از هر بازي ديگري خطوط قرمز بازي هاي کامپيوتري را زير پا گذاشته است؛ مثلاً اينکه راست راست توي خيابان راه برويد، هفت تير بکشيد و روي سر هر راننده بخت برگشته اي بگذاريد و به راحتي ماشينش را صاحب شويد چيزي است که اولين بار gta آن را به ما نشان داد و هر چند خيلي ها مخالف اين خشونت آشکار بودند اما حداقل الان ديگر به آن عادت کرده ايم. با وجود اين، جنجالي ترين رازgta به بازي san andreas بر مي گردد. سازندگان در دل بازي يک بازي ديگر به نام hot coffee گنجانده بودند.hot coffee يکي از بزرگ ترين رازهاي بازي هاي کامپيوتري است.

7.آخر غول سخت
 

غول هاي فايتال فانتري هميشه در بازي هاي کامپيوتري زبانزد بوده اند. اما درفاينال فانتزي 7 با سه تا غول با نام the ultimate weapon مبارزه مي کنيد که شکست دادن آنها بي نهايت دشوار است. مبارزه با اين غول ها را بايد آزاد کنيد و در مسير اصلي بازي به آنها بر نمي خوريد. اين سه غول بي شاخ و دم آن قدر گردن کلفت هستند که غول آخر بازي در مقابلشان خنده دار به نظر مي رسد. راستش با شکست دادن اين غول ها چيز زيادي نصيبتان نمي شود اما اين کار آن قدر دشوار است که اگر از پس آن برآييد، حداقل در تاريخچه افتخارات شخصي تان ثبت مي کنيد و به رخ همه مي کشيد.

6.دعواي ناموسي
 

double dragon يکي از بازي هاي سبک استريت فايتري آن زمان بود که با دو شخصيت «بيلي» و «جيمي» براي نجات شاهزاده خانم با عالم و آدم مي جنگيديد. اين دو رفيق شفيق تا آخر راه حسابي هواي همديگر را دارند اما وقتي شاهزاده خانم را نجات مي دهند به خودشان مي آيند و متوجه مي شوند شاهزاده فقط بايد نصيب يکي ازآنها شود. براي همين بيلي و جيمي مبارزه اي ترتيب مي دهند تا سر شاهزاده روياهايشان تا حد مرگ با هم بجنگند.

5.غولي که ذهنتان را مي خواند
 

psycho mantis يکي از عجيب ترين غول هاي سري متال گير و تاريخ بازي هاي کامپيوتري است. سايکومنتيس ناگهان خود شما را مخاطب قرار مي دهد و مستقيماً سؤال هايي مي پرسد که شاخ در مي آوريد و با خود مي گوييد: «او ديگر از کجا از اين چيزها خبر دارد!؟»مثلاً اگر طرفدار پر و پا قرص castlivania باشيد مي پرسد: «از castlevania خيلي خوشت مي آيد، مگه نه؟»
اما راز دانش ماورايي سايکومنتيس اين است که او اطلاعات روي مموري کارت دستگاه را مي خواند و به اين ترتيب از روي تمام ذخيره هاي شما حدس مي زند که چه بازي هايي دوست داريد. از بدتر از هر ده حمله اي که به سويش مي کنيد، نه تا را جا خالي مي دهد، چون هر دکمه اي را که فشار مي دهيد، سايکو منتيس خلاف جهت آن مي رود. راز شکست دادنش هم اين است که کنترلر را از پورت 1 به پورت 2 بزنيد تا کاملاً گيج شود و دست و پاي خود را گم کند.
 

4.افتخار خود زني
 

آن موقع ها که مورتال کامبت حسابي روي بورس بود، اينترنتي در کار نبود و حرف ها دهان به دهان بين بازيکنان مي گشت و تا يکي با چشم خود حقه يا رمز عجيب و غريبي را در يک بازي نمي ديد، باور نمي کرد. يکي از همين حرف هاي باور نکردني شخصيتي به نام reptile در بازي مورتال کامبت بود که بازيکنان رابه طور اتفاقي در طول بازي غافلگير مي کرد. زميني به نام the pit در بازي وجود داشت که در واقع پل باريکي بود و زير آن ميخ هاي مرگبار چيده شده بود. اگر در اين زمين دو دست را پشت سر هم بدون خوردن کوچک ترين ضربه اي از حريف مي برديد، reptileيکدفعه سر و کله اش پيدا مي شد و به شما افتخار مي داد که به دو نيم تقسيم شويد!

3.قهرمان عوضي
 

تاريخچه اين بازي پر سابقه نينتند و به سال 1986 بر مي گردد و در سال 2002 هم نخستين نسخه سه بعدي آن منتشر شد. قهرمان اصلي مترويد شخصيتي است که پوششي سر تا پا آهني دارد اما جالب است بدانيد به جاي يکي از بر و بچه هاي گنده بدنسازي، دختري به نام «ساموس آران»اينزره کت و کلفت را به تن کرده و همه جا را موشک باران مي کند!

2.دنياي وارونه
 

خيلي از ما اين قسمت از سريcastlevania را روي سگا يا پلي استيشن بازي کرده ايم، اما شايد شما جزو آن دسته اي باشيد که يکي از بزگترين و خلاقانه ترين رازهاي تاريخ بازي هاي کامپيوتري را در بازي castlevania:symphony of the night از دست داده ايد. وقتي بازي را تمام مي کنيد و غول آخر را مي کشيد، حالتي را آزاد مي کنيد که طي آن تمام مسير بازي وارونه مي شود. اما جالب است بدانيد اين حالت وارونه در واقع حالت درست و اصلي بازي است و همه چيز تازه در اين حالت سر جايش قرار مي گيرد و حالتي که در ابتدا در تمام مرحله از پس آن گذشتيد، حالت وارونه و معکوس بود!

1.ماريو
 

قارچ خور دنيايي از رازهاي ريز و درشت است. يکي از رازهاي ماريوي لوله کش که ده ها بازي برايش ساختند، جعبه هاي نامرئي وسط زمين و هوا بود که ممکن بود اتفاقي به هوا بپريد و يکدفعه سرتان به جعبه اي نامرئي بخورد و يک قارچ از آن بيرون بپرد. از اين جالب تر لوله هايي بود که ماريو داخل آنها مي پريد و او را به جاهاي مرموزي مي برد. يکي از اين جاهاي عجيب و غريب مرحله اي بود که سر و ته نداشت و دست آخر درونش گير مي کرديد. اگر آن قدر بازي super mario world را زير و رو مي کرديد که صد در صد بازي را تمام کنيد، تمام لاک پشت ها ماسکي با چهره ماريو به صورت مي زدند.
منبع:نشريه همشهري دانستنيها ويژه نامه ديجيتال آذر ماه 89.




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط