در جست و جوي آرامش

امسال سال خوبي براي دارندگان xbox360 و کساني بود که علاقه زيادي به بازي Alan wake داشتند. بازي alan wake از جمله عنوان هايي بود که مدت زمان زيادي براي ساخت آن صرف شد. استوديوي بازي سازي remedy با تيم تقريبا 40 نفره در خود در مدت زماني نزديک به پنج سال ساخت اين بازي را در دستور کارش داشت و پس از ماجراهاي طولاني و کنسل شدن
شنبه، 30 ارديبهشت 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
در جست و جوي آرامش

 در جست و جوي آرامش
در جست و جوي آرامش


 





 
امسال سال خوبي براي دارندگان xbox360 و کساني بود که علاقه زيادي به بازي Alan wake داشتند. بازي alan wake از جمله عنوان هايي بود که مدت زمان زيادي براي ساخت آن صرف شد. استوديوي بازي سازي remedy با تيم تقريبا 40 نفره در خود در مدت زماني نزديک به پنج سال ساخت اين بازي را در دستور کارش داشت و پس از ماجراهاي طولاني و کنسل شدن نسخه pc، آن را براي xbox360 عرضه کرد. اين بازي از معدود عنوان هايي بود که يک سوژه جديد و يک فضاي منحصر به فرد را به بازيکنان نشان داد. استوديوي بازي سازي remedy که قبلاً سري بازي هاي max payne را ساخته بود، با عرضه Alan wake بار ديگر خود را جزو استوديوهاي خوب بازي سازي قرار دارد.
يکي از مسائلي که Alan wake را از ديگر بازي ها متمايز مي کند داستان خوب آن است. اين بازي يک عنوان psychological thriller است؛ مسأله اي که روي آن تأکيد زيادي شد و توجه اکثر بازيکنان را با اين المان به خود جلب کرد. داستان Alan wake با الگو برداري از بازي هايي مانند silent hill و سريال هايي مانند lost و twinpeaks توسط سم ليک (همان شخصيت دوست داشتني مکس پين 1) نوشته شد. سم ليک که قبلاً استعدادش را در زمينه نويسندگي در سري بازي هاي max payne نشان داده بود. اين بار در اين بازي خط داستاني اي را خلق کرد که از پيچيدگي هاي زيادي برخوردار بود. alan wake را مي توان جزو بازي هاي ترسناک دسته بندي کرد؛ اما ترسي که با استفاده از هيولا ها و زامبي ها و اتفاقات لحظه اي به بازيکن منتقل نمي شود. ترس اين عنوان با رفتن به عمق بازي و داستان به بازيکنان منتقل مي شود و اين يعني همان psychological thriller که شعار اين بازي به حساب مي آيد.
داستان پيرامون نويسنده اي به نام alan wake (الن ويک) است که از قضا نويسنده بسيار معروفي هم مي باشد. او مدتي به بيماري اي دچار شده که باعث شده ديگر قادر به نوشتن نباشد. او به همراه همسرش آليس به شهري به نام برايت فالز (bright falls) مي رود تا در آنجا به آرامشي که انتظارش را مي کشيد برسد. اما اين تازه اول ماجراست. همسر الن در اتفاقات اول بازي توسط نيروهاي تاريکي مرموزي که در شهر برايت فالز هستند دزديده مي شود. الن دست به هر کاري مي زند تا همسرش را نجات دهد، اما الن با پيشرفت در بازي متوجه جريانات و اتفاقاتي مي شود که باور کردن آنها براي او بسيار سخت است.
در جست و جوي آرامش
گرافيک
خيلي ها فکرهاي ديگري درباره گرافيک بازي مي کردند اما آن طور که انتظار مي رفت، گرافيک بازي خيره کننده نبود. البته بازي از گرافيک بسيار خوبي برخوردار است و همان طور که گفته شد تبليغات زياد باعث شده بود که انتظارها از اين بازي بسيار بيشتر شود. بازي با استفاده از موتور بازي سازي ساخته شده توسط خود استوديوي بازي سازي remedy که wake engine نام دارد، توليد شده بود. محيط هاي بسيار بزرگ و زيبايي براي اين بازي طراحي شده اند که به خوبي در دموهايي که از خود بازي ضبط شده اند، مشخص است. کيفيت بافت هاي بازي در سطح خوبي قرار دارند، اما مي توانست بهتر از اينها باشند. در mo-cap شخصيت هاي بازي نيز مشکلاتي ديده مي شود. انيميشن هاي شخصيت هاي بازي چندان روان نيست، اما بد هم از کار در نيامده.
از نکات قوت بازي مي توان به فيزيک فوق العاده آن اشاره کرد. با برخورد با هر جسمي در بازي شاهد حرکت آن خواهيد بود تا جايي که برخورد با گياهان بزرگ و کوچک نيز باعث حرکت و تکان خوردن آنها مي شود. اجسام بسيار بزرگي در طول بازي به حرکت در مي آيد و بازي بدون اينکه با کوچک ترين افت فريم و ايرادي رو به رو شود آنها را پردازش مي کند. اکثر محيط هاي بازي را جنگل ها تشکيل داده اند.
 
نورپردازي هم از ديگر قسمت هاي فوق العاده خوب بازي است. در کمتر بازي نورپردازي خوب را شاهد هستيم. نور پردازي بازي کاملاً real time اتفاق مي افتد. سايه ها هنگام تغيير زاويه تابش نور و ميزان فاصله نور از جسم تغيير مي کنند. هر جسمي در بازي داراي سايه است و اين مساله نشان مي دهد که remedy تمرکز زيادي روي نور پردازي بازي داشته است.
در جست و جوي آرامش
گيم پلي
بازي alan wake يک عنوان سوم-شخص اکشن با المان هاي دلهره آور است و همين مسأله گيم پلي بازي را بسيار زيبا کرده است. ترس و دلهره اي که در اين بازي حکمفرما است، اصلا شباهتي به عنوان هايي مانند resident evil و deal space و ... ندارد. اين بازي به نوعي همان حال و هواي بازي هاي مانند alone in the dark و obscure را به بازيکنان منتقل مي کند. گيم پلي بازي را مي توان به دو قسمت مختلف تقسيم کرد. بخش اول شامل قسمت هاي ماجرا جويي بازي مي شود و قسمت دوم شامل قسمت هاي اکشن و تيراندازي و مبارزه با نيروهاي تاريکي است. قسمت اول که بيشتر در روز دنبال مي شود شامل المان هاي ماجراجويي است و بازيکنان بيشتر به جست و جوي سرنخ هايي براي کسف سوالات ايجاد شده در بازي مي پردازند. در اين قسمت ها جو آرام و دور از تنشي را تجربه مي کنيد. اما برخلاف قسمت اول، قسمت هاي اکشن بازي بيشتر در شب و در محيط هاي تاريک به وقوع مي پيوندند که الن در آنها بايد با نيروهاي تاريکي مبارزه کند. در قسمت هاي اکشن، بازي حال و هواي زيباتري به خود مي گيرد. محيط هاي مه آلود بازي صحنه درگيري الن با نيروهاي تاريکي مي شود. تنها سلاح بسيار مفيد الن در اين شرايط، چراغ قوه اي است که در اختيار دارد. همان طور که گفته شد نور نقش بسيار مهمي را در بازي ايفا مي کند. نور يکي از عوامل موفقيت بازيکنان در طول بازي خواهد بود. مهمات و باطري ها و ... به طور نا محدود در بازي وجود ندارند و بازيکنان بايد در استفاده از آنها دقت بيشتري به خرج بدهند. در طول بازي، آيتم هاي زيادي است که بازيکنان مي توانند از آنها استفاده کنند.
منبع: نشريه همشهري دانستنيها ويژه نامه ديجيتال اسفند 89




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط